آرشیف

2023-3-8

دوکتور صلاح الدین سعیدی

هشدار ها، حقایق و راه های حل! 

 

به نام الله متعال:

تمامیت خواهی، استکبار، خود کامګی، خود را عقل کل پنداشتن، احزاب و سازمانهای سیاسی را ملغی کردن، روایت خود را از دین با وسایل دولتی و میلهٔ تفنګ، بدون مشروعیت متداول سیاسی و استکبار تحمیل کردن، أولاد وطن را از کارو و تحصیل به بهانه های مختلف، بی کفایتی های ناشی از تمامیت خواهی و تعبیر تمامیت خواه حاکمیت مطلقه مانع شدن ( و لو به نام أمر ثانی) برای یک لحظه هم که باشد، نه مشروع، نه مبرر و نه منطق سلیم دارد و عوامل اصلی و مباشر امروز واپس به تمامیت خواه و تمامیت خواهی اش برمیګردد! 

مانع شدن اولاد وطن از تحصیل و کار و دهها جانب منفی حاکم (ان شاء الله تعالی) بقای حاکمیت با چنین مشخصات را منتفی میسازد! 

به چنین شیوه و تیرانی حاکمیت ادامه پېدا کرده نه خواهد توانست! 

حاکمیت تمامیت خواه ضربات کشنده و بزرګترین تیشه بر ریشهٔ خود خود میزند! 

شواهد نشان میدهد که توانایی درک حالات را ندارند و یا حد أقل از نوع استدلال شان چنین ثابت میشود که به صورت دوامدار به طبل جهالت و استکبار میکوبند! ترس دارم زمانی متوجه خواهند شد که دیر شده باشد و اضرار کشندهٔ را متوجه خود و جامعه کرده باشند! 

از جانب دیګر آنهایکه از داخل نظام و جمهوریت را با خلاف رفتاری های ۲۰ ساله و حق تلفی ها سقوط دادند و عملا سیاست را در پیش ګرفتند که کاری کنید که هم داکتر غنی و هم طالب زده شود، عملا خود تیشه بر ریشه زدند و در نتیجه خود قصر های مرمرین خود شان که در زیر سایهٔ ب۵۲ کسب کرده بودند، از دست دادند. خود عامل بدبختی ملت و خود هم شدند. منافع و مصالح کشور برای شان نه اولویت داشت و نه دارد! 

ادعای امروز احیای حاکمیت ملت ، دیموکراسی و جمهوریت شان در تناقض صریح برنامه های شان ، عملا عمل کرد های تجربه شده ای شان است و با برنامه های منجر به تجزیه، بی اعتنای به ارزشهای ملی، قوت نفرت سمتی و قومی، ستمی و نژادی شان به یقین متضمن ناکامی شان است و ادامهء چنین سیاستها ناکامی شان را یقینی میسازد! عدم وجود رهبران افغانستان شمول، سیاستهای میراثی حاکمیت و متحدین شان متضمن ناکامی و غیر موثر بودن کار و مقاومت!؟  شان را تضمین میکند! 

به یقین دیګر زمان آن ګذشته که نیروهای مسلح اجانب و اجانب خواهند توانست مانند ۲۰ سال ګذشته ایشان را به شانه های خود سوار و به افغانستان دیسانت کنند! 

راه حل: 

خود ما و خود ما و نیرو های ملی و خیر خواه و خیر اندیشه دست به دست هم داده، نیرو و قوت ممثل صدای ملت شده و برنامهٔ صادقانهٔ برګشتاندن حاکمیت را به ملت در عمل تطبیق کنیم و این پروسه را با استفاده از تمام تجارب تلخ و شیرین ګذشته، درایت و فهم مسلکی از دولت داری مدرن روی دست بګیریم! حاکمیت را عملا به ملت و دیکتارتوری قوانین خوب برګردانیم! من درین راه راه نجات را واضح میبین و خوشبین شده ام. چتر نجات مدافغان منافع ملی، چتر نجات و استفاده از فرصت تبدیل ساختن بحران به فرصت ضرورت کار مشترک و دهها عامل و فکتور دیګر من را به چنین نتایج متوصل میسازد و من روشنی در آخر این  تونل را واضح میبینم! 

فراموش نه باید کردکه فکتور و عامل خارجی نیز در تسریع و بطی سازی ابن پروسه با جایګاه خود به نسبت جهانی و ګلوبال شدن مسایل وموضوعات جهان نیز درین پروسه، دارد. چون در منطقه مداخله خارجی بود و هست، هنوز هم به صورت تعریف شده بدون افراط و تفریط  وجود دارد! 

برماست که 

خود قوت شد، خود پیشتاز شد، خود جمع و جور شد و از امکانات خود استفاده کرد تا دیګر در مورد ما بدون ما تصمیم نه ګیرند و ګرفته نه توانند! 

تمام بلی تمام مدعیان خدمت و نجات به شمول حاکمیت امروز ، اګر برایش دیر نه شده باشد، باید دست به دست هم داده تا قوت و آدرس سالم شوند! 

قوت و آدرس سالم به زعم خود حق معامله در غیاب ملت را به کس نمی دهد و تکرار بن جدید که فرصت برای تشکیل حاکمیت استخبارات اجنبی و همسایه ها را تکرار کند، مشکل ما را در بیست سال ګذشته و بیشتر آن حل نه کرد و نه خواهد کرد! 

