آرشیف

2015-1-24

بریالی نوری سایرس

نامه بـــــه ملا محله ما!

در خطبه نماز جمعه ملا محله ما اشاره به وفات پادشاه عربستان سعودی و فانی بودن دنیا داشت اما آنچه او بیان کرد مرا واداشت تا با اندکی تامل به یکی از واقیعت های عمده افغانستان به زودی متوجه شوم. قبل از اینکه به اشاره آن مشکل بپردازم در زیر آنچه را مینویسم کنده و پراگنده نقل از سخنان و گفته های ملا محله ما در خطبه نماز جمعه است:

عربستان ما و خلیج ما؟!
"… عربستان سعودی کشوری است که پول هایش امروز بانک های امریکا و اروپا را میچلاند … امروز با تیل و نفت عربستان ما و خلیج ما است که اروپا و امریکا زنده است …."
در فوق اگر متوجه شده باشید ملا صاحب ما نفت عربستان سعودی را از ما که به تحقیق منظور شان از مسلمانان جهان است دانسته و به آن افتخار کرده میبالید. بدون شک عربستان سعودی که شهر های مقدس "مکه مکرمه" و "مدینه منوره" در آن موقعیت دارد برای هر مسلمان قابل احترام بوده و ما مسلمانان روزانه در پنج وقت نماز به آنسو رو میآوریم، اما آیا عربستان و نفت هایش ملکیت ماست؟
"اسلام بدون سرحد" شاید یکی از آرزو های دیرینه مسلمانان است که حد اقل در چندین دهه اخیر فقط منحیث یک رویا و خواب باقی مانده است. خواب و رویایی که برعلاوه در تحقق از سوی کشور های اسلامی جهان کاری نشده برعکس با گذشت هر روز زد-و-بند های سیاسی کشور های جهان اسلام ما را از واقعیت شدن آن نا امید میکند.
در نماز جمعه در جمع ما کسی هم نپرسیدیم که مولوی صاحب! آیا امروز ممکن است فقط برای ادأی یک حج عمره بدون ویزه و پرداخت هزینه ویزه به عربستان سعودی رفت؟ عربستان که به گفته شما (ملا صاحب) پول هایش بانک های امریکا و اروپا را میچلاند؟!

حقیقت تلخ گذشته و حال افغانستان!
گناه ملا ما نیست؛ شاید او امروز از اوضاع سیاسی جهان آگاهی ندارد و یا حد اقل نمی خواهد با واقیعت عینی جهان روبرو شده و این حقیقت را بپزیرد. این موضوع از گذشته ها یا شاید حد اقل در این تقریباً حدود 40 سال اخیر تاریخ معاصر افغانستان ما جدید نیست.
آنچه هویدا است هر ریژیم و مفکوره سیاسی یا همان "آیدیولوژی" که در افغانستان آمده فقط نسخه کاپی شده از محیط و جغرافیای دیگری بوده که مردمان آن از هر لحاظ از ما متفاووت بوده اند، آنهائیکه مفکوره کمونیزم را آوردند قبل از اینکه دنبال راه و چاره  برای قدرتمند ساختن افغانستان برایند در بسیاری موارد بالای کشور های حمایه کننده شان و منابع آن تکیه کرده اند. مجاهدین افغان و طالبان نیز از کاروان عقب نمانده و فقط به کمک های موقتی اعراب و دیگر حمایه کننده هایشان دل بسته و خواستند تا افغانستان را به واسطه آن به اصطلاح "افغانستان اسلامی" بسازند.
در سیزده سال گذشته باز هم سیاست مردان و حکومت افغانستان و حمایه کننده های جهانی شان خواستند تا با پیاده نمودن دموکراسی و اقتصاد بازار افغانستان را یک کشور اسلامی – دموکراسی بسازند و هنوز هم میکوشند.
 

اما چرا افغانستان – افغانستان نمیشود؟
آنچه گفته آمدیم به گونه غیر مستقیم گواه این واقیعت بود که ما افغان ها همیشه وقت بدون اینکه در بسیاری موارد راه حل که برای افغانستان باشد بسازیم به دنبال راه و چاره های دیگران بوده به داشته های حمایه گران ما افتخار نموده و فکر کردیم که همیشه آنها با ما هستند.
این خوش باوری ها و عدم درک دقیق از اوضاع کشور، منطقه و جهان در تمامی شرایط ذکر شده و تطابق آن با ایدیولوژی های حمایت کننده ها دلیل عمده بوده که افغانستان را هیچ کسی نتوانسته است کشور ایده آل برای ملت بسازد. از دلایل عمده این خوش باوری ها ناشی از عدم درایت سیاسی – سیاست مداران افغان است.
آنچه ملا محله ما در مورد عربستان گفت هم برای گوینده و هم برای شنونده در شعار بسیار خوش آیند است اما با واقیعت های عینی جهان اگر بگویم فاصله آن از زمین تا آسمان است مبالغه نکرده ایم!

توسط: بریالی نوری "سایرس"
محصل پوهنحی اقتصاد – پوهنتون کابل