آرشیف

2015-1-8

فخرالدین فایض

کشور های غربی در جستجوی راه های فرار

آمریکای ها بعد از حملۀ تروریستی به برج های تجارتی آن کشور ، تصمیم به این گرفتن تا هرچه زود  تر متحدین خود را در بارۀ اشغال افغانستان با خود هم نظر ساخته وریشۀ تروریست را از اعماق خاک افغانستان بر کنند.

آنها ( امریکای ها ) با اتکا به نیروی  تعلیم یافته  وتجهزات نظامیی که در دست داشتند ، به این فکر بودند که به زودی طالبان وشبکۀ القاعده تحت رهبری اسامه بن لادن را از افغانستان خارج ساخته وقدرت سیاسی برای همیش باطناً به دست خود شان وظاهراً  به دست افغان های خواهد افتاد که خواستهای رهبران آمریکای را بدون تدقیق وآینده سنجی لبّیک گویند .

سردم داران امریکائ اصلاً به این ایمان نداشتن که ( آی اس آی ) خاک پاکستان را به مکان امن برای طالبان وگروهای تروریستی مبدل میکند ؛ تا طالبان ومتحدین شان بتوانند از قلم روی پاکستان حملات مرگ بار وخونین را علیه نیروهای خارجی مستقر در افغانستان انجام دهــنـد .

اما گـذ شت زما چهرۀ واقعی دولت پاکستان  به ویژه سازمان استخباراتی این کشور را برای جهان غرب که  ( ناخود آگاه پاکستانی ها را دوستان قابل بخششیها میدانسـتـند  و ملیون ها دالر را بعنوان  کمک جهت تمویل اردوی پاکستان علیه دهشت افگنان)  به کشور مزبور  ارسال میکردند ، برملا ساخته وثابت نمود که آن طرف مرز  زاد گاه  دهشت خواهان است.

بعد از سال 2005  تا حال طالبان وهم پیمانان شان حیات نیروهای خارجی را در افغانستان  به تهدید جدی مواجه کرده و از هر جانب نمای از پیروزی این اردوی مخفی پاکستان علیه خارجیهای مقیم افغانستان پدیدار است.

آری !  کشور های که با شوق واشتیاق خاص نیروهای خود را مجهّز به همه امکانات برای کمک به مردم افغانستان می فرستادند حالا دانستند که عساکر شان بعد از چند وقت قبل ازینکه به ملت افغانستان خدمت کنند، با عزرائیل هم سفر میشوند وبا تابوت مجلل ودستۀ گلی عازم کشور خود میگردند.

 بنا برین باید درین راستا چاره سنجی کرده وبه هر نحو که باشد برای این در بی درمان از ادویۀ بهانه جوی استفاده کنند وتحت نام انتقال قدرت به  نیروهای افغان ، کمک در عرصهای تربیۀ اردو وپولیس ملی  وهمچنان کمک مالی به دولت افغانستان جهت تشکیل پولیس اربکی یا منطقوی وامثال آن….

 از زیر بار مسئولیت خود  که در قبال افغانستان پذیرا شده بودند ،  شانه خالی کرده  وکوشا به این اند تا بتوانند به زود ترین وقت یک شرط  باقی ماندۀ مردیی خود را  که همانا گریز از مصاف

ومیدان جنگ است  تکمیل کنند. تا باشد که سیل جریان دادۀ طالبان لانه سیاست غلط شان را ویران نکند.