آرشیف

2015-12-23

الحاج امین الدین سعـیـدی

نوع و شکل شلاق و تازیانه

 دیدن و پذیرفتن بعضی از واقعیت مانند جرم، جنایت و حق تلفی   و جزا های ممکن در جوامع و قوانین مختلف جهان از  جمله رجم و اعدام و دیګر جزا  ناخوش آیند و در بعضی موارد برای ما حتی  بحث و مطالعه  آن  برای بعضی از ما حتی قابل شنیدن نیست و بخش از ما از مواضع موافق و مخالف در مورد بخش ازین جزا ها داریم و بیشتر درین عرصه خصوصاً در مخالف به اعدام قرار داریم. 
دیدن و شنیدن جزای اعدام و اجرای جـزا برای هیچ کس خوشایند و سبب مسرت نیست.  خواست و آرزوی هر انسان و فکر سالم این است که عمل جرمی واقع نه شود و ضرورت به تنفیذ جزا ها از جمله حبس و جزا های از جمله جزا های حدودی و تعزیرات و اعدام ها وجود نداشته باشند. این مواضع قابل درک هم اند. 
مخالفین این جزا ها  تشدد،  جزا و تعذیب انسان را دیده نمی توانند. ترحم و شفقت انسانی شان درین راستا قوی و متمرکز است درحالیکه حق متضرر و مظلومیکه که ظلم در حقش شده و مجرم درحق  مظلوم ناروای را مرتکب شده که به این ترتیب حق جامعه، تربیه و نظم آن  برهم خورده. دقیقاً این جانب قضیه و بخش عوامل دیګر  مسایل و عوامل اند که اند  مخالفین این جزاء ها یا نمی بینند ویا اصلاً به آن توجه نمی کنند. حال که جرم و تخلف انسانی وجود دارد و به صورت منطقی جزا های هم مطرح اند و قوانین پیش بینی شده اند تمرکز ما درین است که مراعات دقیق این جزا ها به شکل درست، قانونی و مطابق روحیه و متن اصلی مقنن چنان تطبیق شوند که هدف برآوردن و  سبب افراط و تفریط درین موارد نه شود.
 درین مبحث انچه به جزا های حدودی ربط دارد باید ګفت که در جزا های حدودی که تازیانه از آن جمله است انقدر شرایط اثبات دقیق و روشن بیان شده که  در اکثر موارد تطبیق این  جزا های حدودی به وجود شبهه ساقط شده ودرین صورت جزا های حدودی که رجم و تازیانه زانی میباشد ساقط  میشوند. تمرکز این جزا نسبت سوء استفاده در عمل صرف بر زنها دلیل دیګر تصور مخالفت به این جزا ها اند. واقعیت این است که این  جزا های  با درنظر داشت شرایط اثباب جرم آنقدر پیچیده اند که وجود این جزا به صورت عمده و اساسی  صرف و صرف در حد تهدید،  تربیت،  انزار و وقایه باقی میمانند. برای یک لحظه تصور کنید که یکی از اساسی ترین طریق اثبات عمل  زنا   طوری است که این عمل را باید چهار شاهد عادل و غیر فاسق مسلمان شهادت بدهد. انسان مجرد دشنام دادن به کسی دیګر فاسق شد. و شهادت طوری باشد که عمل زنا را به طور تعریف کنند که مانند چوب سرمه دانی در سرمه دانی داخل و خارج میشود. به این ترتیب  در عمل این روش و طریق اثبات یک طریق اثبات در عمل ناممکن است. حتی اقرار مرتکب زنا در صدر اسلام و صحابه با ذکر اینکه  اقرار را به جواب اینکه دیوانه هستی چنین اقرار میکنی؟ ( ابک ابق – ایا دیوانه استی؟) اقرار کننده به جرم زنا را مخاطب و از محل اقرار خارج کرده اند.
طوریکه در فوق یاد اور شدیم که : اثبات زنا بوسیله   شهادت چهار نفر امری دشوار و نامقدور است، زیرا سخت است که همزمان ودیک وقت چهار نفر یافت شوند که شهادت دهند آلت فلان مرد در فرج فلان زن داخل شده باشد. و برای همین منطق است که  دانشمند شهیر جهان اسلام شیخ  ابن عثیمین رحمه الله در کتاب ‏« الشرح الممتع » میفرماید : «شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله گفته است :
 از زمان طلوع اسلام تابحال زنا از طریق شهادت (شاهدان ) ثابت نشده است، بلکه تنها از طریق اقرار ثابت شده، زیرا (پیدا شدن) شهادت (چهار نفر با بیان این توصیف) سخت است». (الشرح الممتع (14/257).