اجندای کار امروز ما  اولا به صورت فوری تلاش و رساندن کمک عاجل برای نجات فوری مردم ما ازین مخمسه درین بحران موجود است! 

دوم توافق مقدماتی بر میکانیزم ملت سالاری و میکانیزم رسیدن به ملت سالاری، تداوم بر حاکمیت قوانین خوب مردم سالاری و جمهوریت و درین مرحله تأکید بر جهان که در مورد ما بدون ما تصمیم نه ګیرند و برای ما ارزش و افراد، زعیم و پیشوا تعین نه کنند. 

ما خود و در تفاهم خودی باید برای مدت حداکثر دوساله ادارهٔ مسلکی ، مؤقت، و ګذار، متعهد به منافع ملی کشور با وظایف مشخص بدون داشتن حق انتخاب برای دور بعد، ضرورت داریم: 

ایجاد نیروهای امنیتی و نظامی غیر سیاسی تابع قانون، مساعدت به ایجاد و تقویت احزاب سیاسی مدرن تحت نظر قوانین مدرن، آمادګی برای انتخابات سراسری ، یک شهروند یک رأی و بلند بردن نقش أحزاب سیاسی مدرن در حاکمیت مردم، اجرای سایر وظایف روزمره توسط حاکمیت ګذار مانند  احتیاج یک ریل در حالت حرکت،  را أشد ضرورت داریم. 

توازن در سیاست خارجی سبب استقرار و کسب مساعدت های تمام جهان و پل ارتباط منطقوی خواهد شد. این کار باید همراه با داشتن نیروهای مسلح و پولیس قوی تابع رهبری سیاسی و حاکمیت قانون چنانچه ګفته آمدیم، باید یکی از اساسات کار باشد! 

قانون اساسی دولت اسلامی جمهوریت باید بازنګری شده و بخش از ارزشهای راستین اسلامی تقویت شده و دیدګاه های معین اسلامی به حیث برنامه بعد ازکسب مشروعیت متداول توسط معتقدین همان برداشت، به مرور زمان و آمادګی لازم قوانین در سیستم حقوقی کشور ما با کسب مشروعیت متداول توافق و زمینه سازی شود! 

مذاکرات سیاسی نه بی هویت سازی و نه ګذشت از اعتقادات، نه تحمیل آن بر یک دیګر است! 

مصالحهٔ سیاسی متمدن ساختن زندکی سیاسی است تا به اهداف و برنامه های اعتقادی و تحقق نسخه های خود  در چوکات قوانین خوب، خود فرصت تطبیق بعد از کسب مشروعیت داشته باشیم! 

این و دهها مورد دیګری که با روی دست ګرفتن مشترک آن ما خواهیم توانست به موفقیت های نجات بخش در عالم أسباب( ان شاء الله تعالی) نایل شده بتوانیم! 

با خوشخبری همین حالا خوشبختانه دهها سازمان و حرکت سیاسی با مشترک ساختن تلاشها و مباحثات برای ایجاد شورای عالی نجات افغانستان، به شدت به تفاهمات دست زده أند و مقادیر زیادی ازین تلاشها در حال نهایی شدن اند. این تلاش های بس مهم و در راه اند! 

شورای عالی نجات و توسط این شورا و با ناظر ساختن این شورای عالی نجات وصلح، به اجراات دوسالهٔ حاکمیت مسلکی مؤقت برای اجرای وظایف مشخص از قبل تعریف شده، وسیلهٔ ممکن است که مانند بلندترین مرجع نظارتی باید در زمینه به صورت کارا عمل کند! 

سهم سازمان ملل متحد در تحقق فیصله های ملت افغان جایګاه خاص خود را درین پروسه باید احیاء کند! 

باید درک داشت که قوت ګرفتن کشور های چین، روسیه، هند، ایران در منطقه و حالات جنګی  در اوکراین، و در حالیکه بنابر جنګ اوکراین،و …فرصتهای ۲۰ سال قبل امریکا، فرانسه، انګلستان و مجری شریر به نام پاکستان را دیګر در منطقه و افغانستان محدود کرده و یا بهتر بګویم از حالت یکه تازی خارج ساخته است! 

عدم درک این حقایق و بخش از فکتور ها تراژیدی مردم افغانستان و خطرات این وضع را برای جهان عمیقتر خواهد کرد. 

نقش کشندهٔ استابلشمنت پاکستان و به نحوی ایران در افغانستان و تخلفات صریح حکام افغانی، از  دولتداری خوب و یا عدم تداوم  جمهوریت به قدمهای مثبت و بخش از امکانت عملی را منتفی، و به صورت جدی کشنده تر ساخته است! 

اګر آمریکا هنوز هم پاکستان در حالت نزع را بر افغانستان  مسلط ساختن  بخواهد، برای مردم افغانستان و جهان قیمت تمام ګزاف بیشتر خواهندپرداخت! 

مردم افغانستان یکی از دشمنان اساسی خود را در پهلو حکام و عوامل داخلی و خارجی شناخته أند! از جانب دیګر آمریکا و انګلستان باید درک کنند که پروسهٔ چیناییزه شدن پاکستان را کس توقف داده نمی تواند و این پروسه همه روزه تعمیق يافته و ادامه دارد! 

 پایان بی پایان ولې أمید های خوب برای توافقات بین الافغانی و کامیابی عقل سلیم در راه أند! 

و من الله التوفیق

داکتر صلاح الدین سعیدی 

۰۰۴۴۷۸۸۶۴۷۴۶۳۸