آرشیف

2022-7-22

استاد فضل الحق فضل

تیوره مهد تمدن کهن

 

تیوره

تیوره به فاصله (185 تا 220) کیلومتری مرکز فیروزکوه غور، در (67) کیلومتری شمال شرق پرچمن و (128) کیلومتری گذرپام واقع گردیده‌است. طوری‌که دانسته شد تفاوت‌ها بر اساس امتداد راه های عمومی و فرعی از شهر فیروزکوه تا مرکز تیوره به حساب آمده است. در سفر تاریخی 29جوزا 1401الی 6 سرطان 1401 خورشیدی به ولسوالی تیوره داشتم، از آغاز حرکت، کیلومتر موتر فلانکوچ را از شهر فیروزکوه یاد داشت گرفتیم، تا مرکز ولسوالی تیوره در حدود (185) کیلومتر را در برگرفت.

تیوره در بین 64 درجه – 23 دقیقه – 56 ثانیه طول البلد شرقی و 33 درجه – 21 دقیقه – 6 ثانیه عرض البلد شمالی قرار دارد. حدود اربعه آن (5115) کیلومتر مربع مساحت را شامل می‌شود. به ارتفاع 2800 متر از سطح بحر بلند واقع گردیده است. تیوره یکی از مناطق مهم و باستانی ولایت غور می‌باشد که تا سال 1338خورشیدی مرکز اداری این ولایت بود و مربوط هرات قرار داشت. بعد از آن مرکزیت به فیروزکوه فعلی (چغچران) انتقال یافت. در سال 1340-1341هجری، افغانستان به (7) و سپس به (9) ولایت و (11) حکومت اعلا تقسیم شد که غور بحیث حکومت مستقل قرار گرفت. اما در سال‌های 1342-1343هجری، به اساس تقسیمات جدید اداری ولایات، افغانستان به (28) ولایت و (324) ولسوالی و (119) علاقه داری تقسیم گردید. دراین مرحله پرچمن و فارسی از غور جدا شده مربوط ولایات هرات و فراه گردیدند. لعل و سرجنگل که مربوط حکومت کلان دایزنگی بود، بحیث واحد اداری غور اضافه گردید.

وجه تسمیه تیوره

هرودت پدر تاریخ، تیوره را بنام تیباره یاد نموده، ممکن تیوره شکل تغییر یافته‌ای «تیباره» باشد. اما دو روایت محلی در باره نام‌گذاری تیوره وجود دارد و مردم محل به این نظراند، در اصل تیوره، «تهی دره» بوده زیرا در اطراف مرکز ولسوالی تیوره کوه های بلند و معروف مانند پنج شاخ، چهل ابدالان، کوه خواجه غار، کوه چهک، چُلینگ شاه مردان و غیره قراردارد. همچنان مرکز تیوره از اینکه میان دره یخن علیا و سفلا قرار دارد این محل بنام دره یخن نیز یاد گردیده است.  

برخی‌ها به این باوراند که تیوره در اصل بنام «تی رود» یعنی محل (دو رود) قرار دارد، چنانچه بعد از هجوم مغول و تحولات سیاسی – اجتماعی، برخی لغات و اصطلاحات مغلی رواج پیدا کرد از جمله واژه‌ی «تی» که اصلا معنای عدد دو «2» را می رساند نام‌گذاری شده است. به همین مفهوم جایی دیگری طبق روایات موجوده با فلسفه‌ای جالبی در روستای تاریخی «آنه» وجود دارد که بنام «تی نغه» یاد می‌شود. چون، واژه‌ی «تی» در آنجا نیز به معنای عدد«2» به کار رفته است. تیوره از حیث موقعیت در مجرای دو رود واقع شده یعنی رودهای خواجه غار و رود که از یخن علیا و لعل سرخ (لر سرخ) جریان دارد و در جغرافیای توریستی افغانستان بنام رود سرپنک نیز یاد شده‌است. این روایات بیشتر به نام فعلی تیوره که در واژه مغلی «تی» معنای عدد دو را می رساند، مطابقت دارد. اما به اثر تحول زمان و کثرت استعمال از «تی رود» به شکل تغییر یافته و استعمال فتح «ت»، «و» و «ر» به تَیوَرَه تبدیل شده‌است. اما در قاموس جغرافیای افغانستان بنام «تَیواره» نیز یاد گردیده و ممکن هدف آن تبدیل «ب» به «و» به پیروی از نظریه هرودت و نزدیکی مجرای تلفظ حرف‌های «ب» و «و» باشد. هرچند نظریه هرودت سابقه‌تراست اما تحقیقات میدانی، همان روایات محلی را نیز مهم می‌شمارد.

