X

آرشیف

چی کسانی از حقوق بشر مستثنی اند؟

 
 
آیا نهاد و موسسه که قوانین آن بر اساس فکر و اندیشهء خود گرایانه بشرکه همیشه درزیان و خسران بوده است میتواند برای مان راه و رسم موفقیت و تعالی اجتماعی، علمی و فرهنگی، اقتصادی و سیاسی و دینی و مذهبی تعین نماید؟ آیا متوسل شدن و به اجرای عمل گذاشتن چنین قوانین خود ساخته بشر به نام قوانین حقوق مدنی و بشری چقدر حالت دگرگونی فکری و شگاف اجتماعی برای جوامع اسلامی ایجاد خواهد کرد؟
 
صِبغَةَ اللهِ وَ مَن اَ حسَنُ مِنَ اللهِ صِبغَةٌ – بقره/ 138
بگو دین خدا را می پذیریم، چه کسی دینی بهتر از دین خدا دارد که آن را بپذیریم و از آن پیروی کنیم؟!
 
امروزه در اکثر و حتی در تمام کشورها دیده میشود که سازمان ها و موسسات بنام های مختلف با هدف تحکیم و حمایت حقوق بشر با پالیسی غیر وابسته، مستقل، بدون تعصب، عاری از هر گونه تبعیض نژادی، لسانی، قومی و مذهبی فعالیت دارند. ایشان با سعی و تلاش که دارند میکوشند و از نیروی فکری و مادی که در این راستا در اختیار شان قرار دارد موثریت اجرای عمل شان را افزایش داده تا بیشتر بتوانند جوابگوی نیازهای تمام جوامع که به ایشان نیاز دارند باشند. نهادهای برای حمایت از حقوق بشر حتی فعالیت شان را قبل از جنگ اول جهانی آغاز نمودند و تا حال فعالیت های بشر دوستانه شان در اکثر کشورها ادامه دارد. سالانه ملیارد ها دلار برای تحکیم، اصلاح و حمایت از حقوق بشر و رفع مشکلات و تشنج ها ناشی از نقض حقوق بشر در اکثر کشور ها بطوریکه برای همه روئیت داشته باشد و منافع هیچ سازمان دیگرسیاسی، مذهبی …. را متأثر نسازد به مصرف میرسد. بلی، فعالیت ها باید طوری تنظیم گردد، مصارف طوری صورت گیرد و بر رویداد ها و عواملی رسیدگی گردد که منافع سیاسی اقتصادی و سیاسی مذهبی ملاکان استفاده جو بلاخص از ملاکان و قلدران غرب را اصطحکاک نبخشیده و فعالیت های کلیشهء بشر دوستانهء شان راجامه حقیقت پوشانده و وجود شان را در کشور های اسلامی  مشروعیت بخشند.
بدون شک رعایت و احترام به حقوق بشر یکی از اساسی ترین و بنیادی ترین رعایا برای تحکیم و پیشرفت صلح، نوع دوستی و همزیستی سالم در تمام جوامع اعم از اسلامی و غیر اسلامی میباشد. زجر، شکنجه و تشنج بر همنوعان مان با فطرت انسانی در تضاد است. از دیدگاه اسلام خداوند (ج) انسان را خلیفه روی زمین قرار داده است و برایش اینقدر احسان نموده است که برای هدایت و سعادت و کامگاری او در دنیا و آخرت کتابی که در فرا مکا ن و فرا زمان جوابگوی تمام نیازمندیهای بشر است فرستاده است.  خداوند (ج) در این کتاب آسمانی اش و از طریق رسولش (ص) برای مان جزئی ترین عمل و راه و رسم زندگی را بطور واضح، منطقی و قابل الفهم آموختانده است؛ برای مان تعلیم داده شده است چگونه بخوابیم، چگونه کفش در پا بکنیم، چگونه غذا بخوریم، چگونه صحبت بکنیم، چی چیزی حق ماست و چی چیزی حق ما نیست، به چی چیزی فکر بکنیم و به چی چیزی فکر نکنیم، چی گونه دوست بداریم و چی گونه دشمنی نماییم و چی گونه در راه اعلا کلمت الله و اقتدار حق جهد نمایم، آیا وقتی که خداوند (ج) این همه نکات و عملکرد های کوچک و بزرگ را برای مان آموختانده است، رعایت و احترام حقوق متقابل و حفظ آبرو و عزت نخبگانش رادر روی زمین که از مبادین صلح و همدلی است برایشان نیاموختانده است؟  
 
