آرشیف
پشتِ صحنه کابینه رییس جمهورکرزی؛ خاطرات وزیر پیشین شهرسازی به بازار آمد
محمد حسین نبی زاده
خلیل اسیر- روزنامه
درافغانستان، خاطرهنویسی به مثابهی روایتِ واقعگرایانهی رویدادها و حوادث، پدیدهی غریبی در میان نویسندگان، آگاهان، نخبگانِ سیاسی و مأموران دولتی است. تاهنوز آنچه از زبان این آدمها روایت شده، بیش از آنکه خاطره به معنای دقیقی کلمه باشد، داستان و یا قصهی آمیخته با افسانه، دروغ، خیال و توهم است. داکترسلطانحسین حصاری، دستکم در 12 سال پسین، اولین وزیر کابینهی حامدکرزی و نخستین نخبهی داکترسلطانحسین حصاری، دستکم در 12 سال پسین، اولین وزیر کابینهی حامدکرزی و نخستین نخبهی سیاسی در کشور است.
سیاسی در کشور است که پس از انجام ماموریتش در وزارت امور شهرسازی، رویدادهای پشتِ صحنهی کابینه را به شکل خاطره، روایت کرده است. البته پیشتر، سلطانعلی کشتمند، نخست وزیر در دولت داکتر نجیبالله، نیز کتابی را زیر نام "یادداشتهای سیاسی و رویدادهای تاریخی" منتشر کرد اما این کتاب، بیشتر یک اثر تاریخی-تحلیلی با مرده ریگی از خاطره است تا اثر محض خاطره. بنابراین کتابِ "خاطرات دورهی کوتاه وزارتم"، نوشتهی داکتر حصاری، در نوع خود یک اثر کمسابقه پس از ایجاد نظام سیاسی جدید در افغانستان است.
"خاطرات دورهی کوتاه وزارتم" که به تازگی وارد بازار کتاب شده، بیان متفاوتی از مناسبات قدرت، چهرهی واقعی و منشِ کارگزاران حکومت دارد. در این اثر که لحن شکواییهی آن برجسته است، به نکاتی برمیخوریم که غالبا از چشم مردم پنهان می مانند. در عین حال، داکتر حصاری، کوشیده تا علت بروز مشکلات و کارشکنیها در کار وزارت شهرسازی را به شکلی بازگو کرده و منشا آن را معرفی کند. این اثر بهرغم همهی کاستیهایش از نگاه خاطرهنگاری، کتاب قابل درنگی برای شناخت کارگزاران، نقشها، راوبط کارگزارن با یکدیگر و شیوهی مدیریت امور در کشور است. بنابراین در ذیل عنوان "پشتِ صحنهی کابینهی افغانستان"، این نکات را به عنوان برجستهگیهای اصلی اثر، مورد بحث قرار میدهیم.
نخبهگان سیاسی و کارگزاران حکومت
داکتر سلطانحسین حصاری، یکی از نامزد وزیران در دور دوم حکومت رییسجمهور کرزی برای پست وزارت امور شهرسازی بود. اگر چه او، از مجلس نمایندگان رای لازم را بدست نیاورد، اما برای دوسال و اندی به عنوان سرپرست در این وزارت کار کرد. به گفتهی خودش کار در وزارت امور شهرسازی برای او چندان آسان نبود. او برای اینکه بتواند از عهدهی انجام ماموریتش بیرون شود، ناگزیر از "هفتخوان رستم" عبور میکرد. اما گذر از این هفتخوان دشوارتر از آن بود که وزیر معتقد به اصل تقسیم وظیفه و اصل تخصصسالاری در عالم خیال به آن فکر میکرد. طرح نقشههای جامع شهری (پلان شهری) کابل و تأیید نقشههای کوچک پیرامونی، نخستین خوانی است که در برابر او قرار میگیرد. او با رویایی با یونس نواندیش، شهردار کابل، در میابد که کار در کابینهی افغانستان خالی از مشکل و درد سر نیست.
