آرشیف

2014-11-22

صالحه وهاب واصل

نقش مهاجرین افغان در باز سازی افغانستان

بنام خداوندی که جهان وکائنات را افرید ، مارا آفرید و مارا انسان ساخت

نخست از همه سلامم را بپذیرید در ثانی سال نو 1391 را به همهء شما عزیزان تبریک و تهنیت گفته سال پر از برکت ، آگنده از خوشی ها و صلح و امنیت برای شما و همه هموطنان رنج کشیدهء ما در داخل و خارج از کشور تمنا میکنم.
تا آن جایکه شما میدانید نکات و موضوعاتِ مورد بحث آجندای امروزی موضوعات مختلف اما مهم اند، که ایجاب توضیح و تصریح گستردۀ را میکنند. اما با تأسف در زمان تعین شدۀ سخنرانی، نمی توانیم هر یک آنرا بطور جدا گانه مورد بحث و بررسی قرار دهیم . لهذا برای سهولت درکار من موضوع که از نظرمن رول بسا عمده و مبرمی را در باز سازی کشور عزیز ما بازی خواهد کرد، « نقش مهاجرین افغان در باز سازی کشور و بسیج کردن نیروی چیز فهم درین راستا» را گزیده ام و نظراتم را در چهرۀ یک زن ، در نقش یک شاعر، زیر عنوان یک نویسنده و فرهنگی ، در موقف یک افغان جدا از وطن و به نام یک انسان عاری از هر نوع قید ، بند وشرایط حزبی، سیاسی ، مذهبی ، ملیتی و زبانی، قومی و نژادی مورد بحث قرار میدهم.
باز سازی و نوسازی افغانستان ضرورت مبرم به یک فضای امن ، صلح باورمند، اندیشه ها و تفکرات ملی ، دیمو کراسی حقیقی ، وحدت سرتا سری و عدالت اجتماعی داشته خواستار حل معضله ها از راه مذاکره میباشد نه از راه خشونت. 
زیرا کثرت گرایی درین عرصه ها در کنار یک دولت قانونمند و با ثبات مرکزی، رشد و انکشاف اقتصادی که مبنای مهم و اساسی پیشرفت جامعه به شمار میرود، و منافع علیای مردم ستم کشیدۀ ما را تضمین می نماید.
نقش مهاجرین افغان در باز سازی کشور وقتی برازنده است که مردم درون و برون مرزی افغانستان یک مفکورۀ واحد ملی داشته باشند. یعنی اندیشه ها ، آرزو ها و آرمانها، اهداف، عقایدو مساعی شان در تأمین منافع ملی و تمامیت ارضی شان واحد باشد . وجامعۀ عاری از گروه ها و احذاب مختلفه قومی و نژادی و مذهبی را در زیر چتر امنیت دیموکراسی بر قرار سازند.
و این در صورتی ممکن شده میتواند که دولت مرکزی توانایی های اجرایی اش را در بر طرف ساختن فقر و گرسنه گی، نابودی بیسوادی، فراهم سازی شرایط کار ، بهتر سازی کیفیت و کمیت زند گی مردم، تقویه و استخدام متخصصین و کارشناسان زبده و ورزیده از (داخل و خارج )کشور، تأمین آزادی بیان، تشکیلات ساز مانهای فرهنگی و اجتماعی ، رشد نهاد های مدنی ، تأمین داد و ستد های تجارتی شامل( اموال صادراتی و وارداتی) ، منع شدید خشونت علیه زن را روی یک اعتماد نا مرئی اما مُبَرَز در عمل ثابت سازد.
مهاجرینی که درسه دهۀ گذشته نسبت ناامنی اوضاع سیاسی و خطرات جانی از کشور شان فرار شده اند ، بدون شک این مدت زمان طولانی را در حال غربت و بی وطنی با روحیۀ پژمرده و احساس بیگانگی در دیار بیگانه زندگی شان را در کمپ ها و لاگر های پناهجویان بسر برده به کار های مشقت بار و بسا رقت بار وبه مراتب پائینتر از سویه تحصیلی شان گماشته شده با در آمد بسیار ناچیزی اکتفا نموده اند . اما برای یک لحظه هم امید دوباره برگشت به مأوا و ذادگاهشان را از یاد نبرده اند، با تمام