آرشیف
نــــوروز فـــرصتی مغتنم و مقبول یــا بدعتی مــذمـــوم
محمداسماعیل حقانی
(وَ تَرَی الارْضَ هامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَیْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ) [حج/ ۵]
از زمان شکلگیری نخستین اجتماعات بشری، انسانها برای مرور کردن و زنده نگه داشتن خاطرات مشترک، بر اساس سنت سرشتی، به فکر اعیاد افتاده و با آنها مأنوس شدهاند. هر یک از امتها، روزهایی را برای نمایش زیباییها و اعلان شادی و به فراموشی سپردن سختیهای زندگی، تعیین کردهاند.
هدف از اعیاد، گاهی صرفاً احساس و ابراز شادی و سرور عمومی و برخورداری از آزادیهای فردی و جمعی، بوده که در جریان عادی زندگی، میسر نمیشده است. وگاه تفریح و شادی عمومی در مناسبتهایی مانند عید بهار و عید نیل، به دلیل بهرهمندی از این نعمتهای با ارزش بوده، و در مواردی نیز، هدف از اعیاد، یادآوری خاطرهی شخصیتهای مورد علاقهی جامعه یا رویدادهای خوشایند بوده است. مانند عید آزادی بعد از بردگی و استبداد، عید استقلال بعد از اشغال یا عید جهاد بعد از سکون و رکود، که عمدتاً منظور از آنها، بالا بردن سطح هوشیاری عمومی نسبت به آرمانهای جامعه بوده، تا از این طریق، نسلهای جدید را در فضایی سرشار از سرور و شادی با گذشتهی خود آشنا نموده، و ضمن تقویت احساس عزت و افتخار، ارادهی لازم را برای طی مسیر کمال، در آنان ایجاد کنند. (۱)
نوروز، یکی از مناسبتهایی است که از قدیم الایام، با آداب و رسوم ویژه و متنوع خود، در میان کُردها و فارسی زبانان و برخی دیگر از ملل و اقوام، گسترهی نفوذ وسیعی داشته است، تقارن آن با یکی از مهمترین پدیدههای طبیعی، که هر ساله منشأ تحول و دگرگونی عمیق در چهرهی بخش گستردهای از کرهی زمین میشود، سبب شده است که از دیر باز، توجه اقشار مختلف مردم به آن جلب شود؛ در این ایام بخش عمدهای از مردم، ضمن تفریح و شادی، و مسافرت و دید و بازدید، به برگزاری آداب و رسوم دیرینهی آن میپردازند. زیبایی و آراستگی زمین و رمز و رازهای نهفته در آن، ذهن شعرا و سخنوران را به خود مشغول کرده و فقها و علمای دین نیز در باب نحوهی تعامل با مراسم نوروز از نگاه دیندارانه به بحث و جدل پرداختهاند. در این نوشتار، تلاش شده است از زوایای مختلف، نگاهی گذرا به نوروز و حواشی آن، داشته باشیم.
نوروز، رخدادی طبیعی
وضعیت و نحوهی استقرار خاص و برنامه ریزی شدهی زمین در مدار، و چرخش حساب شدهی آن به دور خورشید (حرکت انتقالی)، و به دور خود (حرکت وضعی)، از عمدهترین عوامل تاثیرگذار در تبدیل زمین به زیستگاهی مناسب برای نسل بشر و سایر موجودات زنده هستند، که در طول تاریخ بر روی این کرهی خاکی امکان حیات یافتهاند. تغییرات فصول سال، و توالی شب و روز، حاصل این نظم دقیق و حیرتانگیز میباشد
در طول سال، بخش وسیعی از طبیعت کرهی زمین، به تناسب هر یک از فصول، دستخوش تحول و دگرگونی اساسی میشود و بدینسان تنوعی شگفتانگیز در عالم خلقت، به نمایش گذاشته میشود که تمام صفحات آن، سرشار از ظرافت و زیبایی است. اما در میان این مجموعهی متنوع و جذاب، فرا رسیدن فصل بهار به دلیل تجلی بدیعترین صحنههای زیبای خلقت، بیش از بقیه در کانون توجه قرار گرفته است.
