آرشیف

2022-7-16

حبیب حمیدزاده

چه کسی قدرت را به کرزی تسلیم کرد؟

جمیز دابینز، از برگزارکننده‌گان اجلاس بن برای افغانستان، به‌تازه‌گی در مورد بعضی از رویدادهای آن دوران سخن گفته است. موارد بحث‌برانگیز او، قاطعیت بعضی از چهره‌های ضد طالبان مثل فهیم، قانونی و عبدالله برای تسلیم‌دهی قدرت به حامد کرزی بود، همچنان موافقت غافل‌گیرکننده بعضی از کشورهای منطقه با به صحنه آمدن حامد کرزی به‌عنوان رییس اداره موقت در افغانستان. مورد دیگر، مساعد بودن نظر کشورهای غربی با فدرالی شدن افغانستان در آن زمان بوده است که نیروهای ضد طالبان در آن زمان در مورد آن چیزی نمی‌دانسته و اعتنایی نکرده‌اند. سخنان او برای بعضی از فعالان رسانه‌ای و علاقه‌مندان سیاست افغانستان تازه بود، اما او این سخنان را قبل از این در کتابی نوشته و منتشر کرده بود. افزون بر جمیز دابینز، کسانی مثل خلیل‌زاد و دیگر نماینده‌های سیاسی امریکا در امور افغانستان نیز چنین حقایقی را نوشته و افشا کرده‌اند.

یکی از کسانی که در مورد کش‌مکش‌های درونی حزب جمعیت و دولت اسلامی مجاهدین کتاب نوشته، حفیظ منصور است. او در کتابی به نام «جمعیت‌شناسی: نگاهی به تاریخ تحلیلی جمعیت اسلامی افغانستان» به مسایل مهم در این زمینه اشاره کرده است. براساس روایت حفیظ منصور، فشار بالای برهان‌الدین ربانی برای تسلیم‌دهی قدرت در کنفرانس بن و توسط قانونی، فهیم و عبدالله عبدالله آغاز نشده بود. در همان سال‌های اول حکومت مجاهدین نظر احمدشاه مسعود هم انتقال قدرت از ربانی به شخصی دیگر از مناطق پشتون‌نشین افغانستان بوده است؛ اما برهان‌الدین ربانی در برابر خواست احمدشاه مسعود برای تسلیم‌دهی قدرت که بعضی از چهره‌های رهبری حزب جمعیت اسلامی نیز با او همراه بودند، تا مدتی  مقاومت کرد. در نهایت برهان‌الدین ربانی پیشنهاد برگزاری یک جلسه بزرگ که رهبران از داخل و خارج کشور در آن اشتراک کنند را داده بود. به همین منظور در ماه سرطان ۱۳۷۳ جلسه‌ای بزرگ برای تسلیم‌دهی قدرت در هرات برگزار شد. شخصی که قدرت را می‌بایست تسلیم شود و مورد قبول رهبری حزب جمعیت قرار گرفته بود، از قبل انتخاب شده بود. رهبران جمعیت اسلامی برای ختم منازعه و آرام کردن گلبدین حکمتیار، چنین تصمیمی را اتخاذ کرده بودند. رهبران جمعیت اسلامی در آن زمان به دنبال کسی می‌گشتند که از جنوب کشور، ولی تاجیک و تحت تأثیر آنان باشد. بالاخره آنان محمدشاه فضلی  از ارگون پکتیکا را برای این مهم انتخاب کرده بودند و میان برهان‌الدین ربانی و احمدشاه مسعود فیصله شده بود که در نشست هرات قدرت به او تسلیم داده شود. هدف و خواست اصلی احمدشاه مسعود و دیگر رهبران جمعیت اسلامی در این تصمیم، این بود که بار مسوولیت جنگ از شانه‌های‌شان دور شود و بهانه‌ای برای حملات مرگ‌بار حکمتیار بالای کابل باقی نماند. در کنفرانس هرات خواست‌های احمدشاه مسعود و دیگر رهبران جمعیت اسلامی افغانستان برآورده نشد؛ زیرا خلاف انتظار همه‌ اعضای نشست، برهان‌الدین ربانی قدرت را در نشست هرات تسلیم نکرد. او به‌عنوان رییس جمهور دوباره به کابل برگشت. تصمیم برهان‌الدین ربانی سبب ناراحتی احمدشاه مسعود شده بود. ظاهراً مسعود بدون این‌که این ناراحتی را رو کند و در یا در جایی از آن سخن بگوید، تا مدت‌ها با خود داشت تا این‌که تحریک طالبان در افغانستان ظهور کرد. هنگامی که گروه طالبان به کابل حمله کرد و باعث عقب‌نشینی نیروهای دولت اسلامی با احمدشاه مسعود از کابل شد، مسعود گفت: «اگر در آن زمان در جلسه هرات استاد قدرت را تحویل می‌داد، بزرگ‌ترین اشتباه تاریخ بود.» زیرا محمدشاه فضلی که قرار بود قدرت را از ربانی تسلیم بگیرد و رییس دولت اسلامی شود، نخستین کسی بود که با ملا عمر بیعت کرد. به گفته حفیظ منصور، یک‌ سال بعد از این ماجرا احمدشاه مسعود «از عملکرد سیاسی پخته استاد چنان خوشحال شد که وصف‌ناپذیر است. آمر صاحب گفت: اگر در زمان مقاومت که به پنجشیر، تخار و بدخشان رفتیم، استاد به‌حیث رییس جمهور دولت اسلامی نمی‌بود، اصلاً مقاومت شکل نمی‌گرفت و مشروعیت نداشتیم.»

