آرشیف

2014-12-30

afrotan

نقش میرغضب های استبداد و فراشان خلافت درکودتای مصر ! ننگ با رنگ پاک نه میشود !

           

ای آزادی و آزادگی ! ترا را میرغضب های استبداد ، فراشان خلافت و نعلین پوشان استبداد باز گرفتند و به زنجنیر بستند ، چگونه میتوانند از یکدیگر بگسلند ؟ که نگاه را از چشم باز نه میتوانند گرفت و چشم را از نگاهش نیز ! و من ای آزادی با تو خواهم دید .

 

بخش دوم

 

وقتی نخستین قسمت این یادداشت ام را نوشتم و در مطبوعات و شبکه های اجتماعی انتشار یافت برخی از دوستان ارجمندی که نظریات و نوع نگرش شانرا بهترین وسیله برای دریافت حقیقت میدانم با نوشتن مقالات و یادداشت های معلوم الحالی که بدون شک طراوشی از اندیشه و ایمان شان باید به حساب آورد در واکنش با حادثه درد ناک  کودتا علیه دموکراسی و مردم سالاری  در مصر مطالب شگفتی را بیان داشتند و حتی المقدور انتشار دادند ، البته نباید تعجب کرد که چگونه در بحبوحه این همه هیاهوی برضد دموکراسی وحکومت منتخب مردم مصر  بصورت  ناخود آگاه حرف های قلب و ایمان شان نیز برملا گردید چنانچه عده ای از نیروهای بنیاد گرای مذهبی که اصولأ هیچگونه اعتقاد به اصل عدالت وحقوق انسانی ندارند وتاریخ و جغرافیای  جامعه صدر اسلام در جزیرة العرب  را تنها ملاک و معیار برای تمامی زندگی بشر که در اعصار گوناگونی از تاریخ ودر اقصای از جغرافیا ی این جهان به سرمیبرند محسوب میکنند باگرفتن ژست ریأکارانه ومعیوب سقوط دولت منتخب مردم مصربرهبریی دکتور محمد مرسی رابه علت اعتقاد و الزام به دموکراسی و مردم سالاری که منتخب انسان و نه خدا است تعبیرمیکنند !! ، جالب و سخت شگفت انگیز است که بااینگونه اظهارات خویش حتی نه میتوانند عقده های آمیخته با رسوبات اعتقاد ی ، غیر اجتهادی و شرک آلود خویش را بپوشانند بدون شک که چنین پدیده ها گاه گاهی دربحبوحه انقلابی ترین جریانات مواجه میباشیم  و نتیجتأ مطرح ساختن آن بهانه برای پوشانیدن استراتیژیی اصلی « تروریزم و آدم کشی » درسرتاسر جهان بویژه در کشورهای اسلامی منجمله افغانستان تلقی میشود. سوال اینجاست که آیا واقعأ این بذله گو های ساده لوح وقتی بر تابوت مشروعیت نظام منتخب مردم درمصر اشک تمساح میریزانند و با شعار های بلند بالای آنرا به قبرستان آرزوهای ناشگفته شده  یک ملت مظلوم بدرقه میکنند با حکم وجدان تاریخی ای که با رشته های ازتحجروخشونت گِره زده شده است عمل نه میکنند؟ مضحک است که ازیکسو برتابوت جنازه آزادی و دموکراسی در مصراشک میریزانند و ازسوی دیگربه عنوان فراشان خلافت و میرغضب های استبداد همدست کودتا گران میشوند ! بااجرای چنین نقش کمیک درتیأ تر قدرت  در مصرهرانسان آزاده به نتائجی میرسد که در شعر زیبای زبان پشتو به نحو درستی انعکاس یافته و شاعرآن چنین اعمال ریا کارانه را اینگونه به تصویر میکشد !


هم می ؤوژنی پخپله هم په ما باندی ژړا کا   

 


څه ښه یاردې ښه یی مینه وژل هسی شیون هسی !

 


بطور خلاصه باید گفت که نسبت گفتمان  فراشان خلافت و میر غضب های استبداد شامل  در کودتای آخیر مصر با مؤلفه دموکراسی و مردم سالاری از هرنوع آن با انسان و جامعه ، تاریخ و تمدن باستانی مصر دارای اندکترین تشابه و سنخیتی نیست و  با اتکا ی مطلق و دگماتیک به منابع فقه تاریخی  به مثابه احکام ثابت و لایتغیر همه مکانی و همه زمانی مینگرند .

 


ننگ با رنگ پاک نه میشود !

