X

آرشیف

یاد و خاطره ی از استاد بزرگ و حماسه آفرین هنر مینیاتوری محمد سعید مشعل

 

یاد و خاطره ی از استاد بزرگ و حماسه آفرین هنر مینیاتوری محمد سعید مشعل

 
آخرین روز های ماه جدی سال 1376 از مقابل منزل شان درچهارراهی باغمراد مربوط ناحیه اول شهر هرات می گذشتم، با فرزند شان شعیب جان روبرو شده بعد از حال و احوال جویای حال استاد شدم، شعیب جان با کمی نا امیدی گفت: از چند روز بدین طرف حال استاد خوب نیست، فکر می کنم دوکتوران هم دیگر برای بقای استاد چیزی نمی بینند، او بی درنگ گفت بیا برویم ایشان را ببین وقتیکه به اتاق ایشان داخل شدم، صدای خش خش سینه استاد از دور شنیده می شد، سلام کرده از ایشان پرسیدم؛ چی حال دارین کاکا جان؟ بی درنگ این قطعه خود را با صدایی لرزان زمزمه نمود:
  درین هفتادسال از عمربیجاسوختم مشعل
  کنـون بـایـد تـحـمـل کرد زیرا نیستم دیری
به عنوان دل داری خواستم چیزی بگویم، با لبخند ملیحی گفت: بچیم؛ زندگی همین است، و هیچ کسی در جهان زنده نمی ماند جزء ذات اقدس او (ج)…. بعد درفکر فرو رفت و چند دقیقه ی دیگر هم در حضورشان نشستم و بعد اجازه گرفته و دست شان را بو سیده خدا حافظی نمودم، این خدا حافظی آخری بود که دیگر حضورش را نداشتم.
ناگاه روز 12 دلو همین سال  1376 پاکت به خانه رسید، وقتیکه باز کردم، دیدم روح مشعل ملکوتی شده، واقعأ درد آور بود، شخصیت اجتماعی، هنری، تاریخی را درحالی ازدست دادیم که برهنرش اهانت وخودش در همان برهه زندگی درحالیکه نیاز به نوازش انسانی، تداوی روحی و جسمی داشت، به بی قدری به طرفش دولت مردان آنوقت می دیدند، جهان را وداع گفت.
استاد مشعل از بزرگترین سرآمد های زمان ما درقرن بیست بود، او با برادرشان مرحوم استاد محمد نسیم پروانه در مستند سازی تاریخ غوری ها و سلاطین نام دار غوری ولایت به ولایت، ولسوالی به ولسوالی و اکثریت دهات را که آثار غوری هادرآنجا سراغ می شد گشت وآثار شانرا درتطابق به تاریخ های مشهور طبقات ناطری، تاریخ فرشته، تاریخ جلالی، روضته الصفا و سایر تواریخ تدوین شده مستند سازی کردند.
استاد روابط بسیار خوبی با استاد محمد علی عطارخطاط مشهور حوزه هنری هرات، استاد عبدالکریم تمنا شخصیت فرهنگی کشور، استاد خلیلی شاعر معاصروده شخصیت علمی و فرهنگی کشور داشته و با ایشان علاوه از ملاقات های متداوم روابط قلمی به زبان شعر داشتند، در قسمت هنر ها و آثار استادعلاقمندان می توانند به سایت جام غورمراجعه و و به آثار شان آشنا شوند.
در چند سال اخیر انجمن ادبی هرات باستان یکی از آثار شعری استاد مشعل را تحت نام « خشک وتر» به همت نواده ی پرتلاش شان مصطفی جان مشعل به همکاری بنیاد فرهنگی جهانداران غوری به چاپ رسانیده اند که یک قطعه از اشعار شانرا که درآخرین لحظه مصرعی را از ایشان شنیده بودم که دروزن شعر بیدل « شبی مهتاب شوق گریه داردفیض ها بیدل@ کدامین بی خبر روغن نخواهد از چنین شیری» به طور یاد گار به نشر می سپارم:

پیری

نباید زین خراب آباد عالم جست تعمیری
جنون سرکشم از راه برد ای عقل تدبیری

صبارا هم نمی خواهم به کوی او گذر کردن
به جای قاصد از خود می روم ای خامه تحریری

به سودای سرآن زلف مشکین نیک پیچیدم
که نبودبهترازاین برمن دیوانه زنجیری

نریزد خون عشاقی که از تیغ تو می میرد
نباشد به زابرویت درین کشتار شمشیری

قد خم گشته را آهی است کزوی باید اندیشی
هدف گیر است آخر گررها سازد کمان تیری

اگر عمرگرامی دربهای عشق می ارزد
مگر حق نیست کاظهار محبت می کند پیری؟

درین هفتاد سال از عمر بیجا سوختم مشعل
کنون باید تحمل کرد، زیرا نیستم دیری

بخش فرهنگی و ارتباطات دفتر مرکزی بنیاد فرهنگی جهانداران غوری

 
X

به اشتراک بگذارید

Share

نظر تانرا بنویسد

کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.