اعضای دولت اسلامی که از کابل عقب‌نشینی کرده بودند، در جبل‌السراج تشکیل جلسه دادند. در این جلسه نیز قصد کودتا علیه برهان‌الدین ربانی وجود داشته است. عبدالرحمان، وزیر هوانوردی دولت اسلامی، در آن جلسه گفته بود که آخرین طیاره مربوط به شرکت آریانا در میدان هوایی بگرام است و اگر کسی می‌خواهد کشور را ترک کند، چانس سفر با این طیاره به بیرون از کشور را دارد. براساس روایت حفیظ منصور که در آن جلسه حضور داشته، شماری از اعضای جمعیت اسلامی به برهان‌الدین ربانی پیشنهاد می‌کنند که موی‌سفید شده‌ای و بهتر است با همین طیاره باقی‌‌مانده به خارج از کشور سفر کنی؛ اما ربانی استدلال می‌کند که در دوران جهاد در کنار مجاهدین نبوده و اکنون تصمیم دارد که «در کوه‌ها و دره‌های سرزمینم با مجاهدین همگام باشم.» به باور منصور اگر استاد ربانی این خواست اعضای جمعیت را قبول می‌کرد، مقاومت دیگر مشروعیت نداشت و پاکستان کل افغانستان را اشغال می‌کرد. برهان‌الدین ربانی گفته بود که در پنجشیر، تالقان، بلخ و بدخشان حضور داریم و رییس جمهور هم هستیم. او در آن جلسه گفته بود: «من در سر هر سنگی که نشستم، همان‌جا ارگ ریاست جمهوری است و از همان‌جا فرمان صادر می‌کرد که بانک‌نوت‌ها چاپ شود.»

در مورد رویدادهای روزهای پایان حکومت قبلی طالبان، ‌کنفراس بن و رویدادهای پس از آن کتاب‌های زیادی نشر شده است که برای درک اوضاع آن روزگار و شناخت چهره‌های سیاسی کمک می‌کنند. یکی از کتاب‌هایی که به فارسی هم ترجمه شده، کتاب «فرستاده» خلیل‌زاد است. براساس روایت خلیل‌زاد، در میان چهره‌های ایتلاف شمال تنها کسی که دعوای قدرت داشت و خود را برای حفظ آن محکم و جدی گرفته بود، استاد ربانی بود. ربانی را اطرافیان کلیدی‌اش برای حفظ قدرت تنها گذاشتند. او نتوانست افرادی چون فهیم، عبدالله عبدالله و قانونی را برای مدیریت قدرت افغانستان اقناع بسازد. برای همین، آن‌ها در غیاب ربانی و خلاف خواست او با انتقال قدرت از او به کرزی در کنفرانس بن موافقت کردند. براساس روایت خلیل‌زاد، امریکایی‌ها به دلیل پافشاری زیاد برهان‌الدین ربانی بر ماندن در قدرت، به سوی خانه او شلیک کرده بودند. او در نهایت پس از این‌که تنها ماند، از قدرت کنار رفت.

انتقاد حوزه شمال و جامعه فارسی‌زبان افغانستان اکنون این است که پس از سال‌ها جان‌فشانی، قربانی دادن و جنگ برای آزاد کردن وطن از چنگ طالبان، چگونه رهبران ایتلاف شمال همه آن زحمات را نادیده گرفتند و در بدل هیچ، همه چیز را به رقیب داخلی خویش واگذار کردند. گفتن این واقعیت‌ها عده‌ای را ناراحت کرده است. واقعیت این است که فهیم یک کارنامه درخشان در جنگ علیه شوروی و مقاومت علیه طالبان داشت. کسی منکر این نیست. عبدالله، قانونی و دیگرانی هم که مدعی این کارنامه هستند، حق دارند. چیزی که مردم از آن شکایت دارند، این است که ثمره جهاد و مقاومت این مردم چه بود و کجا است؟ مردم می‌گویند که این رهبران جهاد و مقاومت کردند و در بدلش مقام و سرمایه برای خود گرفتند. ای کاش تنها به این موارد بسنده می‌کردند؛ آن‌ها حاصل کار یک ملت را در یک چشم برهم زدن واقعاً فروختند. فجایع و جنایت‌هایی که امروز در قلمرو مقاومت و حوزه ضد طالبان اتفاق می‌افتد، بی‌ربط به تصامیم این رهبران طی بیست سال گذشته نیست. هر بلایی که اکنون در قلمرو مقاومت و حوزه ضد طالبان رخ می‌دهد، بی‌ربط به تصامیم این رهبران نیست.