 


اکنون برمیگردیم وبه یک رُخ دیگری از تحؤلات و تغییرات دراماتیک درجامعه مصر نظر می اندازیم و آن این است فرض کنیم وضعیت عمومی و ناگواردر جامعه مصر چنان آشفته و نزدیک به متلاشی شدن بوده !  " که هیچگاه نبوده ونیست " وحتی کسانی که یکسال قبل غرض انجام اصلاحات عمیق  اقتصادی و اجتماعی محمد مرسی را برای چهار سال به قدرت آورده بودند به خیابانها برآمدند و رأی خود را واپس مطالبه نمودند که محمد مرسی بجایی دلجوی از آنها دستور بازداشت و تارومار ساختن آنها را داد و در نتیجه ارتش مصر غرض اصلاح امور در نشست اضطراری و پس از اعطای چهل و هشت ساعت مهلت به محمد مرسی رئیس جمهور منتخب مردم که به قول کودتا گران هیچگاه  به آن گوش فرا داده نه شد  در یک اجماع متشکل از نهاد های که به قول کودتا چیان در مصر همیشه به مثابه ستون فقرات جامعه مصر نقش بازی کرده اند یعنی شیخ الازهر –   اسقف تواضروس   رهبر قبطیان مصر- "يونس مخيون" رهبر حزب سلفی  "النور" که یک دندان پزشک و از پیروان  و نزدیکان محمد الظواهری رهبرالقاعده میباشد ، محمد البرادعی سابق رئیس آژانس بین المللی انرژی آتومی و از مخالفان اصلی و سکولار دولت منتخب محمد مرسی و جنرال عبدالفتاح السیسی فرمانده قوای مسلح مصر با قرئت یک بیانیه کوتاه بنام آشتی ملی چنین بیان کرد :

 


« توقف اجرای قانون اساسی به صورت موقت.

رئیس دادگاه عالی قانون اساسی در مقابل هیئت عمومی دادگاه قسم یاد می کند. برگزاری انتخابات ریاست جمهوری زود هنگام به گونه ای که طی مرحله انتقالی و تا زمان انتخاب رئیس جمهور جدید رئیس دادگاه عالی قانون اساسی مصر اداره امور کشور را بر عهده خواهد داشت. رئیس دادگاه عالی قانون اساسی مصر طی مرحله انتقالی حق صدور بیانیه های قانون اساسی را دارد. تشکیل دولت شایسته سالار قوی و توانا که برای کشور از تمامی اختیارات برای اداره مرحله کنونی برخوردار باشد. تشکیل کمیته ای که دربرگیرنده تمامی طیف ها و کارشناسان باشد برای انجام اصلاحات پیشنهادی در قانون اساسی که به طور موقت اجرای آن متوقف شده است. درخواست از دادگاه عالی قانون اساسی مصر به تصویب پیش نویس قانون انتخابات مجلس نمایندگان و آغاز زمینه سازی برای برگزاری انتخابات پارلمانی. دادن قول شرف رسانه ای که متعهد به آزادی رسانه ها باشد و به قواعد شغلی، بی طرفی، قانونمداری و در نظر گرفتن مصالح عالی ملی پایبند باشد. اتخاذ تدابیر اجرایی برای حضور جوانان در نهادهای دولت تا آن ها نیز در تصمیم گیری ها سهیم باشند. تشکیل یک کمیته عالی برای آشتی ملی که از شخصیت های برجسته تشکیل شده باشد و از اعتبار برخوردار بوده و مورد قبل همه نخبگان کشور باشد و نماینده جریان های مختلف باشد.»

وبدین ترتیب یکبار دیگر نظام مردم سالار و منتخب مردم مصر که ریشه در تاریخ و تمدن مصر داشت با فرمان خونین نظامیان درمصراما با مشروعیت شوالیه های مذهبی به خاک و خون کشیده شد

 

به هرصورت آنچه که میخواستم این است که با قرئت بیانیه ای از ارتش مصرو براندازیی نظام مشروع در مصر  نه تنها آرامش مطلوب نظامیان و شوالیه های مذهبی برقرار نگردید بلکه به دلیل اینکه این بیانیه مغائر با واقیعت های جاری در جامعه مصرو با دروغ و ریأ کاری با عقل استخبارات بیرونی و هزینه ساختن  میلیارد ها دالرنفتی عربستان و امارات  تدوین یافته بود سبب گردید تا میلیون ها تن از مصری ها برای اعاده بازگشت نظام مردم سالارمحمد مرسی به خیابانها سرازیر شوند . ارتش تصور می‌کرد با چنین کودتایی می‌تواند همه را ساکت کرده و با ابزار رسانه برای خود و همدستانش مشروعیت ایجاد کند اما آنها طرفداران محمد مرسی را دست کم گرفته بودند. کسانی که برای اولین بار در تاریخ چند هزار ساله مصر در انتخاباتی آزاد شرکت کرده و خود سرنوشتشان را تعیین کرده بودند اما حال به چشم خود می‌دیدند که انقلابشان به سرقت رفته و با زور اسلحه و تزویر ارتش مصالح آنان را به نفع عده ای مصادره کرده و رئیس جمهورشان به مکان نامعلومی برده شده است. این افراد با جرأت به میدانها آمده و به هیچ نحوی حاضر به دست کشیدن از حقوق خود نیستند و اعلام کرده اند برای احقاق حقوقشان و بازگرداندن مرسی به جایگاه قانونی خود حاضرند جان خود را فدا کنند. آنها حتی از هلی کوپتر های جنگی آپاچی که با ارتفاع کم و به همراه تیربارها و موشک هایی که در زیرشان بسته شده و دائماً بر بالای سرشان پرواز می‌کند ترسی ندارند. از طرف دیگر ارتش در تکمیل جنگ روانی و انبوه رسانه های طرفدارش و با به صحنه آوردن همه امکانات آنان می‌کوشد تا اخوان المسلمین را مسئول همه حرکت های تروریستی مجهول الهویه در مصر قلمداد کند….

 

ادامه دارد