تیوره یکی از ولسوالی‌های پر نفوس ولایت غور می‌باشد که دارای پیشینه تاریخی و درخشان‌است. آثار و بناهای باستانی که در تیوره وجود دارد بازمانده‌ای قبل از اسلام و از دوره اسلامی می باشد. نام‌های اشخاص، جاها، کوه‌ها، دریاها و روستاهای فراوان در تیوره موجوداست که هرکدام به تحقیق جداگانه و مفصلی نیاز دارد، مانند: سور، خرنک، چشمه میران، لعل سرخ، درزاب، یامان، سین و آنه، ورایین (ورنه)، پنج چراغ، زرنی، کاوان، استوان، گریو، اسفور، تای‌ها، نیلی و زرنی، یخن‌ها، ورث، قبه، ملا اعلا، چاردر، ورکش (ورشک)، عاشقان، پایحصار، خواجه محمد گنجان، نورک، عباس سلطان، کشک اسپی، کیلگو، راغ مشت، لارغه، شیخان، های کینی!، غارک‌ها، سنگ لچ و غیره. کوهای چون: پنج شاخ، چهل ابدال ولی، کوه چهک، چُلینگ شاه مردان، کوه جوز، کوه ورنه (ورایین)، کوه لجر (لاجورد)،کوه گرد، کوه جنگ جای، کوه حصار، کوه زرنگ خان، کوه ورشک موجوداست. دریاهای مانند: فراه رود، خاشرود، دریای پایحصار و دریای مرکز ولسوالی که بنام دریای غور نیز یاد می شود.

شهرهای مانند: شهر سور، (پای شهر)،  شهر یامان (پوزه شهر)، شهر سوخته (ملااعلا)، شهر بلغار، شهرزرنی و غیره.

روستاهای تاریخی تیوره

سور: با پیشنیه‌ی تاریخی چندین هزار ساله در کنار کوه مرتفع چهل ابدال واقع گردیده و کتب تاریخ از ماهوی سوری مرزبان (کنارنگ) مرو، سورن پهلوی، عمید سوری خراسانی، شیرشاه سوری، همچنان در سال 401 از امیرمحمد سوری حکمران قلعه آهنگران که در مقابل سلطان محمود غزنوی به پیکار برخاست با سایر سلاطین که لقب سوری داشتند یاد گردیده است. و این موارد به خوبی روابط جغرافیا و شخصیت‌های تاریخی ر ا یاد آور می‌شود.

فردوسی در شاهنامه ضمن لشکر آرایی کیخسرو علیه افراسیاب از هر ولایت ایران تاریخی سر لشکری را فرا می خواند و از شماخ سوری که سر لشکر غوراست نام می برد:

چو شماخ سوری شهی سوریان

کجا رزم را بسته بود میان

 

چو کیخسرو آن رزم ترکان بدید

که خورشید گشت از جهان نا پدید

گزین کن ز جنگ آوران ده هزار

سواران گرد از سر کار و زار

 

چو کاخ فرنگیس بدیدم ز دور

چو گنج و گهر بود بمیان سور

سوریان از نام آوران و حکمروایان قبل از اسلام و بعد از اسلام بوده در تاریخ کشور و منطقه جایگاه پر افتخار و بزرگ را از آن خود کرده اند. سور در زبان سنسگریت نیز آمده به معنی خور آفتاب و نور و درخشش می باشد.

