X

آرشیف

چرا فخرالدین شهریـــــــــــار کشته شد؟

 

سلام خدمت همه دوستان و بخصوص آنانیکه در باره کشته شدن آقای شهریار اظهار نظر ویا آنچه را در توان داشتن درباره ایشان نوشتند و تشکری میکنم از سایت وزین جام غور که با اشتراک نظریات افراد، مبین حقیقت ها میشوند.
بیاین بگویم که شهریار کیست و با آنچه میخواست بکند نمایانگر افکار کی بود؟
بدون شک شهریار جوانی بود تحصیل کرده و از حق بچه های مردم غور و کمک های جامعه جهانی عازم هند شد و چهار روزی به عنوان دانشجو در آن کشور سپری کرد ولی شما از آدم تحصیل یافته و بقولی، روشنکفر چه توقع دارید؟ آیا امروزه جامعه افغانستان بخصوص غور به گرفتن سلاح و بمیان آوردن بی نظمی و اخلال امنیت و نظم عامه ضرورت دارد؟ و یا به قلم ، تخته ، تباشیر ، درایت ، تفکر و مدیریت سالم؟ 
من منحیث یک جوان غوری فکر میکنم ما نیازی بیش از حد در بمیان آمدن امنیت و مبارزه با قانون شکنی ها و حق تلفی ها داریم و بدون شک راه مبارزه با این مسایل، سلاح ، زورگویی و اخلال نظم عامه نیست، یگانه راه برای روشنگری حقایق در چوکات قانون حرکت کردن است و بس تا اینکه همه بدانند و قبول بکنند که میشود از راه های مدنی و دیموکراتیک به حق و حقیقت دست یافت در غیر آن فکر نکنم در قرن بیست ویک و زندگی امروزی نیازی باشد تا سلاح برداشته شود و هر آنچه دل انسان خواست انجام دهد، از آغاز فعالیت های غیر قانونی آقای شهریار الی اکنون من منحیث شهروند این شهر در جریان هستم هیچ روزی نبود که قریه ای از دست ایشان نا آرام نباشد و یا رهروی به ازیت وآزار، که من میخواهم یکایک همه این مسایل را که حدود بیش از پنج ماه ادامه داشت خدمت شما بزرگواران بیان کنم و ببینم قضاوت شما در این میان چیست؟