ماجرا و رویارویی وزارت شهرسازی و شهرداری کابل، بسیار جالب و در عین حال قابل درنگ است. به قول آقای حصاری این ماجرا و رویارویی، سرآغاز بحران در روابط او با رییس دولت و افراد نزدیک به رییسجمهور میشود. به نقل از کتاب خاطرات این وزیر پیشین کابینه، جلسهای به تاریخ 21، 9، 1389 خورشیدی در دفتر ریاستجمهوری تدویر شد. در این جلسه، رییسجمهور، محمدکریم خلیلی، یوسف پشتون، یونس نواندیش و حصاری دور میزی در کنارهم قرار میگیرند. موضوع اما، تاهنوز برای وزیر امور شهرسازی روشن نیست. خلاصه کرزی از شهردار میپرسد که از او چه میخواهد؟ شهردار ضمن شرح نقشههای لوله شدهی زیر بغلش میگوید: "صاحب! میخایم این نقشهها را امضا کنین." سرانجام با بحثهای مفصلی که بین دوطرف شکل میگیرد، حامدکرزی به شهردار میگوید که اولا، در کار طرح و بررسی نقشهها متخصص نیست و ثانیاً، بررسی، تایید و رد نقشهها مربوط به وزارت شهرسازی است. در نتیجه شهردار با تملق و سماجت قناعت رییسجمهور را حاصل نمیتواند. اما این اتفاق برای شهردار در برابر رقیبش، وزیر شهرسازی، تبعات حیثیتی اندکی نداشت. به نقل از خاطرات وزیر قبلی شهرسازی، نواندیش برای اینکه احساسات، عصبانیت و عقدههای ناشی از این وضعیت را مجاب کند، جنگ نافرجامی را علیه وزارت شهرسازی آغاز میکند. این جنگ در مدت نه چندان طولانی به علاوهی چندین عامل دیگر نهتنها وزارت شهرسازی را زمینگیر میسازدکه موجب سقوط وزیر از کابینه نیز میگردد.
حامد کرزی، معاونین اول و دوم رییسجمهور، مشاور ارشد کرزی، شهردار، عمر داوودزی، صادق مدبر و بعضی افراد دیگر، هرکدام در سبوتاژ وزیر و برنامههای این وزارت نقش داشته اند. به باور نویسندهی کتاب، رییسجمهور کرزی به دلیل فریبکاری نزدیکانش بهویژه یوسف پشتون، مشاور ارشدش، همواره در جبههی مخالف با وزارت امور شهرسازی قرار داشته است. حصاری در بخشهای بیشتر این کتاب، رییسجمهور را در ردای یک آدم احساساتی، هتاک، دیکتهیی، دیکتاتور و غرق در غرور قدرت و مسند، تصویر نموده است. چنانکه در ادامهی بحث مربوط به طرح جامع شهر کابل و نقشههای پیرامونی در این شهر، افزوده: "به نظر میرسید، شهردار کابل پس از روی خوش نشان ندادن رییسجمهور در جلسهی پیش، دست به مظلوم نمایی زده ذهن او را مغشوش ساخته است. کرزی آنگونه که باشهردار برخورد کرده بود با وزیر شهرسازی نیز رفتار کرد." کرزی در جلسهی قبل گفته بود که امضا و تأیید ماسترپلان شهر کابل و نقشهها به عهدهی وزارت شهرسازی است. اما او اینبار برخلاف حرف قبلیاش پافشاری میکند که موافقه و امضای شهردار شرط لازم برای اجرای این طرح است! بربنیاد گفتههای وزیر اسبق شهرسازی، یونس نواندیش برای اینکه اقدامهای قانونی این وزارت را ناکام کند، استدلال کرده که طرح جامع شهر کابل، ناقص است و برای جبران آن طرح تازهای را با متخصصان جاپانی روی دست دارد. این درحالی است که به گفتهی حصاری، ماسترپلان شهر کابل با هزینهی هنگفتی از سوی بهترین متخصصان هندی تهیه و ایراد قابل ملاحظهای در آن دیده نمیشد. اما آقای کرزی، با پافشاری غیر موجه نواندیش و مشاور ارشدش، از تطبیق این طرح امتناع ورزیده و هنوز کوچکترین اقدامی در زمینه نکرده است.
