X

آرشیف

 

این شعر در یکی از نوروزهای گذشته نوشته شده ، دران زمان گویا زمستان و تابستان از دو جهت بر بهار شبیخون می زدند ، نام نوروز ، نحس تصور می شد، روزگار سیاه و استمرار حیات طبیعت، تحقیر گردیده بود :

نوروز ، سـیاه آمـده در کـِسوتِ یلــدا
افسُرده چمن دشت و دمن جنگل ودریا

سیمای گل وگلبُن وگلزار وگل اندام
پژ مـرده ودودگین وتبه گشته و تنهـا

درهرزه گی ریگ روان سخت نهان است
صــد داغ دلـی غنچـۀ آلالــۀ صـحــرا

پر پر شـده بال و پری قمری نوا خوان
غُمبر شــده ورد لـبِ جولانگـرِ یغمـا

گلشـن شود امسال گذرگاهِ کلا غان
آشُـفـتـه وآواره بـُوّد بلـبـلِ شــیدا

خندیده همی خیل شغالانِ شبآهنگ
پُنـدیده هـمی حنجــرۀ مـرغِ شکیبا

طوفـانی زخونِ رگِ دلهـای شکسته
پیـوسـته به دامــانِ افق در همه شب ها

خیـمه زده بر بامِ فلک فتنه وآشوب
نعره زند از روزنِ و حشت خرِ غوغـا

گنجینۀ فرهنگ وهـنرخالی و متروک
جولانگهی جریانِ جنون و بدی برپا

کابوسِ شـقاوت همه جا سـا یه فگنده
تاطبـلِ زعامت زند هـر رهـزنِ رسوا

امواجِ فـرو برده و گندیدۀ مرداب
تفـتـیدۀ و بد بوی و زیان آور وخُنثا

درظلمتِ ویرانۀ جُغدانِ بد اندیش
هــم آغوشِ آوار بُوّد قامتِ میـترا

پنهـان نتوان چهرۀ ابلیسِ سیه کار
از چشـمِ چو آئینۀ یک ملتِ بیـنا

طـومارِ جنایاتِ غضبخانۀاین خاک
افـسـونِ جـگـرخوارۀ خمـیازۀ دنیا

غمگین وسیه روز و هراسان همه دلگیر
نوروز سـیاه آمـده، در کـسـوتِ یلـدا

 

X

به اشتراک بگذارید

Share

نظر تانرا بنویسد

کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.