احمد علی کهزاد روستای سور را در سال 1323 هجری از نزدیک دیدن نمود و در وسطی مجرای هریرود و خاشرود قرار می دهد و در بین فیروزکوه، گلستان و نوزاد و نقطه‌ی در جنوب شرقی هرات از آن یاد می کند. پنج پاره کوه های بلند که منهاج سراج جوزجانی در طبقات ناصری از آن به عنوان راسیات جبال عالم یاد کرده در نزدیکی چهل ابدال که بلندترین و معروف ترین قله‌ای آن را سامان می گویند معبر تنگ وجود دارد موسوم به تنگی «چهک» که دره سور نیز یاد می شود و کوهی در نقطه‌ی شمالی آن می باشد که آن را کوه سور و یا سوری گویند. در سور شهر قدیمه‌ی تا هنوز آثار آن موجوداست که بنام پای شهر یاد می‌شود.

چهاردر: یکی از مناطق زیبا و تاریخی ولسوالی تیوره است که دارای روستاهای زیادی می باشد. چهاردر را چهار دره احاطه ساخته که در سمت شمال آن دره پشکران، در جنوب دره پشوره، به طرف شرق دره جوز و به طرف غرب دره خرنک می‌باشد که به همین خاطر بنام چهاردر یاد می‌شود. به قول منهاج سراج جوزجانی و دیگر مؤرخین ملک شنسب یکی از مشاهرغور پسر خرنک بود که مردم محل از گذشته ها تا امروز، تاریخ و از شخصیت‌های تاریخی روایات دلنشین را بیان می نمایند و ملک شنسب و خرنک را از همین روستا می دانند هرچند که این نام تاریخی است اما برخی ها نا فهمیده نام خیرناک را طور شفاهی و یا در مکاتب رسمی بازگو و درج می نمایند. این کار ضربه‌ی سنگین در آوردن تغییر به واژه‌ی خرنک می‌باشد. آثار فراوان در اطراف خرنک و در مجموع مناطق چاردر به نظر می رسد که هرکدام با پیشینه‌ی تاریخی و باستانی چندین هزار ساله خود نمایی می کنند، چاردر یکی از زیباترین مناطق تیوره محسوب می‌شود در دیوار یکی از قلاع چاردر تصویر از عهد باستان تا هنوز موجوداست که مردم محل آن را به ضحاک نسبت می دهند.

سین و آنه: در کتب تاریخی به خصوص اوستا از جایگاه بلند برخورداراند و ارتباط  «سین» از حیث تاریخی و مفاهیم واژگانی با رجوع در کتب اوستا به ساین مرغ مندیش و ساین دز یا سندیز (سن دژ) ولسوالی مرغاب که محل خیزش دریای مرغاب یا (مرورود) است، بی ارتباط نیست. به فرصت روی مناسبت‌های این مناطق بحث خوام کرد. سین و آنه را طوریکه من از نزدیک دیدم و آثار طبیعی و تاریخی که در آن مناطق مشاهده شد بیانگر یک تمدن وسیع البنیاد در این سرزمین می باشد. سین و آنه در قسمت جنوب غرب مرکز ولسوالی تیوره واقع گردیده که کوه پنج شاخ و چُلینگ شاه مردان در وسط آن  قرار دارد. مسجد غیبی، چشمه ماهیان، قصر ملکه مه لقا در پای مزار در حد وسطی سین و آنه قرار دارد. کاریز آنه بصورت خارق العاده ساخته شده که در حدود 140 سرچاه دارد که در قسمت شرقی کوه پنج شاخ منتهی می شود.