و باز می فرماید : «اگر کسانی بگویند: آنها (یعنی زن و مرد مجرم) را در حالت برهنه مشاهده کرده ایم، در اینحالت چیزی پذیرفته نخواهد شد حتی اگر بگویند: شهادت می دهیم که با آن زن چنان شد که مردی با زن خودش می کند، و این شهادت (یا سخن) کفایت نمی کند، بلکه لازمست اینگونه شهادت بدهند: شاهد بودیم که آلت مرد در فرج زن داخل شده بود، و (وقوع) این امر هم واقعا سخت است، مانند سخن مردی – که در عهد خلافت عمر رضی الله عنه (سه نفر) بر علیه وی شهادت به زنا دادند، (از شاهد چهارم پرسیدند: آیا تو دیدی که آلت این مرد داخل فرج زن شده باشد؟ شاهد گفت: آری، مرد مجرم به شاهد چهارم) گفت: (تقوای خدا را داشته باشد و) بخدا سوگند اگر تو بین رانهای ما می بودی این شهادت را نمی دادی! (شاهد چهارم نیز از شهادت به زنا امتناع نمود). و به گمان من این امر (دیدن داخل شدن آلت مرد در فرج زن) امکان ندارد، ولی نمی دانم آیا به کمک تجهیزات مدرن و جدید مانند کامرات تصویری ممکن هست یا خیر؟ و ظاهرا باید گفت که با این تجهیزات نیز ممکن نیست، زیرا آنچه که درکامره ویدی  می بیند همان چیزی است که چشم انسان می بیند، و اگر قرار باشد چشم انسان آن صحنه را نبیند کامره نیز نخواهد دید، و لذا شیخ الاسلام ابن تیمیه گفته: از زمان پیامبر صلی الله علیه وسلم تاکنون زنا از طریق شهادت (چهار شهادت ) ثابت نشده است، و اگر تا آنزمان ثابت نشده باشد، بعید می دانیم که تا دوران ما نیز ثابت شده باشد، زیرا این امر واقعا سخت است». ‏« الشرح الممتع» (14/271).‏
مولف کتاب « الهدایة » می گوید: «شرط چهار شاهد موجب پوشش (گناه دیگران) است و این (یعنی پوشاندن گناه دیگران) مندوب و مستحب است؛ ولی اشاعه   گناه ضد آن است».
و از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که گفت: پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: «من ستر مسلما ستره الله فی الدنیا و الآخرة». مسلم (2699).یعنی: «هر کس عیب مسلمانی را بپوشاند، خدا عیب او را در دنیا و آخرت می‌پوشاند».
و ابن همام می گوید: «(شرط چهار شهادت ) موجب تحقیق معنای ستر و پوشش (گناه) است، زیرا هرچه شروط چیزی بیشتر باشد وجود آن کمتر خواهد شد، و هرگاه شهادت بر چهار نفر باشد وجود آن وقتیکه شهادت بر دو نفر ثابت گردد، کمتر خواهد شد». ‏« فتح القدیر» (5/214)‏.
اینکه مسطور ساختن عمل زنا  را مستحب برای شخص متهم به زنا خواند اند، همه و همه نشان میدهد که شارع خواسته حق تلفی درجامعه نه شود و نظم و اخلاق اسلامی برقرار باشد و عدالت تأمین ګردد. کاملا محسوس است که شارع  کدام علاقـۀخاص و عجله برای تطبیق جزاء به هر قیمت ندارد. دقت و احتیاط کامل را سفارش میکند. منظور ما از عدم عجله این است چنانچه  در ګوشه وکنار بخش از کشور های جهان، با دانش و فهم کم از عمق این مسایل و قضایای جرمی وقوانین طوری میشود که به مجرد شخص را با شخص دیګر در خلوت دیدن یعنی در خلوت دیدن  دختر با پسر، مسأله ووقوع عمل زنا را ثابت  دانسته و ایشان را زنا کار میدانند. هست مواردی که حقوق متهم مراعات نه شده مسأله جبر و اکراه و سایر مسایل حقوقی در نظر ګرفته نه شده و با وجود شبهات وارده و حق تلفی که موجب سقوط تطبیق جزای حدودی است، در نظر ګرفته نه شده و  بیشتر اهداف سیاسی و شخصی در خلاف به روح اصلی متن و دستور اسلامی در عمل  در پیش ګرفته شده و میشود و به این ترتیب سبب بی عدالتی های غیر بخشودنی و بدنامی قوانین اسلام میشوند.
