آرشیف

2015-6-24

jameghor

شهید محمد طاهر ملکزاده

شهید محمد طاهر ملکزاده

شهید محمد طاهر ملکزاده

شهـــید محمد طاهــر ملک زاده فرزند میرزا عبدالرحمن ملکزاده در سال 1340 هش در قریه سرجنگل ولسوالی تیوره چشم به جهان گشود.او از عنفوان جوانی جوان جسور ، شجاع وپر تحرک بود.موصوف علاوه از مدرسه درسال 1349 خورشیدی شامل مکتب ابتدئیه چهل ابدال ومکتب متوسطه عاشقان شد ودر سال 1357 هش شامل صنف دهم لیسه یخن علیا شد اما اوبعد از تحول هفت ثور 1357 وبدشدن اوضاع سیاسی نتوانست به درس وتحصیل ادامه دهد اورا در مکتب بنام فیودال ومرتجیع توهین کردند تا اینکه مجبور شد علیه نظام به مبارزه بر خیزد .همان بود که در جوزائی سال 1358هش رهبری مجاهدین را در ولسوالی تیوره به عهده گرفت ودریک عملیات برق آسا سنگر های امنیتی اطرف قلعه تیوره را به تصرف خود در آورد ویکتعداد از حامیان دولت وقت را به اسارت گرفت وتنگی چهاردر را من حیث سنگر مبارزه علیه دولت انتخاب نمود.طاهر ملک زاده چون ستارۀ درخشندۀ در آسمان جهاد ومبارزه علیه حکومت وقت درخشید ومردم تیوره که از مظالم حکومت خلقی های هفت ثور  به ستوه آمده بودند گروه گروه بوی می پیوستند.

حکومت وقت که به مخالفت مردم مواجه شده بود موی سفیدان ولسوالی را جهت مشوره به مرکز ولسوالی دعوت ومتعاقبا همه را به زندان انداخت که میرزا عبدالرحمن ملکزاده پدر طاهر ملکزاده نیز از جملۀ محبوسین بود. از جمله تمام محبوسین تنها پدر طاهر ملکزاده در عوض رهائی أسرائی دولت  رها شد ومتباقی همه به جوخۀ مرگ سپرده شد ند و تا امروز کسی از ایشان سراغ ندارد که در بخش تاریخ غور بعد از 1357 خورشیدی طور مفصل ذکر شده است.

محمد طاهر ملکزاده به اساس فشار دولت بر پدرش مجبور شد غور را ترک گوید، او که همراه با پدر خویش عازم قندهار وکابل بود در مسیر راه در منطقۀ کشک نخوددوباره از طرف نیروهای امنیتی دستگیر ویکجا با پدرش به محبس قندهار منتقل شد ومورد شکنجه وآزار قرار گرفت .او در حقیقت ولسوالی تیوره را به اساس فیصله حکومت ترک کرده بود اما دولت که به هیچ نورم واصل اخلاقی واصولی پابند نبود اورا تعقیب ودر مسیر راه دستگیر نمود. به همه حال او چانس آورد ومانند سائر محبوسین وقتیکه حفیظ الله امین  با فشار بالشت در گلوی استاد به عمر ترهکی خاتمه داد عده از محبوسین از بند رها شدند او هم با پدرش رها گردید.

ملک زاده بعد از رهائی از زندان شامل لیسۀ البیرونی قندهار شد وبه تحصیل ادامه داد اما باز هم از شر دولت وقت در امان نماند دولت خلقی ها که به کمبود عسکر وسر باز مواجه بودند شاگردان را از مکاتب به زور به عسکری می فرستادند همان بود که طاهر ملک زاده را ازبازار قندهار دستگیر وبه ریاست تشکیلات تسلیم وبعد به عسکری سوق دادند. او به ولایت تخار به صفت عسکر گماشته شد اما ازینکه او شاگرد مکتب بود در اثر وساطت بعضی شناخته ها ازین بند هم رها شد ودوباره به قندهار بر گشت و با همه مشکلات از صنف 12 فارغ شد.بعدازین تاریخ ملکزاده به مجاهدین و به نهضت اسلامی افغانستان ارتباط تأمین نمود، در شرائطیکه همه مناطق به شمول ولسوالی تیوره در غور از کنترول دولت خارج شده بود ملکزاده ترجیح داد از محدودۀ قندهار که هر روز محل درگیری حکومت و مجاهدین بود بیرون شود همان بود که زمستان سال 1359 هش قندهار را به قصد تیوره ترک گفت وبعد از یک ونیم سال تبعید ودوری از فامیل دوباره به آغوش فامیل بر گشت.