1– آقای شهر یار تحت عنوان حق خواهی و بمیان آوردن عدالت ، با افراد مسلح غیر قانونی خویش شاهراه غور کابل را در منطقه کوتل شینیه ولسوالی دولتیار مسدود و مسافرین این راه را چور ، چپاول، غارت و لت و کوب نمود که خلاف همه ای موازین و اخلاق اسلامی و انسانی بود.
2– طی این مدت، ولسوال ولسوالی دولتیار با شهر یار دریک جلسه که در آن همه اقشار ، علما، موسفیدان و جوانان اشتراک داشتند روی اخلال امنیت ونظم عامه صحبت نموده بود و خواستند که نباید با این وضعیت ادامه داده شود ولی از سوی شهریار جواب رد داده شد که نشانه از طالب گرایی و ادمه عملات تروریستی وی بود.
3– وی شب هنگام با حمله بردن در قریه گری چشتی تعداد افراد را به اسارت ، اموال ایشان را غارت و متاسفانه یک دختر 13ساله بیگناه و مظلوم را زخمی که بعدا به شفاخانه ولایتی غور تحت مراقبت جدی تداوی قرار گرفت و متاسفانه حالا از درد معلویت به شدت رنج میبرد، که همه نشانه تجاوز ، دهشت افگنی و ظلم وی بود.
4– وی با کار و پیکار ریاست محترم امنیت ملی غور به مرکز چغچران انتقال یافت تا روی مسایل بحث و بتوانند راه حل معقول و انسانی را برای مشکلات بوجود آمده پیداکنند البته فراموش نباید که کرد که این مسایل ناتوانی حکومت را نشان نمیداد بل حکومت با پالیسی صلح جویانه که دارد در تمام موارد و قضایا میخواهد آرام ، متین ، استوار و در چوکات قانون ومقررات عمل کند ، ولی بعد از یک عالم کار و زحمتکشی زمانیکه شهریار توسط همین نیرو های امنیتی به خانه اش انتقال داده میشود، با کسانیکه دیگر که در این جامعه ضرورتی برای شان احساس نمیشود بلکه فروخته شده ها و نفرین گشته های این ملت و مردم و سرزمین اند، یعنی طالب ها ارتباط بر قرار میکند و با طالب ها به سرکردگی فاروق به مرغاب رفته و با این گروه سیاه اعلان همبستگی میکند.
5– بازهم حکومت خواست تا بهانه را که او تحت عنوان آن میخواهد به کار های غیر قانونی ادامه بدهد حل نماید که با اشتراک سناتوران ولایت غور و همه بزرگان و بخصوص شورای عالی صلح به حل قضیه ثریا نام بپردازد و زمانیکه شهر یار را حاضر میکنند بعد از بحث و گفتگو، همه به این نتیجه میرسند که شهر یار هیچکاره در این قضیه نیست و هیچ ربطی ثریا نام با این فرد غیر مسول ندارد بنا به نیتجه نهایی رسیده ودر مورد آن فیصله خویش را اعلان میکنند که مورد قبول شهریار به عنوان کسیکه بهانه جویی میکرد، نبود وی با بیرون شدن از جلسه عازم شینیه شده و همان شب باز هم کوتل شینیه رامسدود و از عابرین که مالکان موتر های کاماز بودند و مصروف کار و زحمت ، یک سیت مبایل و یک عراده موتر سایکل و مبلغ سه صد هزار افغانی پول نقد را به غارت میبرد.
6– بازهم حکومت بخاطر اینکه نشود خدای ناخواسته وضعیت بگونه دیگری پیش آید وی را احضار و در سالون کنفرانس های ولایت جلسه بزرگی را ترتیب دادند وی باز هم همان قضیه ثریا نام را برهانی برای همه افعالش کرد و در این جلسه ارباب اکرم نام که پدر ثریا است با بیان مسایل دیگر، شهر یار را فرد غیر مسول و در قضیه دخترش هیچکاره خواند که وی بازه هم خود سرانه ولایت را ترک و عازم شینیه شد بازهم شاه راه را قطع و عبور ومرور از بین رفت، درهمان روز ها بنام ارباب اکبر شخص غیر مسولی که سلاح غیر قانونی را به دست داشت با دونفر دیگر توسط قوماندان امنیه ولسوالی دولتیار دستگیر شد که در نتیجه با مداخله شهریار که افراد مسلح غیر قانونی داشت از رنجر پولیس پایین و برعلاوه این جنایت، به لت و کوب عساکر منجر گشت که باز هم گامی بود به سوی روند غیر قانونی .
7– وی بعد از انجام این همه جنایت به خلاف ورزی شدید دیگری که عدم عقلانیت وی را نشان میداد، دست زد و آن اینکه خواست از تمام مردم پول و گندم برای سنگر داری خویش جمع آوری نماید که در قریه ملاجمعه خان با مقاومت مردم روبرو شد و در نتیجه بین طرفین درگیری رخ داد و بعد از آنکه پولیس عازم منطقه شد وی متاوری در قلعه که بنام قلعه محمد عمر یاد میشود جابجا و با نیرو های امنیتی به مقابله پراخت که در نتیجه ای برخورد مسلحانه اولا زخمی بعدا در جریان انتقال دار فانی را وداع گفت.

آنچه را خدمت بیان کردم مستندات است که برای همه مانند آفتاب آشکار و معلوم است که نمیشود با یک انگشت پنهان کرد و یا خدای ناخواسته به تبلیغ سو دست زد و برای یکعده افراد صورت مصنوعی دیگر تعریف کرد، نه در این پیش آمد دست غیر دراز بوده و نه هم سو رفتار، بلکه صرف در چوکات قوانین و مقررات عملکرد صورت گرفته بود که به مقابله و درگیری پایان یافت.

X

به اشتراک بگذارید

نظر تانرا بنویسد

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.