در مورد نوع و شکل تازیانۀ که در تطبیق حد زنا توسط محمکۀ شرعی مورد استفاده قرار میگیرد علماء نظریات  یعنی استـنباط  متفاوتی را ارائه داشته اند:
توجه باید کرد که هدف تازیانه وشلاق در حد زنا غیر محصن وغیرمحصنه ( غیر متاهل باشد ) کُشتن او نیست، بلکه هدف تربیه، عمل وقایوی برای جامعه، تادیب و تنبیه او و مهم تر از آن پاک کردن از گناه است. با وجود اینکه پاک کردن از ګناه بیشتر به رابطۀ درونی معبود به خالقش، توبه و قبول توبه اساس است اما درین جاء در مورد نوع  وشکل شلاق زنی  روش ها و نوع مشخص را فقهاء  استنباط  و به  دقیق محدود و ارایه داشته اند. فقها متذکر شده اند که شدت ضربات بایستی متوسط باشد، نه ‌بسیار سخت‌ و نه  بسیار ضخیم‌ والبته نباید ‌ نرم‌ و لطیف‌.
شخصی که مجری حد شلاق وتازیانه است باید دقت لازم بخرچ دهد که: نباید دستهایش را آنقدر بالا ببرد که زیر نافش ظاهر شود، یعنی شلاق زن نباید ضربات با قوت بر بدن مجرم وارد نماید ، حکم در مورد استفاده تازیانه همین است که با همان تازیانه اولی باید شلاق ها ادامه یابد واز استعمال چوپ وتازیانه های تازه باید جلوگیری بعمل اید ، نباید لباس  مجرم را از بدنش بیرون اورد ، الی  در صورتیکه  مجرم لباس  پوستین و چرمی بر تن داشته باشد که باید آنرا از تن اش بیرون کند.
همه فقهاء دراین مورد متفق القول اند که  مجازت تازیانه با چوپ درختی که تاهنوز میوه نداده باشد، واجب است.
بر طبق رأی جمهور فقهاء بر شخصی مجرم بصورت ایستاده حد زده شود، و باید مراقب باشد که شلاق های تازیانه به سر و صورت و عورت مجرم  اصابت نکند.
امام ابن قدامه درباره کیفیت اجرای حد بر زناکار می گوید: « بر تمام اعضای بدنش ضربه وارد می شود تا هر عضو بدنش سهمی در آن داشته باشد، و بیشتر در جاهایی که گوشتدار بدن وارد می شود مثل رانها و سورین (کوناتی ها)، و باید مراقب باشد که به نقاط حساس و کُشنده مثل سر و صورت و عورت ضربه وارد نشود، چه مرد باشد یا زن.
 ولی امام صاحب مالک میفرماید : بر پشت و اطراف آن زده شود ..».
امام ابن قدامه می افزاید :«ابن مسعود گفته : در دین ما کشیدن و بند کردن و برهنه کردن نیست. و اصحاب رسول الله  صلی الله علیه وسلم تازیانه زدند اما از هیچیک از آنان نقل نشده که (مجرم را) کشیده و یا بند و یا برهنه کرده باشند. و لباسهای شان  از تن او بیرون آورده نمی شود، بلکه یک یا دو لباس بر تن داشته باشد، و اگر جامه ای پوستین یا چرمی برتن داشت آنرا بیرون آورند؛ زیرا اگر درآورده نشود از شلاق متاثر نمی شود. و امام احمد گفته : اگر لباس زمستانی او بیرون آورده نشود متاثر نخواهد شد.
و امام مالک گفته: برهنه شود، زیرا امر به تازیانه اقتضاء می کند مستقیما به پوست بدن برخورد کند، ولی دلیل ما قول ابن مسعود است، و تاجائیکه می دانم هیچیک از صحابه خلاف آنرا نگفتند، و خدای متعال به برهنه کردن او دستور ندادند، بلکه تنها به تازیانه زدن دستور دادند، و اگر بر روی لباس هم تازیانه شود مقصود حاصل می شود».
