آرشیف

2015-1-25

بریالی نوری سایرس

افغانستان؛ مستعمره “اقتصادی” در قــــرن 21!

(به مناسبت 28 اسد – سالروز استرداد و استقلال افغانستان)

 

مثلث استعمار:
در گذشته ها با شنیدن کلمه "استعمار" در ذهنم افسران "موی زرد چشم آبی" با کلاه های "آهنین"، شمشیر های "براق" و سپر های "فولادین" در یک طرف و افراد کهنسال با "کمر باریک و لاغر" از سوی دیگرمجسم میشد؛ "کمر باریک" ها که در این سناریو مستعمره بوده با "بیل و کلنگ" مصروف شکستاندن و استتخراج "ذغال سنگ" برای "موی زرد های" داستان یا همان استعمار گران شان بودند. چنین تصور ناشی از متاثر بودن اذهان ما از داستان ها، افسانه ها و یا هم فلم ساخته شده در "هالیود و بالیود" بود.
نوع این داستان ها در نقاط مختلف جغرافیایی فرق میکند اما در هر کدام اهداف استعمارگر به گسترش قلمرو، استفاده از منابع طبعیی و نیروی بشری خلاصه میشد. در مقابل استعمارگر های داستان ما دو گروه دیگر قرار داشت، که یکی برای استعمار کار کرده و همکار استعمار بود و دیگری هم در مقابل استعمار مبارزه میکردند که آزادی خواه خوانده میشدند و به ترتیب هر کدام یک ضلع قدرت بودند.

افغانستان؛ مستعمره "اقتصادی" در قرن 21!

اگر این سه ضلعی را مثلث بخوانیم میتوان به خوبی درک کرد که نه تنها استعمار گر بلکه به نحوی هر سه ضلع قدرت یا همان "مثلث استعمار" اهداف اقتصادی را دنبال میکنند؛ "همکار استعمار" میکوشد تا به نحوی دل "بادار" را بدست بیاورد تا قطره یی از منافع بادارش برایش بچکد. در اینجا تنها دو ضلع "استعمار گر" و "همکار استعمار" اهداف اقتصادی نداشته بلکه ضلع مقابل انها که جبهه "آزادی خواهان" هستند نیز در کنار مسائل "ناموسی" و "غیرت" به نحوی اهداف مانند "حفظ منابع طبعی و نیروی بشری" است را دنبال نموده و درحقیقت دنبال حفظ منافع اقتصادی هستند.
انسان ذاتاً موجودی است که "طمع و حرص" را آوان کودکی تا دم مرگ با خود دارد و شاید از دلایل موجودیت استعمار در ادوار مختلف تاریخ هم همین فطرت جاه طلبی انسان ها باشد.

افغانستان مستعمره قرن 21:
در قرون 17 الی 19 کشور های استعمار گر جهت استفاده از منابع زیر زمینی و نیروی بشری یک جغرفیای نه چندان قوی دیگر به استعمار آن پرداخته و در ضمن گسترش قلمرو شان از تمامی منابع آنها استفاده میکردند. با پیشرفت تمدن های بشری دیگر حالا تعریف استعمار نیز تغییر نموده است، در عصر حاضر "جنگ های حربی" تنها وسیله جهت رسیدن به اهداف اقتصادی شمرده نشده بلکه کشور ها با کابرد شیوه های دیگر به تعقیب اهداف اقتصادی شان در جغرافیای دیگر میپردازند. در عرصه سیاست بین الملل امروز "شاید" بالای 85 درصد از تصامیم سیاسی جهان جنبه اقتصادی داشته باشند.
بیلانس تجارت یک کشور نشاندهنده تناسب صادرات یک کشور در مقابل واردات آن کشور میباشد. اگر به بیلانس تجارت افغانستان مراجعه کنیم به یک واقیعت تلخ روبرو میشویم که شاید کمتر کسی تا حال به آن پرداخته باشد، بیلانس تجارت افغانستان کسر 96 درصدی را نشان میدهد. 
اگر بخواهیم جدا از مباحث اقتصادی به زبان عام این موضوع را بیان کنیم از هر 100 افغانی که هر افغان عاید و به مصرف میرساند فقط 4 افغانی آن به کشور باقی مانده و باقی 96 افغانی دیگر آن به بیرون از مرز های افغانستان سرازیر میشود. به عباره دیگر ما همان مردمان "لاغر و کمر باریک" سناریوی فوق هستیم که فقط برای خود 4 افغانی کمایی کرده و 96 افغانی دیگر ما به جیب دیگران میریزد.
خوب اگر استعمار را در مفهوم اقتصادی آن در نظر بگیریم امروز افغانستان بیشتر از هر زمان دیگر تحت استعمار کشور های همسایه و منطقه قرار دارد. کسر 96 درصدی به هیچ صورت امکان ندارد تا به یکباره گی کاهش یابد بلکه مستلزم یک سیاست دراز مدت و دقیق اقتصادی از یک طرف و ترویج فرهنگ استفاده از تولیدات ملی در بین مردم از سوی دیگر است.
در این حالت دولت افغانستان با وضع سیاست های تشویقی مانند کاهش مالیات مواد خام، معافیت مالیاتی تولیدات داخلی و افزایش نسبی مالیات بر تولیدات خارجی کار تمام میتواند تا به صنعت گران داخلی کمک کند تا بتوانند در بازار به رقابت پرداخته و در چند سال آینده به پا خویش ایستاده شوند. توقع بیشتر از این از دولت افغانستان امکان پزیر نبوده چون دولت نیز گریبان گیر یک سلسله محدودیت ها در سطح داخلی و یا هم سیاست های بین المللی میباشد که شاید نتواند به صورت مستقیم و رسمی مداخله نماید.
در اینجا جامعه مدنی و رسانه میتوانند با براه اندازی کمپاین های تشویق استفاده از تولیدات داخلی در بین شهروندان بازی نمایند چون در حالت فعلی این ملت است که میتوانند خویش را از حالت یک کشور مصرفی آهسته – آهسته بیرون آروده و با استفاده و تشویق صنایع داخلی به سوی تولیدی شدن سوق دهند.

یاداشت: از کابرد اصطلاحات مانند "موی زرد و چشم آبی" که به نوعی از آن تبیعیض و تعصب میبارد عذر میخواهم اما کابرد آن در آغاز برای بیان هداف نهایی ضروری بود.
 

 

توسط: بریالی نوری (سایرس) – کابل 16 می 2014
baryalaynoori@gmail.com