آرشیف

2014-11-17

عزیزه عنایت

همنوا
 

 

به احترام سروده ی برادر محترم عبدالکریم ( خشنود) هروی کهدستانی

 
هموطنی  پاک سرشت ,شاعر و همنوای من
تا زه زعطـر شعرتـو جان و دل و هـوای من
گـوهـر و لعل سفـته ای شعـر بلنـدء گفـته ای
روشـن وبـا لــنده بـود از سخـنت  ســرای من
شعـر تــرو کلام تـو, حـرف خـوش و پیام تـو
همچو بهار تازه ء راحت  جــا ن فضــای من
خواهر خود ستوده ای لطف و کرم نموده ای
جــان وعزیز خـواهرت, با تو بود دعـای من
شاعر مهــربان توئی, عاقل و نکته دان توئی
در دو جهـان عطا کنـد کـام د لـت خـدای من
صد نه دوصد سلام من ,حرمت و احترام من
بــاد نـثار محضرت, زیــن دل بی نـوای من
عــاشــق علــم وسخـنـم ,خــادم اهــل وطــنــم
نیست بجز عشق وطن, زینت و از برای من
زحال و احــوال وطن , بگو بمن مرد سخــن
به غربتیم و بی وطن,کی بود این رضای من
اشک (عزیزه) دل شـب پـاره کند همچو گهـر
گــوش فلک گـر شنـود ناله و گریه های مـن

 
17/5/2011
کشور ها لند