وجود از امکانات دست داشتۀ شان در عرصۀ آموختن علم و دانش درین غربت سرا دریغ نکرده، خود و فرزندان خود را از زبان مادری، کلتور وعنعنات ،رسم و رواجها، ارکان و فرایض شریعتی ،مذهب وعقاید شان بدور و جدا ندانسته اند . به امید آنروزیکه یکبار دیگر امنیت و صلح و آشتی باز فضای آبی کشور شان را فرا میگیرد و شرایط زندگی را فراهم میسازد تا از اندوخته های شان در راه پیشرفت و انکشاف کشور استفادۀ همه جانبه به عمل آورده بتوانند. خود شان را از هر نگاه تقویت کرده آماده ساخته اند.
امروزمیبینیم که جوانان ونوجوانان افغان که درسر زمین های بیگانه متولد و بزرگ شده اند الحمد لله در شرایط فوق العاده مرفوع و دیموکراسی بدوراز خشونت ها و جنگ و جدل های محیطی و ملیتی و مذهبی، با دسترسی به هر نوع امکانات درسی و تعلیمی از تحصیلات عالی و برازندۀ برخوردار بوده افتخارات جامعۀ ما را تشکیل میدهند. که در کنارتربیه و تعلمات کلتوری و زبانی و آموزش تجارب شان از والدین روشنفکر و روشنگر در محیط خانوادهۀ شان ، تحصیلات و تعلیمات مثبت جامعۀ غرب را، که بر مبنای پلان گذاری های جامع ساختاری درعرصه های مختلف فرهنگی و اجتماعی، اقتصادی و زراعتی، انکشافی و مدنی و تربیوی و آموزشی با یک استراتیزی قوی در سایۀ سیاست دیموکراتیک آموخته اند، در کنار حس وطنپرستی به میراث برده از والدین شان ، ،آمادۀ هر نوع خدمت و پیاده سازی آموزش نو و مترقی شان برای ساختارو باز سازی سر زمین بلا کشیدۀ شان میباشند . 
روی این ملحوظ پیاده سازی اندوخته های آموزشی جوانان مهاجر برای پیشرفت و انکشاف اندیشوی، آباد سازی و صیقل اذهان جامعه عقب مانده و بیسواد کشور، به کرسی نشاندن قدرت علمی ، نابود سازی زن ستیزی و از بین بردن خشونت های قومی و منطقوی مستلزم ثبات امنیت و صلح سراتاسری درشهرها قراء و قصبات و فراهم سازی شرایط کار در چهارچوب یک فضای دیموکراتیک و با امن، و ایجاد وحدت همگانی ملت توسط دولت قانونمند مرکزیست. تا جوانان و انرژی های تاب فکری ما در باز گشت به مأوای اجداد شان و در آباد سازی سر زمین شان با پلانگذاری های مدرن انکشافی ترسی از بی امنیتی و خطرات جانی و مالی و ناموسی نداشته باشند. 
زیرا انکشافات علمی، فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی افغانان به شکل پراگنده در سراسر دنیا در سه دهۀ قبل قطره های نابی اند که اگر همه را باهم یکجا کنیم دریای خروشانی را تشکیل میدهد که هر نوع قدرت بیرونی مغرض و مداخله گردر برابر آن به جزاز یک خس بیجانی بیشتر نخواهد بود.
به امید روزی که همه باهم در سرزمین و ذادگاه خود ما در یک فضای عاری از هر نوع جنگ و خشونت و برادر کشی در کنار هم با یک فکر واحد و ساززنده، در کنار خانواده های خود، همچو گرد همآیی های را سازماندهی و پی گیری کنیم که به جای جستجوی راه حل خشونت و باز سازی، پلان های انکشافی و پیشرفت اقتصادی را به شکل رقابتی با جوامع غربی پلانریزی و تصمیم گیری نمائیم.
بیاید با هم دست وحدت داده هرفرد کشور ما را به جای یک پشتون، یک کابلی، یک هزاره ، یک ترکمن و یک ازبک ، یک برادر و یک هموطن و از همه والاتر یک انسان بدانیم و در برابرش انسان باشیم.

با عرض حرمت