آغاز فصل بهار، که در ایران به لحظهی تحویل سال موسوم است، حاصل پدیدهای است که در اصطلاح نجوم، به آن اعتدال بهاری میگویند. در این لحظه، از دید ناظر زمینی، خورشید از صفحهی استوای سماوی میگذرد و حرکت خود را به سمت شمال آسمان ادامه میدهد. اعتدال بهاری در نیمکرهی شمالی، دقیقاً همزمان با اعتدال پاییزی در نیمکرهی جنوبی رخ میدهد و در آن طول شب و روز برابر است.
در این ایام علاوه بر افزایش تدریجی طول روز، تغییر زاویهی تابش خورشید نیز بر میزان بهرهمندی زمین از گرمای حیات بخش خورشید میافزاید، تا حاکمیت سرما را به خط پایان نزدیک کند. (۲) در نتیجهی این تحولات، جنبشی عظیم در درون زمین برپا میشود؛ انگار از دل زمین، زیبایی، شور و طراوت میجوشد، استعدادهای حیات و سرزندگی شکوفا میشوند، دانهها و بذرهای مدفون در زیر خاک، زمینهی رشد و بالندگی مییابند، جویبارها روان شده و کوه و دشت و صحرا با تمام توان، خود آرایی میکنند. گویی همه با هم انسانها را به همسویی با بیداری و شور و نشاط و جنبش و رویش طبیعت، فرا میخوانند.
نوروز از نگاه شاعران
جمال دلربای طبیعت در ایام نوروزی، چشم و روح هر بینندهای را نوازش میکند. و با جلوهگری بینظیر خود، جهانی از معنی و رمز و راز را عرضه مینماید. از این رو است که حافظ، مخاطب خود را چنین سفارش میکند:
بصحرا رو که از دامن غبار غم بیفشانی
به گلزارای کز بلبل غزل گفتن بیاموزی
نقش و نگار دلفریب بهار، به دلیل روح حساس و طبع لطیف شعرا، بیشترین تأثیر را بر این قشر داشته، و ژرفترین احساسات و زیباترین معانی و توصیفات را متناسب با زمینهی فکری و زاویهی دیدشان، در ذهن آنان پرورش داده است. که به عنوان نمونه به ذکر برخی از آنها میپردازیم.
سعدی، با توصیف ماهرانهی صحنههای دل انگیز بهار، دریچهای به عالم معنا گشوده و راهی به سوی خالق زیباییها یافته و از این طریق، مردم را به تماشای جمال پروردگار، فرا میخواند:
خیز و غنیمت شمار جنبش باد ربیع
ناله ى موزون مرغ بوى خوش لاله زار
هر گل و برگى که هست، یاد خدا میکند
بلبل و قمرى چه خواند؟ یاد خداوندگار
برگ درختان سبز، در نظر هوشیار
هر ورقى دفتریست معرفت کردگار
ودر جای دیگر میگوید:
که تواند که دهد میوه الوان از چوب؟
یا که داند که برآرد گل صد برگ از خار؟
آدمىزاده اگر در طرب آید نه عجب
سرو در باغ به رقص آمده و بید و چنار
کوه و دریا و درختان همه در تسبیحاند
نه همه مستمعى فهم کند این اسرار
مولانا، جنبش و حیات دگربارهی زمین را، پس از دوران سردی، سکون و رکود زمستان، رمز و سمبل رستاخیز بزرگ و نمونهای از حیات پس از مرگ، میداند:
این بهار نو روز بعد برگریز
هست بُرهان بر وجود رستخیز