 هُوالذِی جَعَلَکُم خَلا ئفَ الأرضِ – (انعام/ 165)
خداست که شما را (برای آباد سازی جهان) جانشین (دیگران ) در زمین گردانید.
پس تمامی انسانها موظفند که این امانت و ماموریت را با سعی و تلاش خستگی ناپذیر ادا نمایند. نه تنها به خود بیندیشند بلکه بیندیشند که برادر مسلمانش را چگونه از لغزش ها و کجروی ها نجات دهند و توانائی ذهنی وظرفیت خفته اش را بیدار سازند، همیشه برایش حق تذکر داده شود و برایش فرصت فکرکردن و تدبر نمودن داده شود که مبادا حق را از روی انگیزه بپذیرد، بلکه حق باید از روی فکر و منطق پذیرفته شود آنگاه به میدان عمل گذاشته شود – با یک مفکوره و ذهن بیداراسلامی به جامعه و نظام اسلامی اقتداربدهند. این بزرگترین مسئولیتیست که هر انسان به عنوان خلیفه خدا(ج) در روی زمین قبول نموده است تا در راه حق از مثمرترین راه و روش سیاست اسلامی که مملو از حق و عدالت است استفاده نموده و دست استفاده جویان سیاسی و اقتصادی دشمنان اسلام را که از راه اشاعه و تحکیم حقوق بشرو دیموکراسی که با فرهنگ، سیاست و قوانین اسلامی ما در تضاد است وارد جوامع اسلامی میگردند قطع نموده و از بین ببریم. بیائید، واقع گرایانه بیندیشیم که چی عواملی باعث شده است که حا لا برادر و خواهر مسلمان ما قربانی این فرهنگ نابود کننده گردیده است، چی فرقی میکند اگر در هر نقطهءاز این کره خاکی باشدمالیزیا، اندونیزیا، مالدیو، چچن، فلسطین، افغانستان، صحرا، امریکا، انگلستان و ….. – ما  در وجود وتوانائی خود چی کاستی ها و نقایصی داریم که ایمروز این کاذبین ودشمنان فکر و اندیشهء ما به عنوان صاحب خانه به کشورهای اسلامی وارد گردیده و خود را صاحب خانه معرفی مینمایند؟    
 
اینکه چی کسی منادی حق و عدالت است حتی برای خود معتدین معلوم است و آنها برای رسیدن به اهداف خود فطرت شان را تکذیب منیمایند، ولی وجدان شان همیشه آرامش را از ایشان گرفته است. خوب دشمن که دشمن است، ولی مسلمان چرا برایش تاثر فکری و اندیشه در برابر این منادیان کاذب وهوا پرست دست دهد؟! با کمال تاسف ایمروز حتی برخی از کسان که به عنوان عالم دینی در جامعه اسلامی عرض وجود نموده اند و اراکین بلند رتبه یک دولت اسلامی و سرپرست یک کشور جمهوری اسلامی ایمروز منشور حقوق بشر و قوانین مدنی غرب را در اصلاح و تحکیم حق و عدالت در کشور شان معتبر میدانند وکتاب مقدس الهی را مکارانه تأویل و توجیه نادرست میدهند چون مبادا منافع سیاسی، اقتصادی یا اجتماعی فردی یا گروهی شان را از دست دهند.  این گروه از اشخاص میکوشند که متکی تفکرات و ذهنیت های خودساز خود و یا گروه همجون خود باشند.
 
ولَوِاتبعَ الحَقٌُ أَهوائَهُم ، لَفَسَدَتِ السٌَمواتُ و الأرضُ وَ مَن فِیهِنٌ – مومنون/ 71
اگر حق از تمایلات و آرزوهای نفسانی آنان پیروی میکرد، آسمانها و زمین و تمام آنچه در آنها وجود دارد به فساد و تباهی می رفت.
 
خداوند (ج) برایمان از طریق کلامش تعلیم داده است که حتی در ذهن و در قلب خویش حقوق دیگران را حفظ نمایم ونسبت به دیگران حق سوء ظن و گمان بد را نداریم؛ برایمان تعلیم داده شده است چگونه بر حیوانات، نباتات و آنچه در طبیعت است ترحم داشته باشیم و به ایشان احترام بگذاریم. وقتی که خداوند (ج) برای بندگانش آموختانده است که چگونه نسبت به یک مورچه اینقدر موجود ضعیف ترحم داشته باشیم، پس احترام به حقوق همنوعان نخبگانش را در روی زمین که نماد صلح، دوستی، مروت، وحدت، همدلی، پیشرفت و ترقی در تمام عرصه های زندگی شان است بیان نداشته است؟ بیائید ببینیم که همه چیز را چقدر خوب و عادلانه تصریح کرده است که حد مزیت و خوبیت آن حتی در فکر هم نمیگنجد.
 