ورنه (ورایین): «ورنه»، «ورنی» و «ورنا» نیز یاد گردیده است و در اوستا یکی از 16 پاره زمین می باشد که به زادگاه فریدون نیز تعبیر کرده اند. منهاج سراج در طبقات ناصری و عزیزاحمد پنجشیری در جغرافیای تاریخی غور از آن نام برده و در نسخه مطبوع هند وزنی آمده که برخی آن را عبارت از «زرنی» گفته اند. طوریکه من موقعیت را از نزدیک دیدم ورنه جدا از زرنی می‌باشد اما در یک طرف خود پیوست به زرنی قرار دارد و حدود یکهزار خانواده در آنجا زندگی می نمایند. ورنه در جنوب سین و آنه موقعیت یافته، کوه ورنه بلندترین کوه و یکی از زیبایی های طبیعت می‌باشد که در یک سه گوشه‌ی واقع گردیده و قسمت آن در نیلی و زرنی و سرانجام به زمین داور منتهی می شود و بخش آن در قسمت های چاردر وصل می گردد. و در یک طرف آن روستاهای سین، آنه، پای مزار و غیره قرار گرفته است. به باور من این همان پاره زمین است که در اوستا از آن ذکر شده است. زیرا از طرف جنوبی آن دریای خاشرود از محل یزدوان که برخی ها یزدان می نویسند در محدودات مناطق کلدام و آرپتو سرچشمه می گیرد که در نزد آریایی‌ها از جایگاه مقدس برخور بوده است.

یامان: یامان (یمن) منطقه سرسبز و زیبای است که دارای روستاهای فرعی زیاد می باشد. به قول مردم محل در روستاهای مختلف مربوط یامان حدود یک هزار خانواده زندگی می نمایند. یامان دارای آثار تاریخی و ساحات باستانی زیاد می باشد. قلعه یامان که یکی از مشهور ترین بناهای عهد باستان است فعلا در محدوده آن به تعداد یکصد خانه‌ای نشیمن اعمار گردیده. آثار و ساحات باستانی در یامان «یمن» در هرچند قدمی در نظر مجسم می شود و در قسمت ناوه سیبک یامان، برج و باره و کشک های زیادی مشاهده می گردد که مردم محل آن را گله دیوال-دیوار) می گویند. شهری قدیمیی در یامان وجود دارد که نشانه‌های آن به کثرت دیده می شود و مردم بنام پوزه شهر یاد می نمایند. این شهر در نزدیکی بازار فعلی یامان و به سمت شرق آن قرار دارد. بناهای این منطقه از ادوار قبل از اسلام و بعد از اسلام بوده اما در روایات و افسانه های عشق ورقه و گلشاه از آن‌ها به کثرت یاد شده است. در قسمت غرب یامان که منتهی به کوه می شود و در رو بروی خطیف در یک پشته‌ی پهناور تعداد چهل حلقه چاه قدیمی وجود دارد که مردم محل آن را بنام چاهای ورقه گرد، عاشق گلشاه یاد می نمایند. چشمه جوش نیز در وسط یکی از روستاهای یامان قراردارد.

یکی از موی سفیدان یامان از چشم دید خود گفت که در حدود بیست سال قبل از قلعه یامان دو عدد انگشتر پیدا شده که در هرکدام نام سلیم شاه یمن نوشته شده بود و همچنان آثار و اسناد دیگری نیز بدست آمده که نام یامان در اصل یمن بوده است. همچنان سه برج که در بین بازار دهن غارک و یامان قراردارد به روایتی مردم محل از 2800 سال قبل از پیامبر اسلام می‌دانند که تا هنوز در این مناطق پا برجاست.

لعل سرخ: به فاصله 6-7 کیلومتر در شرق ولسوالی تیوره در ناوه یخن علیا قرار دارد برخی‌ها بنام «لر سرخ» نیز یاد می نمایند. معمولا مردم محل از آن  لعل سرخ نام می برند. روستای سرسبز و جای دیدنی می باشد.

داکتر اصغر فروغی ابری یکی از مؤرخین ایرانی در کتاب تاریخ غوریان در یاد آوری از عجایب و غرایب غور به روایت زمچی اسفزاری می‌نویسد: «در غور مسجد لوپاچ از بقاع متبرکه است و از عجایب آن که از بیرون مسجد از هرطرف دست مردم به بام می‌رسد، و از درون مسجد پنج گز ارتفاع دارد و حال آنکه ته مسجد با زمین بیرون مسجد مساوی می نماید و ستون‌های آن را که چندان می‌شمارند چهل عدد یا یکی کم و یا یکی زیاد می‌آید و چنین می‌گویند که غایت آن یقین نشده که چند ستون دارد و خلق بسیار آنجا به زیارت و طلب حاجت می‌روند».