عمر خیام نیشابوری دراین تغییر و تحول، اشارتی به ماهیت تیزپای زمان و گذر سریع عمر، و ضرورت استفاده از فرصت کوتاه زندگی یافته است:
چون ابر به نوروز رخ لاله بشست،
برخیز و بجام باده کن عزم درست
کاین سبزه که امروز تماشاگه توست،
فردا همه از خاک تو برخواهد رست
–
بنگر ز صبا دامن گل چاک شده
بلبل ز جمال گل طربناک شده
در سایه گل نشین که بسیار این گل
از خاک برآمده است و در خاک شده
مضامینی مشابه با لحن و آهنگی دلنشین، در دوبیتیهای باباطاهر نیز آمده است:
گلان فصل بهاران هفتهای بی
زمان وصل یاران هفتهای بی
غنیمتدان وصال لاله رویان
که گل در لاله زاران هفتهای بی
–
عزیزان موسم جوش بهاره
چمن پر سبزه، صحرا لاله زاره
دمی فرصت غنیمتدان در این فصل
که دنیای دنی بیاعتباره
و فریدون مشیری در شعری زیبا، قدرت ابداعش را در به تصویر کشیدن زیباییهای بهار، به نمایش گذاشته و سپس بیمناک از عدم بهره گیری کافی از این فرصت مغتنم، هشدار میدهد:
ای دریغ از «تو» اگر چون گل نرقصی با نسیم
ای دریغ از «من» اگر مستم نسازد آفتاب
ای دریغ از «ما» اگر کامی نگیریم از بهار …
نوروز در اساطیر باستانی
در خصوص ریشه و اساس مراسم نوروز، چون این موضوع از لحاظ تاریخی به دوران حاکمیت فرهنگ شفاهی بر میگردد، روایتهای مختلف وارده در بارهی آن قابل رد یا اثبات نیستند. در اکثر منابع، دو روایت بیش از بقیه مورد توجه قرار گرفتهاند: یکی موضوع را به قیام کاوهی آهنگر نسبت میدهد، که به دوران حکومت سیاه ضحاک پایان داد، و دیگری آن را به پیروزی جمشید بر دیو، و نشستن وی بر تخت پادشاهی منسوب مینماید.
در بارهی پیدایش و تسمیهی نوروز، در لغتنامهی دهخدا، چنین آمده است:
«فردوسی اندر پادشاهی جمشید گوید:
به فر کیانی یکی تخت ساخت
چه مایه بدو گوهر اندر نشاخت
…
جهان انجمن شد بر آن تخت او
شگفتی فرومانده از بخت او
به جمشید بر گوهر افشاندند
مر آن روز را روز نو خواندند
…
چنین روز فرخ از آن روزگار
بمانده از آن خسروان یادگار
از این داستان بر میآید که نوروز را به معنی روز نو و تازه یعنی روزی که سال نو بدان آغاز گردد، میدانستهاند. ابو ریحان گوید: از رسمهای پارسیان، نوروز چیست؟ نخستین روز است از فروردین ماه و زین جهت روز نو نام کردند زیراک پیشانی سال نو است. (التفهیم چ همایی ص۲۵۳) دربارهی پیدایش نوروز افسانههای بسیار نقل شده که هر چند اساطیر است اما تواتر آن اخبار وجه تسمیهی نوروز و همچنین قدمت انتساب آن به اعصار آریایی نیک آشکار میگردد.» (۳)
«اینکه افسانهها اختراع این جشن را به جمشید منسوب کردهاند، که دیوها را به گردونهاش بست و آنها را به آسمان راند، نشان میدهد که مبنای نوروز تجسم یک جنگ اسطورهای بین نور و ظلمت باید بوده باشد و منجر به مقهور شدن دیو به وسیلهی جمشید، که یک نمونهی اولین انسان ایزدی است شده است.