شهید محمد طاهر ملکزاده
شهید محمد طاهر ملکزاده

محمد طاهر ملک زاده وقتی از قندهار به تیوره باز گشت کــه مصیبت بی نظمی مجاهدین کمتر از استبداد ودیکتاتوری نظام خلقی ها نبود. مجاهدین هم در بین خود اختلاف داشتند ودر بعضی مناطق جنگ تنظیمی ادامه داشت وی بهار سال 1360هـ ش از طرف جمعیت اسلامی افغانستان بحیث قوماندان جمعیت اسلامی در ولسوالی تیوره تعین شد موصوف بخاطر قیـام اولــش طرفداران زیاد در غور داشت .چندین مرتبه به پاکستان سفر نمود ورهبر جمعیت اسلامی به وی اعتماد واطمینان زیاد داشت. محمد طاهر ملکزاده  به نقش عرضه خدمات اجتماعی بـا تأسیس مکاتـب و مـدارس وتأســیس کلینیک هـــا ی صحی در منطقه خیلی کوشش میکرد چنانچه در پهلوی قرار گاه توحید  همیشه یک مرکز صحی فعال وبه خدمت مریض ها قرار داشت وهمچنان یک باب مکتب در پهلوی قرار گاه توحید إعمار نمود که زیر نظر استاذ ها منطقه وعلماء به شاگردان درس میداد واطفال اطراف قرارگاه توحید ومناطق  نسبتا با سواد شده بودند. محمد طاهر ملکزاده در سال1363 هش جهت اجرائی عملیات علیه ولسوالی شهرک سهم گرفت او حین حمله بر یکی از سنگر هی اطراف ولسوالی در اثر انفجار مین که از قبل کار گذاشته شده بود مجروح ودو تن از همراهانش شهید شدند واو درین حادثه یک چشم خودرا از دست داد. اما باز هم او به ضروریات منطقه توجه عمیق داشت از جمله به تعلیم وتربیه آطفال اما با دریغ که منطقه توسط یکتعداد افراد شریر ووابسته به حکومت و قت دچار جنگ هی داخلی گردید واین زمینه ها وفرصت هارا از همه گرفت. این جنگ ها در سال 1367 خورشیدی دامنگیر ملکزاده نیز شد. طاهر ملک زاده دارائی هیبت وشهامت خاص بود.تقوی صداقت وراستکاری ومتانت در کار از ویژه گی های بر جسته شخصیت آن بود طوریکه مخالفین از شنیدن نامش میلرزیدند وهمیشه در تلاش توطئه بودند تا بتوانند به وی صدمه برسانند.

توطئه خطر ناک که علیه آن طرح ریزی شده بود حمله ناگهانی قیوم حکیمی قوماندان حزب اسلامی بود که تیر ماه سال 1367 خورشیدی بالای رمه گوسفند مردم سر جنگل حمله نمود ونیروهای خود را دربین قافله مردم بادغیس بنام مسافر در دامنه های سنگر سیاه خارا در کمین گذاشته بود تا درصورت حمله متقابل ملکزاده را ازبین قافله هدف قرار دهند اما این پلان را عملی کرده نتوانستند چون ملکزاده از پشت سر افراد در کمین نشسته عبور نمود همه رمه را از دزدان پس گرفت وهم افراد در کمین نشسته را محاصره نمود.درین بر خورد به مخالفین خود درس ابدی داد وایشان را تا منطقۀ شان تعقیب واکثر مناطق را از وجود شان پاک سازی کرد.

محمد طاهر ملک زاده زمستان 1368 هش جهت ادائی مراسم فاتحـه اقوام خود به قـریه ورائین واقع در جنوب غرب ولسوالی تیوره رفته بود که حین بر گشت در مســـیر راه در منطقــه یخن سفلــی از طرف افراد جــبون ومنا فق کــه در کمین نشسته بودند بتاریخ سوم دلو مورد حمله قرار گرفت وروحش با جهان فانی وداع گفت. مرگ ملک زاده که دربین دوستان خود حیثیت یک دژ مقاوم ویک الگوی از وفاداری وفداکاری را داشت تبعات ناگوار داشت هم برای دوستان اوهم برای مخالفین ودشمنان او…….دوستان وهمسنگرانش سخت در ما تم نشستند.این مرگ نا بهنگام برای همسنگران ودوستانش یک فاجعه بود چون دشمنان وی قصد نابودی وقتل عام همه طرفداران وی را داشتند.با آنکه یاران ملک زاده به سوگ وی می سوختند دشمنان وقاتلین وی را فراموش نکردند .شهادت طاهر ملک زاده یک انقلاب بزرگ را بدنبال داشت انقلاب که پیامد خوب برای هیچکس نداشت اما دشمنان سوگند خورده شرافت وانسانیت چنین شرائط را ببار آوردند. که نخست ولسوالی تیوره وبعد سائر مناطق غور را به آتش جنگ داخلی سوختند. محمد طاهر ملک زاده با همه رشادت ودلاوری که داشت مناطق زیاد را از وجود افراد شریر وجاه طلب پاک سازی کرد . با وصفیکه در جنگ های داخلی پیروزی های زیاد داشت اما هیچکس از طرف وی به قتل نرسیده است. روح طاهر شهید شاد ویادش گرامی باد.

شهید محمد طاهر ملکزاده و عبدالقدیر علم
شهید محمد طاهر ملکزاده و عبدالقدیر علم