این بخش کوچکی از مشکلات خود ساختهی مافیای قدرت، به ادعای خودش برضد این وزیر کابینه بوده است. در عین حال، حصاری تأکید میکند موضوع عدم تطبیق طرح جامع شهر غزنی به عنوان پایتخت دورهیی ثقافت اسلامی در 2013 میلادی، مشکلِ دشت پدوله و دهها موضوع دیگر، ناشی از توطیهچینیهای نواندیش، وزیر اطلاعات و فرهنگ، یوسف پشتون، کریم خلیلی، مدبر و دیگران علیه وزارت شهرسازی بود. مشکلی که هنوز به باور آقای حصاری جریان دارد و تا زمانی ادامه خواهد داشت که ارادهی قوی سیاسی در نزد کارگزاران حکومت ایجاد نشود.
باتوجه به نکات فوق، به نظر میرسد که نخبگان سیاسی و زمامداران حکومت، به جای تعقل، خیراندیشی، آیندهنگری و ادای مسئولیت، به منافع شخصی، گروهی و قومی خود میاندیشند. چیزی که نه تنها وزیر مستعفی کابینه به آن انگشت گذاشته که اکثر کارشناسان، آگاهان و حتی مردم عادی نیز از آن انتقاد کرده اند. اگر بخشی از این شکایتها و سخنان حصاری را به حساب عقدهمندی آن بگذاریم اما بخشی از آن، عملا قابل درک است. چنان که تحقیقات نشان میدهد، افغانستان با میزان بلند فساد اداری در راس فهرست کشورهای آلوده به فساد قرار دارد. این نکته و دهها نکتهی نظیر آن، به ادعاهای وزیر پیشین شهرسازی، مهر تایید گذاشته و شکایت او از راس هرم قدرت و افراد دیگری در بدنهی قدرت را قابل درک میسازد.
نقشها و اصل تقسیم وظیفه
تعیین نقش و رعایت اصل تقسیم وظیفه، یکی از ویژهگیهای دولتهای مدرن و درعین حال دموکراتیک است. در افغانستان اما، این معمول چندان جدی گرفته نمیشود. چنانکه از خاطرات حسین حصاری استنباط میشود، نخبگان سیاسی کشور و همچنین مقامهای اداری افغانستان یا توانایی درک نقشهای شان را ندارند و یا هم رعایت چنین اصلی را لازم نمیبینند. بهگونهی مثال؛ نویسندهی خاطره در بخشی از کتابش از یوسف پشتون، مشاور ارشد حامدکرزی، بالحن تندی انتقاد کرده و گفته است: "یوسف پشتون، همتبار و همخصلت او (کرزی) تحت عنوان مشاور و گماشتهی کرزی، برخلاف سایر مشاوران رییسجمهور با صلاحیتهای خاصی این حق را برایش محفوظ داشته که گاه و بیگاه در امور وزارتهای دارای مسوولیت و وزیر قانونی به صورت علنی و یا مخفی مداخله کند. وزارت امور شهرسازی- یکی از این وزارتهاست که از دست این آدم کاملا به ستوه آمده." ( ص 39 ، خاطرات دورهی کوتاه وزارتم.)
آقای حصاری همچنین در جای دیگری به نشستی اشاره میکند که قرار بوده در اوایل ماه مارچ 2011 میلادی به منظور "حفظ و بازسازی آثارهای تاریخی بامیان" در پاریس برگزار شود. اما حامد کرزی برخلاف توافق قبلیاش در خصوص سفر وزیر امور شهرسازی در پاریس، طی جلسهی دیگری با این سفر مخالفت میکند. طبق گفتههای حسین حصاری، بحث مربوط به آثارهای تاریخی از یکسو به وزارت اطلاعات و فرهنگ تعلق دارد و از سوییهم ربطی با وزارت امور شهرسازی دارد. او دلیل این اقدام از سوی رییسجمهور را به انگیزههای دیگری مرتبط ساخته است. بااین حال، انگیزههای لغو این سفر هرچه باشد، نشانهی نقض صریح اصل تعیین وظیفه در یک نهاد رسمی از جانب حامدکرزی است. زیرا؛ اصولا موقعیت و چوکی وزیر امور شهرسازی ایجاب میکند در نشست و جلسههای این چنینی شرکت و طرح مشخص این وزارت را ارایه و شرح دهد.
