آرشیف

2020-3-14

رفعت حسینی

چرا چپ گرا منفورشد؟
دیدار

بیا
ای حقیقی ترین فکرازلای اندوه
بگو
تا کدامین بلادی زیاوه وپوچی
باید تپیدوسفرکرد!؟
بگو
در چی هنگامِ تلخی شب
من ومرگِ آیینه
دیدارداریم ؟

بهاردوهزارویازده
آلمان

///////


 

درافغانستان ،دردهه چهل خورشیدی ،واژهء بیخی نوی کم کم رایج گشت: چپی .

این اصطلاح پس ازان نمو نمود که تلاش های سیاسی ، در بین قشردانشجودرپوهنتون کابل، به رویش وگسترش آغارکرد.

هدف از چپی کمونیست بود وبه کمونیست راه لینن وکمونیست بشیوهء مائوتسه تونگ اشاره داشت.

دردهه چهل ،که آغازراه بود ،چپی مفهومی دلخواه ومساعد داشت وخوش تعبیربود.

برداشت مردم ازچپی، به مبارزه وتسلیم نشدن به استبداد وبیداد ، رهنمون می گشت.

نخستین تهاجم برمفهوم نیک وپسندیده یی که چپگرا وچپی داشت ، کودتای خون آلود هفتم ثوربودوکشتاربیدریغ محمدداود ، پدیدآرندهء ((رژیم جمهوریت )) درتاریخ افغانستان.

چلنی کردن نواسه های {کودک} وی با کلشینکوف وکشتاربیشترین اعضای نزدیک ودورخانوادهءاو وبرخی ازکارمندان بلندمرتبت دولت ،که همه درخانه وی گردآمده بودند،نقش استواردرین انزجارازچپگرا داشت.

پس ازکودتا وخیلی زود خلقی ،پرچمی وحتا شعله یی وآنانیکه ازشعله بریده ودرگروه های کوچکی منسجم شده بودند، درچنگل انتقادخ‍شمگینامهء مردم عادی وبیسواد وچیزفهمان قرارگرفتند.

برای آنانی که معنای انقلاب اجتماعی ومبارزه طبقاتی راوموازین ، اساسات واصول مارکسیزم لیننیزم وسرگذشت وتاریخ روسیه وچین واروپای شرقی را میدانستند، کارنامهء خلقیهاوپرچمی ها درهمان سه چارسال نخست پس ازکودتای ثور،ننگین وخجل کننده بود.

پی آمدهای گونه گون تلخ ووحشت انگیزسیاسی ،اجتماعی وفرهنگی بعد ازکودتا، ترنم وآهنگِ چپگراوچپی راکم کم خراشنده ودل آزارساخت.

دشمنی ها دربین خلقی هاوپرچمی ها و زندانی ساختن وکشتارشعله یی ها، بندی نمودنها، شکنجه ها وکشتارها ی مردم بی گناه، رهبری دولت ونجیب وامین درآسیب رساندن بمردم ،کشتن وآزارشاگردان ،آموزگاران موسسه های آموزشی وبویژه پوهنتون کابل بوسیله خاد،کام واگسا، کشته شدنهای تره کی وامین، آمدن ببرک ازروسیه ورییس دولت شدن او ونقش چشم گیرروس درکردارهای حزب خلق، منجربدان شد که چپی ها وچپگرایی ، از«دلنشینی» طردشوند.

نمونه های فردی:

۱- آخرهای سال ۵۸ بود. درچارراهی طره بازکابل ، دردواخانه یی به اسم معروف دوا میخریدم. درپیاده رو پیشروی دواخانه ،ازیک موترکلان عسکری روسی ، عسکرهای روس، قطی هایی رابدکان یک افغان ،درپهلوی دواخانه ،منقل میکردند. دوا فروش که رنگش از خشم نسواری (ونه سرخ) شده بود گفت:

روس های بی ناموس ،برندی و ودکای ساخت ویتنام را ، هفته دوبار،باین دکان، باین رقم انتقال می دهند.

۲- پس از < قیام !شش جدی!۱۳۵۸> برای مدتی رییس اتحادیه نویسندگان ورییس پوهنتون کابل یک آدم بود. برای کاری رفته بودم بدفتررییس پوهنتون که باوی گپ بزنم زیرا منشی اتحادیه نویسندگان بودم. درهنگام گفتگوبااو تلفون «خاص» وی زنگ زد. پاسخ گفت وآغازنمود بروسی سخن زدن وپس از چنددقیقه گپ زدن از جایش برخاست ودرحالی که ازمن معذرت می خواست گفت :

برای اجرای کاری مهم باید باتاق < سرمشاور> بروم. صبرکنید تا دوباره بیایم.

{سر} مشاورروس، ونه مشاور، اکنون دردفتر معاون اداری پوهنتون، که من این دفترراازسالها پیش میشناختم،کارمی نمود. برای معاون اداری اتاق دیگری داده بودند.

پس ازغرغره نجیب وسقوط حزب خلق ، چپی ها، آغازنمودند به کارناگواردیگر:

یگان خلقی پرچمی ،عضو <تنظیم جهاداسلامی > گلبدین شدند که به پشتون وپشتووابسته است تاتاجک وپارسی رانفرین نمایندوانقلابی!!!بودن رانمایان وثابت بسازند .

ویگان تای دیگر، درحینیکه مهاجرهستند وتابعیت غیرافغانی نیزدارند ودرمملکتی دیگرکارمیکنند وآینده پیری خودرا درهمان کشور سازمان داده اند،احزاب سیاسی نو با نام های زرورقی جذاب درافغانستان ایجاد نمودند. مگرباخوانش اساسنامه های این احزاب نو، درمی یابیدکه کاپی اساس نامه حزب خلق است وفقط درجاهایی واژه ها تبدیل شده اند.

جلسه گروپی یاعمومی اعضای این احزاب در« چت روم» انترنت برگزارمی شود!!

دراساسنامه های این احزاب سیاسی تازه ایجاد شده بوسیله چپی های مارکسیست لیننیست کمونیست سابقه،یا بسم الله الرحمن الرحیم درج شده است ویا شعاری،حدیثی وآیتی ازدین اسلام.

دا افغانستان دی!

اکنون درسال ۱۳۹۸ خورشیدی، واژه های دیموکرات وچپی وروشنفکروچپگرا، برای خردمندان،خوش نوا ودلنواز نیستند. واژگان منفورهستند!