آرشیف

2014-12-26

حمید ساحل

نقش چادرنشینان درتخریب محیط زیست

 

چادرنشینی( Nomadism ( وکوچیدن  ازیک محل به محل دیگر اززمانه خیلی قدیم   رایج بوده است، اما این روند دردیگر کشورهای انکشاف یافته  به طرف ساکن شدن این دسته های سیاربه پیش میرود . ازتخریب محیط زیست توسط این گروه که همواره با دام ودام پروری سروکاردارند و استفاده بیرویه ازمنابع طبیعی که بگذریم ،ازلحاظ بشر دوستی  اگر به قضیه نظراندازیم این گروپ های ازانسان ها که حتی ازابتدایی ترین امکانات رفاهی درعصرحاضر برخواردارنیستند،ایا این  حق این را ندارند که دسترسی به کلینیک های مجهزرا داشته باشند ؟ایا اطفال این انسان ها نیازبه درس وتعلیم ندارند ؟ ایا زنان علاقه مند  به زندگی مرفه تر وانجام دادن کارهای سبکتر نیستند ؟مسلماٌ پاسخ بلی خواهد بود ،اما این افراد به تنهایی قادرهستند با این همه مشکلات دست وپنجه نرم کنند ؟ جواب آن منفی بوده  می تواند ،زیرادرکشوهای  که چادرنشینی به ساختمان نشینی تبدیل شده و به جای شتروبز ، موتروبایسکل ،ودرعوض چراغ تیلی و دیگدان های گلین، وسایل برقی  مورد استفاده قرارگرفته است ، همه  نتیجه کاردولت های شان بوده  که برنامه های دقیق طراحی شده را برای مسکن گزین شدن چادرنشینان عملی نموده اند ، اما درافغانستان با وجود  به میان امدن نزاع ها وحتی درگیری های مسلحانه  دربین اقوام ساکن وکوچی ها وتخریبات محیط زیست وازبین رفتن پوشش های سبزوفرسایش خاک هیچ نوع برنامه ملی پیرامون ساکن شدن کوچی ها عملی  نگردیده است .

 

موسم کوچ کردن وعلت آن

اگر ازهرکسی درمورد زمان  سرازیرشدن  کوچی ها بپرسید پاسخ خواهد داد "هنگامی کوه ها وتپه ها سبز میشوندمی آیند وزمانیکه همه جای سرخ میشوند وخاک بادها شروع میشوند برمیگردند "ویاهم وقتی درمورد علت کوچ کردن ازیک محل به به محلات دیگر پرسیده شود "خوب معلوم است به خاطر چرا مواشی شان می آیند" ،  این پاسخ ها خودش مارا به عمق وچگونگی موضوع میبرد ودرمی یابیم که به  چشم خوردن چادرهای سیاه دردامنه های کوها،هرچند برای بعضی ها خوشایند هست ،اما برای  محیط زیست این درحقیقت شروع یک ماتم است، زیرا این چادرها تاوقتی برپاست تا فرش گل وگیاه را اززمین  برچیده ووادی ها وکوهای عاری ازهرگونه طراوت وزیبایی باقی بگذارند، ازرهگذر اینکه پیشه اصلی این قشر جامعه را دام پروری تشکیل میدهد کوه های سرسبز وپرازعلف های متنوع برای فربه کردن مواشی شان محل مناسب است تا به چرا حیوانات خویش یپردازند ،اگاهانه ویاهم غافل از آن که این چرا های بیرحمانه تیشه محکمی است که برنابودی گیاهان متنوع که برعلاوه تغذیه حیوانی ،ازاهمیت دارویی وغذایی برای انسان ها نیز برخوردارمی باشند ،هرگاه ازچراگاه های کشورما بصورت علمی مدیریت صورت گیرد پیامد های نامیمون ناشی ازبی توجهی های خودما انسان ها چندان ملموس نخواهد بود ،اما اگر با افزایش چشمگیر نفوس ونیازانسانها به منابع طبیعی بیشتر ازپیش  روند استفاده  اززمین ،آب ،گیاهان بدین منوال باشد نگرانی این وجود دارد که درآینده نه چندان دور شاهد یک محیط خشک الوده تر ازامروز خواهیم بود .

 

فرسایش خاک

.آیا تابه حال متوجه شده اید که بیشترین گردوباد وخاک بادها ازمیان خیمه ها( خیل )  کوچی ها به هوابالا میشود ؟این همان فرسایش  ٍ(Erosion) خاک است که  درنتیجه استفاده بیرویه ازگیاهان پوششی  cliod های خاک چسپندگی خود را ازدست داده وبه آسانی   توسط باد باران ویاهم سیلاب ازیک جا به جای دگر انتقال پیدا می کند. چگونه با اعمال بي رويه خود موجب فرسايش و نابودي خاك می شویم . فرسايش خاك ، با اينكه در آغاز كمتر احساس مي شود ، ولي با گذشت زمان اهميت تخريبي آن بحدي زياد مي شود كه ممكن است پس از چندين سال مثلا در دوره يك نسل كه سي سال فرض شود ، خاكي به عمق حدود 30 سانتيمتر از سطح زمين معدوم گردد . جبران خاك فرسايش يافته ، براي طبيعت بويژه در مناطق خشك كه شرايط براي تشكيل خاك بسيار نامساعد مي باشد بسيار دشوار و طولاني است . از اين رو بخصوص ساكنان مناطق خشك بايد در حفظ و جلوگيري از فرسايش آن سعي و همت بيشتري مبذول دارند زيرا به طور طبيعي در اين مناطق ، هم فرسايش شديد تر است و هم ، امكان تشكيل خاك كمتر مي باشد . طبق محاسباتي كه صورت گرفته است ، به طور كلي براي تشكيل يك سانتيمتر خاك 500تا800 سال زمان لازم است ، و اگر حساب كنيم كه خاك زراعتي 25 سانتيمتر عمق داشته باشد پس اين ضخامت خاك ، طي 20 هزار سال كار مداوم طبيعت بوجود آمده است . با از دست رفتن اين خاك به وسيله يك عامل مخرب نظير سيل يا بي مبالاتي زارع و غيره به صورت فرسايش ، در حقيقت زحمت چندين هزار ساله طبيعت براي بشر هدر مي رود و تازه هزاران سال ديگر هم وقت لازم است ، تا شايد خاك از دست رفته ، جبران گردد .

آیا  کوچی خودشان علاقه به ساکن شدن ندارند ویااینکه سیاربودن را به نفع خود میدانند ؟ منظورم این نیست کوچی ها نباید درداخل افغانستان به گردش بپردازند ، این حق هرشهروند افغانستان است که به هرجای افغانستان که بخواهد میتواند زندگی کند ،اما این حق  تاسرحدی نرسد که به حقوق دیگران تجاوز صورت گیرد ، تخریب محیط زیست آلوده کردن هوا ،آب وامثال ان درحقیقت تجاوز درحقوق دیگران است ،وقتی باعث آلوده گی درهوا میشویم ، کتله عظیم ازمردم را ازتنفس هوای پاک که حق شان است محروم ساخته ایم ،وقتی  مسبب ملوث شدن آب هستیم ، تعدادی زیادی ازمردم را ازنوشیدن آب پاک بازداشته ایم که این ها همه تجاوزدرحق دیگران است.