آرشیف

2015-3-21

استاد شاه محمود محمود

یادداشت بر نظر و تبصره محترم جناب م. باور

 

 محترم جناب م.باور السلام علیکم والرحمة الله برکاته :

تبصره ویادداشت تان را مطالعه کردم جای بسا خوشی است که جناب شما شخص کتاب شناس وبا مطالعه ای هستید . نکات نظرتان یقینا" عده ای زیاد از هموطنان وقلم بدستان را متوجه ساخته است که یادداشت های تیمور را که در مورد غور وغوری ها نگاشته است مرور نمایند .

قبل از همه تبصره تان در مورد بنده که از طرف " جام غور" آمده است البته حسن نظر ایشان میباشد . شخصا" هیچگاه نه دعوای موًرخ بودن، نه پژوهشگر ونه محقق را نموده ام واین نکته را یکبار ضمن نامه خدمت گردانندگان سایت مورد علاقه ام یعنی سایت وزین و ارجمند "جام غور" تذکار داده بودم .در مورد اینکه زمانی استاد پوهنتون کابل بودم جای شک نیست وخوشبختانه در مدت اضافه از (20) سال با افتخار در خدمت جوانان وفرزندان کشورم قرار داشتم . شمولیت بنده در کدر علمی پوهنتون کابل نه با واسطه بوده ونه با گرایش های قومی ، زبانی ، ملیتی ، حزبی و نه از طرف کدام سازمان واداره ای معرفی شده بودم که امروز از آن خجل ونادم باشم .

اما درمقاله "غوروغوریان در زمان امیر تیمور" : این مقاله نه به عنوان کدام مقاله مستقل بوده ونه ادعا آنرا دارم وشما میتوانید این نکته را در سطرهای (42 و43)بخوبی چنین مطالعه کرده میتوانید."در این جا دیدگاه ونظر امیر تیمورراراجع به غوروغوریان که در یگانه اثرش(سرگذشت امیر تیمور به قلم خود او- منم تیمورجهانگشا)آمده .به نگارش گرفته ودر برخی نکات تبصره های خواهیم داشت.گفتار واظهار نظر تیمور در مورد غور وغوریان از نظر تاریخی بسیار جالب وخواندنی است." درپهلوی آن تمام موضوعات که از کتاب متذکره نقل ویا به زعم جناب شما کاپی ویا تاًیپ گردیده است تماما"در زیر نویسهای(4-5-6-7-8-9) باذکرصفحات (227-240)واضح دیده میشود.اگر چنین نمیبود سخنان تان در مورد جعل وسرقت یقینا" جای داشت وباور تان رامردم حمایه می نمودند.

 اما چرابه عوض کلزائی ، غلزائی را ذکر کرده ام ویا به باور  جناب شما آنرا جعل کرده ام .حقیقت این است که کلمه کلزائی برداشت ونظر مترجم این کتاب است موصوف این کتاب را  از زبان فرانسوی به فارسی برگردان نموده است وگویش  زبان فرانسوی رابکلی مراعات نموده است.مارسل بریون نویسنده وتدوین کننده کتاب ، ازمتن انگلیسی استفاده بیشتر نموده است واسمای خاص را نمیتوان تغییر داد غلزائی با گویش فرانسوی گلزائی خوانده میشود.وشما میتوانید این موضوع را ازکسانیکه به زبان فرانسوی آشنائی دارند در میان بگذارید . ضمنا"کلمه کلزائی نزد مردم نا ماًنوس ونا آشنا بود ، آنرابه غلزائی وابدال کلزائی را به ابدال غلزائی که به نظر من افادهً درست کلمه کلزائی است انتخاب کردم وبخاطر اینکه            کتاب تیمور به زبان فرانسوی از مارسل بریون            این موضوع برای خوانندگان شک وتردید بار نیاورد در سطر (58)در پهلوی کلمه کلزائی در داخل قوس کلمه غلزائی را آورده ام واین موضوع را از اول تا آخر مراعات نموده ام .تا خوانندگان بدانند که این کلمه نظر شخصی خودم میباشد.وبه جناب شما واضح است که انسان مختار است تا نظر خود را انعکاس بدهد.هرکس حق داردتا در این موردتحقیق وپژوهش کند  ومستند نظر خود را ارایه دارند چنانچه شمااین کاربا احساسات انجام داده اید .

یقینا" به این باور هستید، که درافغانستان  کدام قوم ،خیل ،زائی ویا ملیت بنام کلزائی ها (به زعم مترجم کتاب تیمور)وجود ندارد.اگر جناب شما قوم،گروه ویا مردمی را بنام کلزائی می شناسید و یا با شجره وشناخت تاریخی ایشان  معلومات دارید برای ما بنگارید که بعدا" در مقالات خویش از آن استفاده کنم ورنه بگوید برای تفصیل کلزائی ها چه باید گفت ؟جه خوب شد که جناب شما به این نکته اشاره کردید وباب جدیدی را برای شناخت کلزائی ها (به باور مترجم) باز نمودید امیدوارم محقیقن ودانشمندان در این مورد تحقیقات نمایند واین قوم یا قبیله ویا گروه( ویا هر چه که شما بالای آن نام میگذارید)را به بررسی بگیرند ودر شناخت ایشان پژوهش علمی نموده ،تا محصلین ودست اندرکاران تاریخ افغانستان از آن استفاده کنند.نکته دیگر اینکه غور وغوریان هردو اسم مکان است با شما موافق هستم غور نام یکی از ولایات مرکزی کشورما افغانستان عزیز است وغوریان نام یکی از ولسوالی های ولایت تاریخی و باستانی وپر افتخارهرات میباشد.اما غوریان که در این مقاله آمده مراد از آن غوری های است ، که یک دوره با عظمت تاریخی را سپری نمودند که معروف ومشهور به سلسله غوریان اند . مانند : سامانیان، غزنویان ،صفاریان وامثال آن. در مورد  زیر نویس صفحه (261) ازکتاب "افغانستان در مسیر تاریخ" باید گفت: این کتاب با ذکر واقعات تاریخ افغانستان، از جمله کتابهای معتبر نزد مردم ما میباشدتا جاییکه امروز در هر خانه ونزد هر فامیل افغان یک جلد آن وجود دارد.این کتاب چندین بار در افغانستان،هنگری ویا بلغاریا،ایران وپاکستان انتشاریافته است واخیرا"جلد اول ودوم آن را ، موسسهً انتشارات خاور در سال(1386هجری شمسی)دریک وقایه منتشر نمود که در اختیار بنده است ومن از آن استفاده کردم.که متاسفانه محل و سال نشر آن اشتباه ذکر گردیده است .که از این بابت از دانشمندان وخوانندگان عزیز معذرت می خواهم .سخنان تان در مورد  دعوت وپذیرائی که از من در سیمینار غوربعمل آمد .شاید همه رامتعجب ساخته باشد.بااستفاده از فرصت، یکبار دیگراز دوست عزیز ودانشمند جناب انجنیر صاحب عبدالرحمن غوری ،از بابت دعوت و مهمان نوازی شان ابراز تشکر مجدد دارم. شما خلاف رسم وعنعنه افغانی،مهمانی نوازی دیگران را چنین یادآوری کرده اید .افغانها هیچگاه مهمان خود را چنین مخاطب قرار نمیدهند.یقینا"جناب شما ،مانند من مهمان همان محفل بودید وپذیرائی که از من شده ، از شما هم دریغ نکرده اند. در پایان کامیابی تان رابا نوشته ها وکار کرد های علمی خواهانم. به امان خدا باشید.