فعالیت های سازمان حقوق بشر و دست آورد های آن:
ایمروز سازمان حقوق بشر چشم میچراند و جستجو میکند تا اینکه عواملی را در کشور های اسلامی دریابد که بتواند اسلحه مبارزه برایش در برابر فرهنگ و قوانین اسلامی که ایشان فرهنگ کهنه میدانند باشد. این کاوش اینها بیشتر در کشورهای میباشد که از نظر فرهنگ و تعلیم و تربیه در سطح پائینترقرار داشته باشد تا بتواند نوید هایش را برایشان مثبت جلوه دهد، مانند اشاعه و اصلاح حقوق زن و دیموکراسی در افغانستان، که کاملاً با فرهنگ و کلتور اسلامی مان در تضاد است. از زمانی که حقوق بشر و دیموکراسی به مفهوم آزادی درافغانستان به پخش و نشرآغاز شد گراف جرایم و نقض حقوق بشر و سوء استفاده از دیموکراسی بطور قابل ملاحظه افزایش یافت. بطور مثال: خود سوزی بالاخص در بین قشر اناث، فحشا، دزدی، قتل، غارت وغیره. اگر ریشهء افزایش این عوامل را بدقت بنگریم چنین نتیجه گیری میشود که وسایل پخش و نشر حقوق بشر و دیموکراسی در افغانستان با سطح فکری و اندیشهء مذهبی این ملت تطابق نداشته است. معیار و ملاک حقوق بشر و دیموکراسی که در افغانستان به عنوان یک پروژه وارد گردیده است کاملاً با فرهنگ اسلامی مان در تضاد است. ایمروز یک زن درولسوالی مرغاب ولایت بادغیس، که یکی از مناطق جنوب غربی افغانستان می باشد، در شرایط زندگی مینماید که اصلاً آماده نیست این را بپذیرد که حقوق زن و مرد با هم یکسان است – تو حق کار در اجتماع و آزادی فکری و عمل داری و … از طرف دیگر ذهنش نظربه محیط و اجتماع اسلامی که در آن زندگی کرده است با چنین انگیزه و اندیشه و راهکارهای که حقوق بشر در ذهن آن تزریق مینماید کاملاً  درتضاد است – اگر از همان زنان در باره وضعیت زندگی و تناقضات فامیلی شان پرسیده شود به ندرت ابراز مشکل منمایند. ما هرگز نمیتوانیم یک معیار کمک و معاونت برای زنانی که در شهر زندگی منمایند و زنانی که در روستا ها و مناطق دور از شهر زندگی منمایند داشته باشیم. تمام زنان در افغانستان دوست دارند با حفظ عفت و فرهنگ اسلامی شان کار نمایند و برای بهبود وضع زندگی شان زحمت بکشند و علم بیاموزند و در شگوفائی کشور شان سهیم باشند و این حق مسلم شان است که اسلام و قرآن عظیم الشان به ایشان این حق را داده است.  پس اگرسازمان حقوق بشر واقعاً میخواهد برای زنان زجر کشیده افغانستان کمک نماید باید رهکارها و شیوه کمک به ایشان را از خود  شان جویا شود که چی چیز میتواند وضع زندگی شان را بهبود بخشد- بوجود آوردن زمینه اشتغال در بخش صنایع دستی، مالداری، کورس های آموزشی ولی بدون انگیزهء مدرنیزه و تجدد گرایی.
 
در فوق ما
 
ولَن تَجِد لِسُنتِ اللهِ تَحویلاً – (فاطر/ 43)
و سنت خداوندی تغیر نا پذیراست.
 
و لَقد کَرمنا بَنی آدم – (اسراء / 70)
ما آدمیزادگان را گرامی داشته ایم.
 
هُوالذِی جَعَلَکُم خَلا ئفَ الأرضِ – (انعام/ 165)
خداست که شما را (برای آباد سازی جهان) جانشین (دیگران ) در زمین گردانید.
تمامی انسانها شرعاً موظفند که این امانت و مأموریت را به خوبی ادا کنند.
 

X

به اشتراک بگذارید

نظر تانرا بنویسد
کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.