آرشیف

2019-3-18

عزیزه عنایت

ارتباط نوروز با تمدن !
ارتباط نوروز با تمدن !
بهار می اید ! بهاریکه نه تنها انگیزۀ رویش گلها، گیاها وتازگی است بلکه با آمدنش برای همه، رسم یکرنگی به ارمغان آورده ، بانسیم ملایم وعطرافشان، به بیداری هرجنبندۀ روی زمین ازخواب غفلت میکوشد که اولین روز بهاررا دآریانای کهن وخراسان زمین بنام  نوروز مسما کرده اند.
وقتی نو روزمیگویم برمیگردیم به میراث گرانبهای فرهنگی مان که این سلسله به تمدن بشریت چه ربطی دارد؟
بشراز پیداش جهان تا دنیای متمدن امروز، چه گامهای را پشت سرگذاشته تا به این مرحله رسیده است .
ده ها هزار سال دراین راهپیمایی فقط بخاطر سیرکردن شکم وبا شکارحیوانات مشغول بوده است که حتا مجال انرا هم نیافته تا سد دوعالم یعنی بربریت وتمدن را ازمیان بردارد وعبورکند. تا اینکه هزاران سال دیگر این راه را طی کرده وبه هنرکشاورزی دست یافته است .
" پس ازهنر سخن گفتن و دامپروری سنجیده  ترین کار ظفرمند  انسان درراه تمدن است که اندکی بعد با فراگیری هنر خط نویسی کار شالوده ریزی کاخ تمدن را به اکمال میرساند"
سرزمین کهن مان که یکی از پیشقدم ترین مرکزکشت وزراعت درآسیا بود پدران مان نیزبا کشت وحاصل نعمت های آن ، پاس تجلیل آنرا شناختند و طبیعتاً زمانیکه دشواری های زمستان سپری میشده باآمدن بهارهمه شاد میشدند وبشادمانی میپرداختند که به این ترتیب نوروزرا ازخود بیاد گارماندند.
اما بعضی ازدانشمندان باین عقدیه هستند که جمشید اولین فرمانروای آریانای کبیر، وقتی زمام کشوررا بدست گرفت ازمنطقۀ دماوند تا شهر بابل رادریک روزطی کرد که اشراف ودرباریان او این روز را بنام روزنو ویا نوروز خواندند که مصادف بود  به اول حمل، که تا ختم  زمامداری او همه ساله  دراول سال خورشیدی  جشن میگرفتند که با گذشت زمان  تجلیل ازاین روز به شکل عنعنه  و رسوم درآمده است .
چنانچه که  فردوسی شاعر قرن چهارم  درشهنامۀ خویش این روز را چنین  توصیف کرده است .

بـرفـریکـان یکی تخـت ساخت 
چو مایه بدو گوهر اندرنساخت 

که چون خواستی دیو برداشتی
زهامون به گردون برافراشتی

چو خورشید تابان میا ن هــوا
نشسته بــراو شـاه فـرمانــروا

جهان انجمن شد بر تخت اوی
فرو مانــده از فــره بخت اوی 

بر جمشید بر گوهر افشا ندنـد
مرآن روزرا روز نو خواندند

ســـرســال روز نو فروردیـن
برآسوده ازرنج تن، دل زکین

به نو روز نوشاه گیتی فرو ز
برآن تخت بنشست پیروز روز

بـــزرگان به شادی بیرا ستنــد
می و رودورامشگران خواستند

چنین جشن فره از آن روز گار
بمانده ازآن خســروان یاد گــار

بناً اگربه بحث نخست توجه کنیم  نوروزآئین نامۀ است که افتخارزایش تمدن را باخود دارد که پدران مان  ارتباط شانرا با زمین وطبیعت گره زدند وبه همین ترتیب آئین نوروزی به روح فرهنگ جامعه مبدل گشت .
باآنکه ارزشمندترین آثار، شعر، نوشته ها، نقاشیها دروصف بهاران و نوروز این سرزمین وجود دارد ولی نه همه جاو همه وقت نوروز بتجلیل گرفته شده بلکه ازگزند روزگارگاهی بدور نمانده است .

تایخ درسرزمین ما شاهد کینه توزی ها با نوروز بوده است داستان کینه توزی ها با نوروزبه تاریخ نخستین  هجوم اعراب به سرزمین ما می رسد .
گرچه نوروزرسماً درسرزمین خلافت اسلامی  حرام پنداشته شد ولی زمامداران اعراب، خود ازنرسیدن  تحایف وهدایای نورزوی که درسرزمین  خراسان معمول بود  خشنود و راضی نبودند و مردم ما توانستند که با دادن هدایا و تحایف حاکمین عرب راعادت، وسنت تجلیل نوروزرا ازدستبرد آنان محفوظ دارند.
بنا براین، ازاین روز خجسته، درایران ، تاجکستان،ترکمنستان آذربایجان ازبکستان وتمام ولایات افغانستان تجلیل بعمل میاید که مردم شریف وطن به استقبال ازاین روزبه جشن وشادمانی میپردازند 
قابل یادآوری است  دروطن ما نوروز باردیگربا کینه توزی های زیاد که ازجانب اصحاب جهل صادرشده بودروبرو گردید که دوره طالبان نیزیکی ازاین جمله بوده تجلیل نوروز را منع کردند
امید وارم با مذکرات که بخاطرصلح درپشت درهای بسته وآمدن دوباره طالبان درصحنۀ قدرت جریان دارد بازهم با کینه توزی ها روبرو نشود  تا نسل های آینده نیزبتوانند که ازاین میراث فرهنگی حفاظت کنند. بادرود 

عزیزه عنایت  
15/3/2019

ماخذ : نوروز
اثر بشیر عزیزی