طوریکه من از نزدیک مشاهده کردم مسجد قدیمی بنام لعل پاچ یا (لعل پاش) در وسط خانه‌های نشیمن در بالای تپه، ساحل جنوبی رود یخن علیا واقع گردیده که در حدود 120 متری در شمال مسجد چشمه شفا موجوداست. همچنان از نزدیک که دقت صورت گیرد برابر زمین قرار دارد. فعلا در بالای تپه مسجد صحرای ساخته اند و مردم محل می گویند که مسجد قدیمی در زیر خاک ها قرار گرفته و بخاطر اینکه جای آن گم نشود در بالای تپه مسجدی صحرایی ساخته اند. البته علایم مسجد و محل باستانی کاملا به مشاهده می رسد. ساحه باستانی مسجد لعل پاچ که فعلا موجوداست، در حدود 70 متر طول و 61 متر عرض دارد. این روستای تاریخی نیز زادگاه یکی از اساتید معروف، پروفیسور پوهاند استاد محمدانورغوری نویسنده پرآوازه کشور می‌باشد که خوشبختانه فعلا در قید حیات قراردارند و در شهر کابل زندگی می نمایند.

ملااعلا: در کنار زه نوروز و مسیر روستای یخن سفلا واقع گردیده آثار باستانی و برج های عجیب درانجا به چشم می خورد. همچنان شهر سوخته که علایم و آثار یک شهر بزرگ تا هنوز درانجا به نظر می رسد در جوار روستای ملا اعلا قراردارد. این شهر یکی از جاهای مهم و تاریخی می باشد به احتمال قوی در دوره جنگ چنگیز به اثر مقاومت مردم محل توسط لشکریان مغول سوختانده شده باشد. چنانچه اکثر شهرها و قلاع‌های غرچستان  تاریخی به این منوال توسط لشکریان چنگیز نیز سوختانده شده است.

زرنی: یکی از مناطق تاریخی و پایتخت های غوراست چنانچه جنرال فریه فرانسوی که در سال 1845 وارد این سرزمین شد او نیز زرنی را  یکی از مناطق مهم و تاریخی غور شمرده است. این منطقه وسیع بوده هم مرز با پرچمن فراه و روستاهای هلمنداست.

ورس: یکی از روستاهای تاریخی می باشد و مردم محل طوریکه نظامی عروضی در مجمع النوادر از ورساد یاد کرده آنها به این باوراند که مراد از ورساد همی ورس می باشد. نام کیلگو در مناطق بغلان نیز آمده و وجوه مشترک مردمان زیادی را نشان می دهد چون در گذشته ها بیشتر مردم  بنام های مناطق اصلی یا فعلی شان که مهم بوده یاد می شدند.

پایحصار: نیز یکی از جاهای خیلی مهم و تاریخی می باشد طبق تحقیقات که صورت گرفته قلعه سیفرود در صخره بالایی روستای پایحصار واقع گردیده و منهاج سراج جوزجانی در طبقات ناصری در جنگ های مغول نیز از آن یاد نموده است. پلی از پوست حیوانات در بالای یک دره تنگ در آنجا ساخته شده بوده که در هنگام نیاز مردم از آن عبور می نمودند. رود پای پایحصار در فرارود می ریزد.

غارک: چندین روستای به همین نام وجود دارد در سمت جنوب کوه غارک مغاره‌ای طبیعی بزرگ وجود دارد که نام غارک ها از همان گرفته شده به قول مردم محل تا هنوز کسی طول وعرض داخل غار را مشخص نتوانسته و یکی از مغاره‌های کلان و قابل دیدن می باشد.

نورک: در مرز ولسوالی تیوره و پسابند قراردارد در حدود 30 کیل.متری از مرکز ولسوالی فاصله دارد. در سنگ دوروی نورک که دوسنگ هم شکل در در طرف ناوه در مقابل هم واقع گردیده، برج های فعلا در بالای سنگ جنوبی بپا ایستاده است که از حیث معماری و ظرافت کاری آن خیلی زیبا می باشد به قول استاد شیخ احمد که در نزدیکی این برج زندگی می کند در اصل دارای هفت منزل بوده و فعلا سه منزل آن پا برجاست و چهار منزل دیگر به طول زمان‌ها از بین رفته است. معلومات مفصل و دقیق را در باره آن بعدا ارایه خواهم کرد.

حاجی وجه: در 20 کیلومتری شرق مرکز ولسوالی واقع گردیده منار زیبای با سبک هنری دوره اسلامی درآنجا وجود دارد که به قول مردم محل دارای هفت طبقه بوده که سه طبقه آن به گذشت زمان از بین رفته و فعلا چهار طبق آن استوار می‌باشد. زینه‌های بصورت مارپیچ بالا رفته و در حدود 20-25 متر طول دارد.

گریو: گریو روستای است که در دامن کوه جوز واقع گردیده سرسبز و شاداب می باشد. این روستا محل تولد و پرورش امیرحسینی غوری می باشد که مقبره پدر وی سیدعالم تا هنوز در آنجا موجوداست. اما فعلا گریو به فاصله کمی از خنجک مزار قرار دارد و چهار مغز امیر حسینی در همین روستای خنجک مزار می باشد. به اساس روایات مردمی هنگام امیرحسینی غوری در شکار رفته بود و با آهوی رو به رو می‌شود او با زبان حال برایش می گوید که تو به چنین کار آفریده نشده‌ای که آهویی بیچاره‌ای را شکار کنی! وی از کوه بر می گردد و میخ اسپ خود را که در محل فعلی چهارمغز کوبیده بود، رسن را از آن باز می نماید و همان میخ چوپی در آنجا باقی می ماند که طبق روایات موجوده به اثر قدرت الهی چهار مغز فعلی از همان میخ سبز شده و نوعی کرامات آن را آشکارا می‌سازد. فعلا قطر آن درخت بیشتر از 12 متر می باشد به هشت طبقه تقسیم شده عرض آن 68 متر و طول آن 71 متر می‌باشد. و در مجموع ساحه (4828) متر مربع را احتوا می نماید و سالانه هزاران دانه جوز (چهارمغز) حاصل می دهد. چشمه گوارای که چهار مغز را آبیاری می کند به اندازه دو انچ آب دارد.

کوه های تیوره

کوه پنج شاخ: این کوه در جنوب غرب مرکز تیوره واقع گردیده که در قله‌ی آن سنگ‌های برآمده مانند شاخ ها از دور به چشم دیده می شود و از طرف شمال شرق به سمت جنوب غرب قله  پشت سر هم قرار دارند. اما این کوه از طرف روستاهای آنه امتداد کوه را تا گردنه یخن سفلا مشخص می نماید و در پنج قسمت برآمدگی وجود دارد که بنام پنج شاخ می شناسند. در این کوه آبشارها و چشمه های زیبای موجوداست همچنان شهر بلغار یکی از بناها و جاهای تاریخی و باستانی می باشد که دارای کشک ها و ساختمان های زیبای بوده و در دامنه شمالی کوه پنج شاخ واقع گردیده و به فاصله پنج کیلومتری روستای تهی کورت قراردارد و نماد ارزش های باستانی و تمدن قدیم می باشد.

کوه چهل ابدال ولی: یکی از قله‌های سر به فلک کشیده در شمال مرکز تیوره خود نمایی می کند. جنرال فریه فرانسوی یک و نیم سده قبل هنگام که چهل ابدالان را مشاهده می کرد گفت یکی از بلندترین قله های روی زمین است. این جنرال فرانسوی مطابق به لهجه مردم محل که چهل ابدالان را چلپ دالان تلفظ می کردند نیز یاد کرده است. چنانچه منهاج سراج جوزجانی پنچ پاره کوهی را در جنوب غور به شمول مناطق تیوره و پرچمن از جمله راسیات جبال عالم دانسته است.

هولدچ در کتاب خود موسوم به دروازه های هند از آن یاد کرده از روایات اسرار آمیز در اطراف آن تذکار داده و ارتفاع آن را 12700 فُت یعنی از 4000 متر ذکر کرده است. در بالای این قله مرتفع زیارت های وجود دارد و چشمه و حوض آب طبیعی نیز موجوداست. از بالای آن اکثر مناطق جنوبی غور به ویژه بند باین دیده می شود.

کوه چُلینگ شاه مردان: یکی از اعجوبه های طبیعی در جنوب قلعه و مرکز تیوره قرار دارد و در وسط یخن سفلا و روستاهای سین، آنه و پای مزار واقع شده است. روایات فراوان در میان مردم محل تا هنوز وجود دارد که  نقل هرکدام آن صفحات زیاد را در بر می گیرد. به قول آنها در بالای این چُلینگ هفت مسجد سنگی به نظر می رسد و زینه های که در آن جا بجا شده زینه اول به طول سی متر از دو چوپ کنار هم بوده اما یکی آن فعلا شکسته است. دومی نزدیک به بیست متر می باشد که هرکدام نظیر خود را در راه زینه های چوبی در جهان کمتر خواهد داشت.

قصه‌ی دوعاشق دلداده ملکه مه لقا از روستای پای مزار و پسر از روستای شیخان بوده در دو سمت «آی کینی» های کیستی؟ از اتفاقات عجیب و اسرار آمیز است که در دامنه جنوبی و قله‌ی بلند چُلینگ شاه مردان به وقوع پیوسته و تا هنوز آثار و روایات آن وجود دارد. در دوسمت این قله بزرگ صخره‌های مرتفع دیگری مانند کوه گرد، کوه لجر(لاجورد) کوه جوز و غیره قرار دارد.

قصر ملکه مه لقا: در روستای پای مزار به فاصله کمی در جنوب غرب مسجد غیبی و چشمه ماهیان قرار دارد. فعلا یک قسمت از دیوارهای آن موجوداست و باقی آن در گذشت زمان از بین رفته و قسمتی از قصر توسط یکی از باشندگان محل خانه‌ای نشیمن اعمار گردیده است.

مسجد غیبی و چشمه ماهیان از اعجوبه های اند که روایات زیادی از آنها نقل گردیده، سیدعمرآقا باشنده‌ی روستای پای مزار سین، بسیاری از روایات کهن را بخاطر داشت که آن را یاد داشت گرفته، به فرصت به آن می پردازم. همچنان روایات از یک خانم بنام خیری که در عمر 120 سالگی بوده اما فعلا حیات ندارد، روایت های که از آن نقل شده تا هنوز در میان مردم محل وجود داشت تا حد ممکن جمع آوری و یاد داشت نمودیم.  

در اخیر باید گفت که هر کدام این موقعیت‌ها ایجاب بحث های جداگانه و مفصلی را می نمود که به فرصت در توضیح و تحلیل آن با همآهنگ نمودن روایات محلی و اسناد تاریخی خواهیم پرداخت. همچنان برای شناسایی و تشخیص آثار و آبده های که در این ولسوالی وجود داشت از حیث طول عمر و دوره اعمار آن باید به معرفی گرفته شوند که کار بالای آنها جریان دارد، اما فرصت زیاد می طلبد تا حقایق هنری و دوران بالندگی آنها بصورت اساسی تشخصص داده شود. چندین موقعیت تاریخی که در اینجا ذکر نگردیده جهت کمبود وقت نتوانستم از نزدیک در ساحه سفر نمایم و معلومات دقیق تری بدست آورم، اگر عمر باقی بود در آینده روی تکمیل مواد و مشاهده موقعیت‌ها از نزدیک تلاش خواهم کرد.

با احترم

فضل الحق

فایق

 ۲۴/۴/۱۴۰۱

 

عکس های تاریخی از ولسوالی تیوره ولایت غور