او درعین حال گفته که برخی از مأموران بنابر انگیزههای سیاسی از انجام نقشهای شان امتناع داشتند و برخیهای دیگر به دلیل درک عوامانه از اصل تقسیم وظیفه. برای جلوگیری از طولانی نشدن کلام، دوستان علاقمند به کتاب " خاطرات دورهی کوتاه وزارتم"، نوشته داکترحسین حصاری، (نشر مطبعهی تمدن، پل سوخته)، ارجاع میشود. در نتیجه، عدم رعایت اصل تقسیم وظیفه چه بهدلیل نادانی و چه بر اساس انگیزههای سیاسی، یکی از دلایل دیگری در کندی کار و حتی سبوتاژ برنامههای وزارت شهرسازی تلقی شده است.
روابط کارگزاران دولت بایکدیگر
وزیر پیشین شهرسازی از روابط برخی از کارگزاران بایکدیگر، تصویر سخیف و بدبینانهای ارایه کرده است. او با اشاره به رفتارهای یونس نواندیش در برابر رییس دولت و همچنین کریم خلیلی، صادق مدبر و دیگران، این روابط را چاپلوسانه، متملقانه و تحقیرآمیز خوانده است. اما برعکس روابط حامدکرزی با ماموران حکومت و حتی معاونین او را دیکتاتورانه، بزرگمنشانه و مطلقخواهانه بیان نموده است. همچنین حصاری، تاکید کرده که رییسجمهور در بسیاری از موارد تحت تاثیر مشاور ارشدش، یوسف پشتون قرار دارد. این تاثیرپذیری تا آنجاست که حتی حامدکرزی را به بازیچهای در دست او و برخی از شخصیتهای دیگر پشتونتبار قرار میدهد.
از منظر حصاری، رفتار متملقانهی بعضیها با آقای کرزی، صرف برای حفظ قدرت و چوکی شان است و در بسیاری از اوقات، رابطهی بعضیها در حد رابطهی یک برده با بردهدار سقوط میکند. ظاهرا از گفتههای حصاری چنین نتیجه میشود که افراد، برای اینکه از یکسو موقعیت شان را از دست ندهند و از طرفی حضور خویش در کابینه را حفظ کنند، به چنین رابطههایی تن داده اند. البته برای یونس نواندیش، این رفتار و تملقات اگر آنگونه که ادعا میشود، باشد، پایگاه مطمئنی برای پیشبرد نبرد با وزارت شهرسازی بوده است. چنانکه در بالا اشاره رفت، شهردار برای حذف کردن رقیب (داکتر حسین حصاری) و بدنام کردنش بهترین استفاده را از چنین رابطهای با حامدکرزی برده است.
جایگاه برنامه و شیوهی مدیریت
لحن خاطره، انتقادی و گلایهآمیز است. از همین رو، تصویری که از رییسجمهور ترسیم شده، خیلی ناخوشایند و کریه است. نویسنده با بیان تفصیلی در بارهی طرح جامع شهر غزنی به عنوان پایتخت دورهیی ثقافت اسلامی در 2013 میلادی، و مخالفت شدید حامدکرزی با این طرح، از او چهرهیی تراشیده که گویا، هیچ اعتقادی به برنامه و پلانگذاری ندارد. حصاری میگوید در جلسهای با حامدکرزی، طرح جامع شهر غزنی را شرح میداده. رییسجمهور با برنامهی از پیش تعیین شده و دیکتهوار او را به سرزنش و ملامت میگیرد. به نقل از متن خاطره، آقای کرزی از وزیر امور شهرسازی میخواهد، طرح جامع شهر غزنی را که قبلا نقشه از زیر نظر او و مشاور ارشدش گذشته است، توضیح دهد. هنگامی که وزیر به شرح طرح جامع مرکز ثقافت اسلامی شروع میکند کرزی با حالت برافروخته و خشن بر وزیرش میتازد و طرح جامع شهر غزنی را رد میکند. در ادامه کرزی میگوید: "پلان و نقشه چه به درد میخوره. به مه بگو که چهقه تعمیر ساختی! برو برادر وقت خوده به این چیزها ضایع نکن. برو از گِل، پخسه قلاع بساز و یا خیمه بزن." در جایی دیگر، معاون اول رییسجمهور نیز واکنش مشابهی در برابر وزیر شهرسازی نشان داده و به او گفته که زیاد کتابی حرف نزنید. معاون دوم کرزی با تقلید از فهیم، در جای دیگری این جمله را تکرار کرده است. اکنون با توجه به نکات فوق، روشن میشود که برنامه و پلانهای اجرایی در نزد نخبگان سیاسی و کارگزاران دستگاه اجرایی، به پشیزی نمیارزد. شاید به همین دلیل است که افغانستان طی دوازده سال گذشته به ثبات، امنیت و توسعه اصلا نزدیک نشده است.
