آرشیف

2015-1-25

بریالی نوری سایرس

پیام جدید القاعده؛ اخطار “جــــــدی” یا وسیله “جلب توجه”؟!

تا چند سال پیش القاعده منحیث تنها گروه "اسلام گرا" در منطقه و جهان شناخته میشد که بعد از انجام حملات 11 سپتامبر 2001 به مرکز تجارتی جهان در جمع "اسلام گرایان تندرو" برایش محبوبیت و جای پا پیدا کرد. اما امروز در جهان گروه های متعدد اسلام گرا که اکثر شان قبلاً شاخه از القاعده بودن به وجود آمده و حالا به گونه مستقلانه و جدا از رهبری القاعده عمل میکنند.
به روز پنج شنبه 4 سپتامبر 2014 ویدیو تصویری پنجاه و پنج دقیقه یی از "ایمن الظواهری" به نشر رسید که در آن رهبر القاعده به افرادش دستور میدهد تا فعالیت هایشان را در هندوستان تنظیم و همآهنگ نمایند.

اخطار جدی یا وسیله جلب توجه؟
دولت هندوستان در همان اوایل صحت ویدیو را تائید و این اخطاریه را جدی گرفته؛ اما برای بسیاری ها این موضوع تازه گی خاص نداشته چون از چندین سال به اینسو القاعده همواره دولت هند را تحدید نموده اند اما به هیچ صورت فعالیت کلیدی شامل کارنامه هایش ننموده است.
اگر از بعُد دیگری به موضوع نگاه کنیم در میابیم که بعد از سال 1988 بدینسو القاعده تنها نهاد تندور اسلام گرایان بوده و از همه نوع امتیازات و حمایت های مالی از حمایت کننده ها برخوردار بود. اما امروز در جهان گروه های دیگری منحیث بدیل القاعده وجود آمده که هرکدام شان به نحوی رقیب القاعده در جلب کمک ها به حساب میآیند که بیشتر از القاعده خبر ساز شده اند. به طور نمونه میتوان از گروه دولت اسلامی عراق و شام (داعش)، لشکر طیبه، شبکه حقانی و دیگران یاد کرد.
شاید با بخش این پیام ویدیویی رهبر "تازه القاعده" به نحوی کوشیده باشد تا گروه اش را یکبار دیگر خبر ساز ساخته و به نحوی به حمایت کننده های گروهک های تندرو اسلامی در جهان پیامی را جهت "جلب توجه" فرستاده و به شکل اعلام موجودیت نماید چون با فعالیت های داعش در قالب یک "دولت" بیشتر جنبه عملی گرفته و به اصطلاح محبوبیت این گروه در نزد "تندرو ها" افزایش یافته که حتی تعدای کثیری از مرز های اروپا و آمریکا به این گروه پیوسته اند که از نظر مقداری تعداد "بی سابقه" بوده است.

چرا هندوستان؟
رابطه هندوستان و پاکستان به مانند دوستی "موش و پشک" میماند که هیچگاهی پایدار نمانده است. هندوستان همواره پاکستان و شبکه ISI را در تمامی حوادث تروریستی به واسطه "شبکه حقانی" دخیل دانسته خواهان تسلیم نمودن رهبران گروه که در پاکستان به گونه علنی فعالیت دارند شده است. 
با گذشت چند سال از تشکیل القاعده و انتقال مرکزیت آن به مناطق مربوط به پاکستان حالا تعداد زیاد از پاکستانی ها توانسته اند خود شانرا به رده های بالا در ساختار تکشیلاتی القاعده برسانند. دشمنی دراز مدت هند و پاکستان بدون شک در تمامی تصمیم گیری های القاعده محسوس بوده و بعد از این به گمان اغلب تصامیم القاعده به نحوی از احساسات "ضد هندی" متاثر میباشد.

نشانء از اختلاف در بین گروه ها:
در این پیام ویدیویی "اختلاف شدید" میان گروه های تندرو در بین خود شان به گونه واضع و آشکار محسوس میشود. "ابوبکر بغدادی" که رهبری القاعده در سوریه را بعهده داشت از فرمان "الظواهری" مبنی بر تداوم و تمرکز فعالیتش فقط در سوریه سرباز زد و منحیث گروه مستقل به نام "داعش" اعلام موجودیت کرد.
"داعش" بر خلاف "القاعده" با اعلام موجودیت برایش قلمرو و حکومت را تشکیل داد و رهبر گروه "ابوبکر بغدادی" خودش را خلیفه تمامی مسلمانان در جهان معرفی و و در یک اقدام بی پیشنیه همه مسلمانان جهان را دعوت به بیعت و هجرت در قلمرو "دولت اسلام عراق و شام" نمود.
"الظواهری" در این ویدیو "ملا محمد عمر" را "امیرالمومنین" خوانده و به "ابوبکر بغدادی" هشدار میدهد تا با "ملا عمر" منحیث "خلیفه مسلمانان جهان" بیعت نموده و از خودکامه گی خوداری نماید. 
بیان صریح این موضوع نشاندهنده "اختلاف عمیق" بین دو گروه و بنحوی به فرضیه اول مبنی بر "ترس القاعده" نسبت به از دست دادن حمایت کننده های مالی اش قوت میبخشد.

هندوستان "سوریه و عراق" نیست!
در ویدیوی منتشر شده "الظواهری" میخواهد تا اتباع هندی را در شاخه جدید القاعده در هندوستان جلب نموده و از آنها در پیشبرد فعالیت های گروه استفاده گردد. او به طور مشخص به شهر های کشمیر، گجرات و حمدآباد منحیث پایگاه گروه اشاره میکند.
برخلاف سوریه و عراق دولت هند یک قدرت انکار ناپزیر منطقه یی بوده و در ضمن اختلافات موجود ناشی از مشکلات محلی و منطقه یی است که فقط بعضی اوقات پوشش مذهبی را به خود میگیرد. 
هرگاه استناد الظواهری جهت ایجاد پایگاه در هندوستان به پیوستن حدود بیست تن از مسلمانان هند به گروه داعش باشد پس به تناسب نفوس یک هزار و دو صد ده ملیونی هندوستان به هیچ صورت تصمیم منطقی به نظر نمی رسد.
اینکه القاعده چه خواهد کرد و آیا گروه داعش "ملا عمر" را منیحث "امیرالمومنین" میذیرد یا خیر، وقت به آن پاسخ خواهد گفت اما آنچه آهسته – آهسته آشکار میگردد این است که دولت ها و کسانی که این گروه هک ها را منحیث وسیله یی جهت رسیدن به اهداف شان چندین سال پیش ساخته بودند دیگر کنترول آنچنانی به گروه ها و افراد شان ندارند.
بدون شک همسایه میتواند که از آمدن "مار" به خانه اش جلوگیری کند اما کسی که "مار را در آستینش" پرورش داده چگونه خواهد توانست خودش را از "نیش آن مار" در امان نگه دارد؟

توسط: بریالی نوری (سایرس)
محصل پوهنحی اقتصاد – پوهنتون کابل
کابل – 4 سپتامبر 2014