آرشیف

2015-6-19

سیداکرام الدین طاهری

چرا خلیلزاد خود را کاندید ریاست جمهوری افغانستان نکـــرد

 

ماه ها قبل ما شاهد مبارزاتی انتخاباتی غیری رسمی آقای خلیل زاد در کشور، که از طریق رادیو و تلویزیون آریانا احسان الله بیات به شکل گسترده پوشش خبری داده میشد، بودیم. قرار گزارشات وی بیات را به حیث یکی از معاونین  خود در انتخاباتی پیشروی برگزیده بود. چون نشستی که در دوبی زیر عنوان تضمین موفقیت نام گذاری شده بود، اصلاً هیچ در مورد کشور بحث های مؤثری صورت نگرفته ، صرفاً از آن نشست خلیل زاد بهره برداری سیاسی  خود را نموده و دیگران را در یک موضع مهمانان دعوت شده قرار داد. تلویزیون آریانا سراسر در خدمت خلیلزاد قرار داشت و اندکترین کار وی را به گوش مردم میرساند. نشست های نمایشی در این اواخر از طرف حلقات به خصوص بیات و خلیلزاد بر گذار شده بود، که هیچ مورد قبول مردم قرار نگرفت. شاهد نشست های در استان(ولایت) غزنی و جلال آباد بودیم ،نشستی غزنی با سنگ سار از طرف مردم بدرقه شد.چون  مردم افغانستان چهره های فرصت طلب را بیشتر از هر وقت دیگربه خوبی شناخته اند و دیگر فریب شان را نمی خورند. مردم غزنی واکنش بسیار خشمگین در مقابل نشست که از طرف احسان الله بیات به نفع خلیلزاد دایر شده بود، نشان دادند. شهروندان جلال آباد هم هیچ ازخود  حمایت جدی به نفع آقایان مذکور نشان  ندادند .آقای خلیل زاد که  نماینده خاص آقای بوش در عراق ،  افغانستان و مللل متحد بود  خواست تا مردم افغانستان را دو باره بیازماید که چقدر طرفدار دارد ولی درایت و فهم مردم  از وی و کارکرد های گذشته اش سبب نا امیدی  این آقا  گردید و نتوانست خود را بار دیگر بالای ملت زجر دیده مان تحمیل نماید. درتصمیم نامزد شدن وی در انتخابات هیچ تردیدی وجود نداشت، به همین منظور بود که طرح مقدماتی انتخاباتی خود را که بررسی دیدگاه مردم افغانستان بود، به اجراء در آورد. بعد ازینکه دید مردم همه بر عکس خواسته های ایشان عمل میکنند و دوره ای کاری اش را به حیث سفیر امریکا در افغانستان خوب  دانسته و بررسی و تحلیل کرده اند. 
خلیلزاد در فکر آن بود که باز یک بار دیگر سرنوشت مردم بیچاره و غم دیده مان را به بازی سیاسی بگیرد و لیکن ملت با شهامت افغانستان جواب دندان شکن برایش دادند و سبب شد تا خود را  کاندید ننماید. چون دیگر امیدی برایش نماند، فکرکرد در صورت نامزد شدن ، شکست جبران ناپذیر را متقبل خواهد گردید. اینکه خلیلزاد رؤیا های  خود را غیر واقغ بینانه  تعبیر کرده بود و فکر همچون یک عکس العمل جدی را از طرف شهروندان کشور نداشت و اصلاً فکر میکرد که با گذرنامه( پاسپورت) امریکای خود ، میتواند سرنوشت مردم  و سیر پر افتخار تاریخ آریانای کهن و خراسان زمین پر بار و فرهنگ  را  به بازی بگیرد. غافل از آن که دیگر همچون کار غیر قابل اجرا است.
 
  
علت دیگری عقب رفتن وی از نامزدی ریاست جمهموری افغانستان ، نداشتن پشتیبانی  ادارهء  بارک حسین اوباما است که شدیدا سیاست های ادارهء بوش را انتفاد نموده و آن را بحران زا در منطقه به صورت عموم و در افغانستا ن به صورت خصوص معرفی می کند.  دیگر ستاره بخت خلیلزاد به  پایان خود رسیده است ولی در آخر داشته و نداشتهء آقای بیات را با خود نیز برد زیرا آقای بیات به اصطلاح با کمک های انسانی اش توانسته بود مورد توجه قرار بگیرد ولی حیف که این کمک ها از این به بعد به دیدهء شک و تردید  نگریسته خواهد شد . در دوران پس از به قدرت آمدن دیموکرات ها در امریکا ، خلیلزاد شب و روز در فکر این بود که چگونه بتواند حمایت آن ها را  به خود جلب نماید. تا جای که معلوم شد، ایشان نتوانست موفق بدرآید. چرا که  اوباما و تیم کاری وی از مدیریت ضعیف خلیلزاد در طول دوران ماموریتش آگاه بودند، دیگر نمیخواستند از این چهره منزوی سیاست  در نزد مردم افغانستان که باعث بدنامی های زیادی حکومت وی خواهد شد، استفاده نمایند. 
 
با همه علاقه مندی فراوان که ایشان در به قدرت رسیدن ریاست جمهوری داشت، درک کرد که هیچ شانس برایش میسر نیست ، ازینرو فرار را بر قرار ترجیح داد. 
 
