آرشیف

2016-10-31

چرا جنایت ها در غور جدی گرفته نمي شوند؟

ولایت غور یکي از ولایت هايي دور افتاده و فراموش شده است. ساکنان این ولایت را عمدتاً ایماق ها و هزاره ها تشکیل مي دهند٬ هزاره ها در ولسوالي هايي لعل وسرجنگل٬ دولتیار٬ پسابند و فیروزکوه( مرکز غور) حضور دارند. در لعل وسرجنگل تنها هزاره زندگي مي کنند٬ در سه واحد اداری دیگر هزاره ها کمتر و ایماق ها بیشتر اند و در دیگر واحد هاي اداری این ولایت ایماق ها زندگي مي کنند.
اگرچه "ایماق" به عنوان یک قوم علیحده در قانون اساسي افغانستان نام برده شده است اما در بافت هايي سیاسي افغانستان این قوم بیشتر منسوب به تاجیک ها است ودر شرایط چون انتخابات نیز یکي از پایگاه هايي رأی کاندیدای تاجیک تبار٬ ساکنان غور اند؛ در انتخابات دو سال پیش بیشترین رأی ایماق ها به آدرس داکتر عبدلله به عنوان کاندیدای تاجیک تبار ریختانده شد و حال نیز مقام هاي بلند رتبه حکومت محلي غور از تیم انتخاباتي عبدلله است( آقای خاضع والي و سمنوال غلام مصطفی محسني فرمانده پولیس).
گذشته از این که این ولایت از نگاه بازسازي  به فراموشي سپرده شده است٬ در دو سال پسین شاهد فاجعه ها و جنایت هايي تکان دهنده نیز بوده است
در واپسین مورد٬ شامگاه روز سه شنبه گذشته_چهارم عقرب در منطقه "غلمین" خون بار ترین و مرگ بارترین فاجعه به وقوع پیوست؛ بیش از ۳۰ انسان بي گناه و ملکي که مشغول کار و غریبي خود بودند ابتدا گروگان گرفته شده و سپس به طور بي رحمانه تیرباران شدند٬ عاملان معلوم این فاجعه پس از آن که فرماندهان سفاک و خون خوار شان را در یک درگیری با منسوبان ریاست امنیت ملي و فرماندهي پولیس غور و خیزش مردمي از دست دادند افراد گروگان گرفته شده را به رگبار بستند.
فرماندهان مشهور این گروه عبارت است از:
۱_قاری عبدالرحمان
۲_ملا فاروق
۳_ملا شکور
قاری عبدالرحمان  که به جرم دست داشتن در قتل چهارده ملکي هزار تبار در ۲۷ماه رمضان سال۱۳۹۳در "بادگه" متهم شناخته شده٬ سال پار توسط ریاست امنیت ملي غور گرفتار و اکنون محکوم به اعدام است.
  ملا فاروق و ملا شکور نیز در درگیری روز سه شنبه کشته شدند٬ ملا فاروق علاوه بر این که در تیرباران کردن چهارده انسان هزاره دست داشت در قتل  افراد خارجي و داخلي دیگر نیز دست داشت.
این گروه بیشتر از مرغاب ولایت غور است که گاه بیرق طالب را بلند مي کند و گاه بیرق داعش را؛ یعني هرگروه که بیشتر اکمالات و حمایت کند این ها خود را وابسته همان گروه مي دانند٬ گروگان گیری پنج دانشجوی هزاره تبار در دوماه پیش نیز مربوط همین گروه بود که با تأسف یکي از آن دانشجویان به طور فجیع تیرباران شده و چهار تن دیگر آنها بعد ازپنجاه روز توسط ریاست امنیت ملي در مقابل رهايي افراد گروگان گرفته شده از وابستگان این گروه٬ آزاد شد.
 این گروه ساحه "غلمین" فیروزکوه را به یک پایگاه استراتیژیک و نظامي خود تبدیل کرده است و جنایت هاي خونین را با استفاده از همین پایگاه مرتکب شده است؛ رخشانه را سنگسار کرد٬ چهارده تن افراد بي گناه را در تاریکي شب تیر باران کرد و سرانجام بیش از سي تن را به گلوله بست٬ اما حکومت مرکزی تاکنون  برای نابودی این گروه وارد عمل نشده و هیچ اقدامي نکرده است.
به نظر نگارنده بي تفاوتي سران حکومت در قبال وضعیت نا به هنجار غور بر مي گردد به همان بافت هايي قومي غور؛ تیم آقای غني خود را مسوول نمي داند٬ مرگ و زندگي شهروندان غور برا این تیم  مهم پنداشته نمي شود صرف به صادر کردن یک اعلامیه اکتفا مي کند و تیم آقای عبدلله نیز فقط از این مردم رأی گرفتن دیگر بعد از انتخابات هیچ توجهي در ولایت غور نکرد٬ افرادی را در بخش نظامي و ملکي این ولایت گماشت که توانايي مدیریت لازم را ندارند.
خاضع والي فعلي غور در سخت ترین شرایط جنگي مدت چهل روز در غور حضور نداشت.

باقر مبلغ پور/هفته نامه راه ابریشم