حامد کرزی، معاونین اول و دوم رییسجمهور، مشاور ارشد کرزی، شهردار، عمر داوودزی، صادق مدبر و بعضی افراد دیگر، هرکدام در سبوتاژ وزیر و برنامههای این وزارت نقش داشته اند.
شیوهی مدیریت در افغانستان، تابع منطق خاصی نیست. چنانکه حامدکرزی با معاونینش از شیوههای مختلفی کار گرفته اند، دیگران نیز چنین اند. به همین دلیل است که با تبدیلی وزیری در یک وزارتخانه، تمام برنامهها و آن هم اگر برنامهای موجود باشد، ناقص و ناتمام باقی میماند. اما آنچه از لابلای کلمات و جملات وزیر سابق شهرسازی آشکار میشود، کسانی که در رأس هرم قدرت قرار دارند، در خصوص شیوهی مدیریت در یک نکته یکسان اند و آن اینکه همهی شان برای انجام امور در برابر زیر دستان از خشونت و هتاکی کار میگیرند. بربنیاد خاطرهی حسین حصاری، دیکتاتوری، هتک حرمت و اعمال خشونت یکی از شیوههای معمول برای بقای آنان در قدرت و اجرای امور است. این شیوهی مدیریت سابقهی طولانی در کشور دارد و ربط چندانی به موقعیت و خصوصیات منحصر به آنها ندارد.
نتیجه
کتاب داکترحسین حصاری، وزیر پیشین وزارت شهرسازی، زیر نام " خاطرات دورهی کوتاه وزارتم"، به تازگی منتشر شده است. این کتاب 176 صفحه دارد و چگونگی بازگشت او به افغانستان را به قصد پست وزارت، سپس رأی عدم اعتماد مجلس نمایندگان، تقررش به وزارت شهرسازی و در نتیجه فعالیتها و استعفای او از این وزارت را بیان میکند. این سیر هرچند طولانی نیست اما تبدیل به خاطرهای برای حسین حصاری میگردد. حوادث اصلی و فرعی این خاطره را موضوعات مختلف سیاسی، اداری، تعصبها، جنگ و جدلهای گاه موجه و گاه ناموجه، شکستها و پیروزیها شکل میدهند.
این کتاب برای درک رویدادهای پشتِ صحنهی کابینه که اغلب از چشم مردم عادی پنهان میماند، یک اثر خواندنی است. کسانی که لحظهیی با خاطرات این وزیر کلنجار رود، به نکات قابل تأمل زیادی برخواهند خورد. این کتاب به خواننده کمک خواهد کرد تا مناسبات سیاسی، تحولات پیچیدهی رویدادها، آسیبها و نقاط ضعف نظام را به درستی درک کند. همچنین با خاطرات حسین حصاری، افقهای تازهای گشوده میشود. مثلا؛ پشت صحنهی قدرت و سیاست در افغانستان، چه میگذرد؟ علت عقبماندگی و پسرفت در کشور چیست؟ چرا هنوز باگذشت 12 سال همچنان در خم همان کوچهیی هستیم که بودیم؟ "خاطرات دورهی کوتاه وزارتم" به بخشی از این پرسشها پاسخ قاطعی دارد. از همین رو کتابی است خواندنی و درخور تأمل و تعمق. اما این مطلب به هیچ عنوان نقل کامل از تمامی رویدادها و افشاگری های این کتاب نیست. برای پیگیری و دانستن مو به موی آنچه در دوران کوتاه وزارت حصاری اتفاق افتاده، خواندن کتاب خاطرات وی ضروری است.
http://www.bokhdinews.com/gozide/13649-
پشتِ-صحنهی-کابینهی-رییس-جمهورکرزی؛-خاطرات-وزیر-پیشین-شهرسازی-به-بازار-آمد
ارسالی: محمد حسین نبی زاده
گرفته شده از وبسایت خبری بخدی
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور