آرشیف

تعدادی از هموطنان ما هندو و سکهـ هستند، در طول تاریخ ، مملکت با این اتباع خود هیچ مشکلی نداشته ، اما در زمان ما ، این مردم روزگار خوبی ندارند، اجرای مراسم فرهنگی شان دشوار گردیده ، در بسیاری عرصه ها ی زندگی از جمله معارف و تحصیلات عالی حضور ندارند.

اخیرآً آرزو برده شده که یک نفر نمایندۀ سکها و هندوها ، در پارلمان کشور حضور داشته باشد. روز قبل ، اکثریت اعضای ولسی جرگه چشمان خود را مانند چشم خرچنگ ، از کاسه بیرون کشیدند ، فلسفه بافتند ، با انتهای بی وقاری ،بی همتی،تنگ چشمی و زشتی ، پذیرش نمایندۀ این هموطنان مارا رد کردند، این یک فیصلۀ ننگین و شرم آور تاریخ معاصر میهن ما است ، این یعنی یک پهلوانی کاریکاتوری:

منم پهلوانی به ضرب و به زور

به نیزه بر آرم کلوچ از تنور

هموطن عزیز !
در صدر اسلام یک زن نامسلمان ، از فراز بام خانه اش طشت خاکستر ی را بر فرق حضرت پیغمبر(ص) انداخت ، آن حضرت ، جهالت زن را نادیده گرفتند . چند روز بعد همان زن مریض شد ، حضرت رسولله ، به عیادت مریض رفتند ، آن زن از بزرگواری رسول خدا ، بسیار خجالت کشید ، بگریست ، پیشیمان شد و به اسلام گروید. 
گاندی زعیم سابق هندستان ، بخاطر دفاع از حقوق مسلمانهای هند ، در بین مسلمانها ، توسط یک هندوی متعصب به قتل رسید .

بیائید خود را بشناسیم ، حالا هموطنان غیرمسلمان ما به کدام برگواری ما ، به کدام همت بلندما و به کدام خوبی ما دل خوش کنند؟؟؟ :اگر تمام هندوها بار و بونۀ شان را ببندند و از سایۀ سنگین ما کوچیدن گیرند باز ما « چه سرفراز ملتی و چه قهرمان مردمی » خواهیم بود .

مبری گمان که گویا به خدا رسیده باشی
تو زخود نرفته بیرون به کجارسیده باشی؟