و باز ادامه می دهد: «ضربات باید بوسیله تازیانه (شلاق) باشد، و تاجائیکه می دانم اختلافی بر سر این نیست، البته بجز حد شراب، بعضی (ازاهل علم) گفتند : بر شارب خمر بوسیله دست و کفش و کناره لباس ضربه زده شود…
شلاق هم باید متوسط و میانه باشد، نه تازه و نو باشد که موجب جراحت شود و نه کهنه و ازکار افتاده باشد که درد ضربات را تقلیل دهد، زیرا روایت شده که مردی نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم به زنا اعتراف نمود، پیامبر صلی الله علیه وسلم تازیانه ای طلبید، برای ایشان تازیانه ای شکسته آوردند، فرمود : از این بهتر بیاورید، این بار تازیانه ای نو و تازه آوردند، فرمود : یک تازیانه مابین این دو بیاورید. این را امام مالک از زید بن اسلم بصورت مرسل روایت کرده، و از حضرت ابوهریره بصورت متصل روایت شده است…
و همینطور شدت ضربات باید میانه باشد، نه آنقدر شدید باشد که موجب کشتن شود و نه ضعیف و بدون درد باشد، بازوانش را آنقدر بالا نبرد و زیاد هم پایین نباشد که دردی نرساند، امام احمد میفرماید  : در اجرای هیچکدام از حدود نباید (دستها را آنقدر بالا برد که) زیر بغلش ظاهر شود. یعنی نه زیاده روی کند و نه کم روی .
و اگر مجرم زن بود او را نشسته تازیانه زند، و دستهایش را جمع کند تا عورتش ظاهر نشود، این رأی امام صاحب ابوحنیفه و امام شافعی و امام مالک است. ولی امام ابویوسف گفته : ایستاده تازیانه زده شود.
ولی بادرنظرداشت روایات مختلفه  فقها در این بابت حدیثی صیحی از حضرت علی کرم الله وجهه که میفرماید : زن را نشسته بزنید و مرد را ایستاده، وانگهی بدن زن عورت است و نشستن او موجب پوشش بیشتر اوست » « المغنی» (9/141- 142).
امام صاحب نووی میفرماید : « اگربا شلاق حد را بزنند بایستی متوسط بین شاخه نی وعصا باشد وچنانچه با شاخه درخت بزنند باید سبک و بین خشک و ترباشد و ضربت باید متوسط باشد و ضارب دست را بالاتر از سرخود نبرد ودست را پایین هم نیندازد بلکه بازوی خود را بطور معتدل بالا ببرد» ( تفصیل موضوع را میتوان در  « فقه السنة » سید سابق .مطالعه فرماید .)
نوع و‌چگونگی‌ تازیانه‌ زدن‌ در همه‌ حدود شرعی  یکسان‌ است‌. ولی در فقه حنفی  بدین نظرآند که: تازیانه‌ زدن‌ در تعزیر نسبت‌ به‌ تازیانه‌ زدن‌ در حدود شدیدتر است‌ تازیانه‌ زدن‌ در حد زنا، از تازیانه‌ زدن‌ در حد شراب‌ شدیدتر است‌ و تازیانه‌ زدن‌ در حد شراب‌، از تازیانه‌ زدن‌ در حد قذف‌ (بهتان) شدیدتر است‌.
همچنان نقطه قابل توجه در تطبیق حدشرعی نزد فقها همین است که :‌ مرد به‌ حالت‌ ایستاده‌ تازیانه‌ و زن‌ به‌ حالت‌ نشسته‌ تازیانه زده می شود.
با توجه به این توضیحات که در فوق بدان اشاره نمودیم روشن شد که اجرای درست حد بر زانی و یا زانیه موجب کشتن او نخواهد شد، حتی اگر بدن نه چندان قوی داشته باشد، زیرا حکمت وفلسفه از اجرای حد تازیانه  صرف جنبه  تادیب و تنبیه و دیدن آن توسط دیگران است، طوریکه  می فرماید : «الزَّانِیَةُ وَالزَّانِی فَاجْلِدُوا کُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلا تَأْخُذْکُمْ بِهِمَا رَأْفَةٌ فِی دِینِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَلْیَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ» (سوره نور 2).
یعنی: « هر یک از زن و مرد زناکار را صد تازیانه بزنید؛ و نباید رأفت (و محبّت کاذب) نسبت به آن دو شما را از اجرای حکم الهی مانع شود، اگر به الله و روز جزا ایمان دارید! و باید گروهی از مؤمنان مجازاتشان را مشاهده کنند».   پایان
 
تـتـبع، نګارش و نوشـــتـه  از:

الـحـاج امیـن الــدین «  سعیدی  – سعید افغانی »
وداکـتر صلاح الدین «سعید ی – سعید افغانی  »