نقطه جالب این که ایشان در مصاحبه اختصاصی که با تلویزیون بیات داشت، منصرف شدن خود را اینطور بیان داشت: ( من به خاطر خود را کاندید نکردم که هرج و مرج پیدا میشد). هدف ایشان ازین نابسامانی به گفته خودش چه میتواند باشد؟ بنده این حرف آقای خلیلزاد را کاملاً رد میکنم. به دلیل اینکه بخت کامیابی خود را در انتخابات هیچ تصور نمی کرد. چون تا پیش از شکست طالبان ایشان را به جزء چند نفر محدود دیگر هیچ کس نمی شناخت. به خاطر که وی زیادتر اوقات عمر خود را در امریکا گذشتانده و با خانم یهودی امریکای ازدواج کرده است. اینکه تا چه حدی در بین امریکای ها محبوب و مشهور بوده و یا است ، این دلیل شناخت وی در بین مردم افغانستان شده نمی تواند. بعد ازینکه ایشان به حیث سفیر امریکا در افغانستان تعیین شد، جزء کار های تخریبی و تفرقه اندازی در بین اقوام کشور، دیگر کدام کاری را به نفع مردم درد دیدۀ مان انجام نداد. چون ایشان در آنوقت با استفاده از دستگاه حکومتی امریکا همه را تهدید میکرد، از رهبران جهادی گرفته تا شخصیت های ملی دیگر. با این همه دستآورد های نا مشروع و ناجایز باز به کدام جرءت خود را میخواهد بالای مردم افغانستان تحمیل نماید؟ خلیلزاد ملت درد دیده و رنج دیده کشور را ساده لوح و خوشباور فکر کرده بود، قسمیکه در بالا هم یاد آور شدم ایشان هیچ انتظاری همچون یک عمل کرد شجاعانه مردم افغانستان ،که شاید از نگاه خلیلزاد ناجوانمردانه تلقی شود را نداشت. به هر صورت عمل کرد منفی مردم در مقابل وی، علت اساسی منصرف شدن وی را در انتخابات نشان میدهد. 
 
عوامل خارجی که وی را از انتخاب شدنش در انتخابات پیشروی بازداشت، مخالفت کشور های منطقه و جهان ذی دخل در قضایای افغانستان است. چون ایشان در وقت در قدرت بودنش قسمی رفتار میکرد، که سیاست وی باعث دلسردی کشور های متحد امریکا در جنگ بر علیه هراس افگنی را ببار آورد، به همین سبب کشور های در جنگ هیچ حاضر به قبول فرستادن نیروی های شان به مناطق جنگی افغانستان نبودند و هر قدر که حکومت بوش در خواست نیروهای بیشتری را میکرد ، از جانب متحدانش در جنگ بر ضدی تروریزم پاسخ منفی دریافت میکرد. این زد و کند ها تا وقتی دوام پیدا کرد که حکومت پاکستان و انگلستان با شکایت ها و فشارهای زیادی از سیاست نادرست وی ، بوش را مجبور به برکناری خلیلزاد از افغانستان کردند. 
 
وقتی خلیلزاد نیت ریاست جمهوری را در فکر خود پروراند و برنامه های مقدماتی را به خاطر مبارزات انتخاباتی طرح ریزی کرد. در بعضی موارد به قسم غیری رسمی هم کار های خود را توسط اشخاص دست نشانده اش آغاز کرد ، که از آن جمله توزیع پول در بین مردم ، فعال سازی رادیوی به نفع خود ( اینکه این رادیو فعال شد یا نی) قضیه مبهم باقی ماند. پشتیبانی رادیو و تلویزیون آریانا از ایشان ، تبلیغات غیر مستقیم بنیاد بیات به نفع وی (چون احسان الله بیات را به حیث معاون خود برگزیده بود). 
 
 اگر چه گفته میشود، شخص احسان الله بیات در دیدار هایش با مردم استان(ولایت) غزنی و تقاضای مکرر مردم از ایشان به خاطر کاندیدی اش در انتخابات ریاست جمهوری افغانستان، هیچ علاقۀ از خود نشان نداده است. اینکه چرا معاونیت خلیلزاد را پذیرفته است، چه جواب به مردمش دارد؟ در آینده خواهیم دید. 
 
در آخر این که آقای خلیلزاد منصرف شدنش را جلوگیری از بمیان آمدن اوضاع متشنج در افغانستان میداند، هیچ مقبولیت  ندارد. چرا که نه مردم افغانستان خواستار پذیرفتن وی هستند ،نه هم کشور های منطقه و کشور های که مستقیم در پهلوی امریکا در جنگ بر ضد تروریزم جهانی قرار دارند. 
 
خلیلزاد باید این را خوب بداند با خرید چند نفر متملق و چاپلوس و دادن پول های اوپراتیفی امریکا به آنها ، نمی تواند ملت افغانستان را از خود راضی گرداند. این قماش اشخاص خود خواه و جاه طلب و منفعت جو هیچ گاه در بین مردم جایگاه نداشته ، این که چند وقت میتواند با پول حکومت کنند، آخر شکست قطعی نصیب شان است. 
 
این را لازم به یاد آوری  میدانم هر کس نیت های شوم را در خیال بپروراند ودر فکر این باشد که سر نوشت مردم را به بازی بگیرد، آخرش جزء تباهی و بدنامی چیزی دیگر نخواهد بود. نیت های مغرضانه همیشه شکست خوردنیست و بلاخره پیروزی از آن ملت با شهامت افغانستان است