یک روایت کهنهی دیگر اولین نوروز را مربوط به غلبهی فریدون، پادشاه افسانهای و پهلوان ایزدی بر ضحاک اژدها نشان میدهد. و این افسانه همچنین جنگ بنیادی بین نور و ظلمت را که غلبه در آن، غلبهی نور و بهار بر تیرگی و زمستان است نشان میدهد.» (۴)
«بیشتر منابع جمشید را پایهگذار نوروز و سایر رسمهای نیکو دانستهاند. طبری و فردوسی نیز همین روایت را تایید کردهاند. بیرونی (آثار الباقیه ۲۸۰ به بعد) روایات مختلفی را در این باب و در مورد وجه تسمیه و برپایی آن گرد آورده است.» (۵)
چنانچه از منابع تاریخی بر میآید، مراسم مربوط به ایام نوروز، قبل از اسلام رایج بوده و ارتباطی با اسلام ندارد. انتساب آن به آیین زرتشت نیز مستند به دلایل قابل قبول نمیباشد. و آنگونه که ژاله آموزگاردر کتاب «زبان فرهنگ اسطوره» ذکر کرده است، نام نوروز در اوستا نیامده است.» (۶)
مهرداد اوستا، اعیاد بازمانده از عهد ایران باستان را به دو دسته تقسیم میکند: «اعیاد دینی یا گاهنبارها که اعیادی از آنِ زردشتیان است، و اعیاد ملی که برجستهترین آنها نوروز، مهرگان و جشن سده است». (۷) و ذکر میکند که علت این تقسیمبندی این است که در اوستا سخنی از عید نوروز و عید مهرگان و جشن سده در میان نیست.
«اگرنوروز، مهرگان و جشن سده هندو ایرانی بودند، باید به نحوی در وداها و اوستا از آنها یاد میشد، و چنین نیست و تا پایان دورهی اوستایی نیز اشارهای بدانها وجود ندارد.» (۸)
لغتنامهی دهخدا نیز، زیر واژهی نوروز، در بخش پیدایش و تسمیهی نوروز، ذکر کرده است که در اوستا از نوروز نامی نیست. (۹)
از مجموعهی شواهد فوق چنین برمی آید که نوروز را نباید مناسبتی دینی به حساب آورد و برگزاری مراسم مربوط به آن در حوزهی عبادات و مناسک دینی نمیگنجد. بلکه با آن باید مانند مناسبتی ملی و در حوزهی آداب و رسوم تعامل کرد.
نوروز و مناسبتهای مرتبط با آن از نگاه علمای دین
علمای دین و فقها در خصوص برگزاری مراسم نوروز و حواشی و لواحق آن، از قبیل: ابراز شادمانی، تبریک گفتن، هدیه دادن و هدیه گرفتن، مراسم چهار شنبه سوری و سیزده بدر، طیف گستردهای از نظرات از تحریم مطلق تا اباحهی کامل را ابراز نمودهاند.
به طور خلاصه، آن دسته از علما که قائل به جواز مراسم نوروزی هستند، میگویند نوروز در محدودهی عادات و رسوم است. و باستناد قاعدهی «الاصل فی المعاملات الاباحه الا ما حرّمه الشرع»، از آنجا که نصی صریح، دال بر ممنوعیت نوروز وجود ندارد، آن را امری مباح میدانند. و اساساً در حوزهی عادات، نیازی به جستجو در میان نصوص برای یافتن ادلهی جواز امور، نمیبینند. و همین که دلیل قطعی و نص صریح مبنی بر تحریم آنها وجود نداشته باشد، برای روایی، کفایت میکند. این مضمون را علی باپیر در صفحات ۶۲ تا ۶۵ کتاب «جه ژن و یاد و بؤنه کان و هه ڵسه نگاندنێک»، از ابن عثیمین نقل میکند. همچنین در صفحهی ۵۵ همان کتاب از ابن تیمیه، چنین نقل میکند: «الاصل فی العبادات ان لا یشرع منها الا ما شرعه الله و الاصل فی العادات ان لا یحظر منها الا ما حظره الله. اصل در عبادات این است که هیچ عملی مشروع نیست مگر آنچه خداوند آن را تشریع کرده باشد و در حوزهی عادات، هیچ امری ممنوع نیست مگر اینکه خداوند آن را منع کرده باشد.» (۱۰) از سوی دیگر، قائلین به تحریم نوروز، دلایل زیر را به عنوان پشتوانهی رأی خود، اقامه کردهاند:
۱.در اسلام تنها دو عید فطر و قربان، اعیاد پذیرفته شدهاند و مقرر کردن زمان یا مناسبت دیگری را به عنوان عید، بدعت و حرام میدانند. و برای این موضوع به احادیث زیر استناد میکنند:
الف) «لکل قوم عیداً و هذا عیدنا» رواه البخاری و مسلم
ب) روایتی که انس آن را بدین مضمون نقل کرده است:
قدم رسول الله صلى الله علیه و سلم المدینه و لهم یومان یلعبون فیهما، فقال: «ما هذان الیومان؟» قالوا: کنا نلعب فیهما فی الجاهلیّة، فقال رسول الله صلى الله علیه و سلم: «إنّ الله قد ابدلکم بهما خیرا منهما، یوم الاضحی و یوم الفطر» (۱۱) زمانی که پیامبر (ص) وارد مدینه شد، مردم آنجا دو عید داشتند که در آنها به سرگرمی و شادی میپرداختند. رسول خدا فرمود: «اینها چه روزهایی هستند؟» گفتند در دوران جاهلیت در این ایام، تفریح وشادی میکردیم. رسول خدا فرمود: «خداوند، بهتر از آنها را برایتان جایگزین کرده است: عید قربان و عید فطر». در خصوص این حدیث نکات زبر در خور تأمل میباشند:
۱)از دو مناسبت دوران جاهلیت، که توسط عید قربان و عید فطر جایگزین شدهاند، در اصل روایت نامی برده نشده است. اما کسانی مانند محمد شمس الحق عظیم آبادی در عون المعبود، نوروز و مهرگان را ذکر کردهاند. که جای سوال دارد زیرا به نظر نمیرسد که اعیاد باستانی ایرانی در جزیرة العرب در سالهای نخستین اسلام، چندان رایج شده باشند که پیامبر (ص) آنها را با فطر و اضحی منسوخ نماید ولی در عین حال خود پیامبر از آنها بیاطلاع باشد و سوال کند: «ما هذان الیومان؟»، به نظر میرسد آشنایی با نوروز و مهرگان، در جزیرة العرب، عمدتاً پس از ورود اسلام به ایران و ارتباط بیشتر اعراب با ایرانیان، صورت گرفته است.
در صورتی که مسلمانان از مفهوم این حدیث، نهی صریح مراسم قبلی را برداشت کرده باشند، انتظار میرفت که آن مناسبتها در میان مسلمانان به فراموشی سپرده میشدند. در حالی که از بررسی منابع چنین بر میآید که مراسم نوروزی پس از اسلام، نه تنها حذف نشده بلکه همواره بیشترین نفوذ را در بخش وسیعی از کشورهای اسلامی داشته است. ابن تیمیه در مقام استدلال برای اینکه حدیث مورد نظر، متضمن نهی شدید است، با بیان اینکه «اقتضای تبدیل یک رفتار، ترک رفتار قبلی است،» میگوید: «همین که آن مناسبتها به فراموشی سپرده شدند، و اثری از آنها در دورهی پیامبر و خلفا باقی نماند، دلیلی بر نهی شدید پیامبر میباشد.» (۱۲) بنا بر این به نظر نمیرسد که نوروز، یکی از این دو روز بوده باشد.
۲)اعیاد اسلامی منحصر به دوعید قربان و فطر نیستند. پیامبر صلى الله علیه و سلم، در مواردی ایام دیگری را نیز به عنوان عید مسلمانان معرفی کرده است. برای نمونه ایشان در خصوص روز جمعه فرمودهاند: «إن هذا یوم عید جعله الله للمسلمین…» (۱۳)
و در حدیث دیگری که أبو داوود و ترمذی آن را روایت کردهاند، میفرماید: «یوم عرفه و یوم النحر و أیام منی عیدنا اهل الاسلام وهی ایام اکل و شرب» (۱۴)
منتقدین آنان نیز این نکته را میپذیرند، که اعیاد دینی مسلمانان، محدود و منحصر به مناسبتهایی هستند، که توسط پیامبر، صلى الله علیه و سلم معرفی شده و قابل تغییر و تبدیل نیستند. اما آنان بر این باورند که علاوه بر اعیاد دینی، در میان ملتها، اقوام و کشورهای مختلف، اعیاد و مناسبتهای ملی و میهنی فراوانی وجود دارند، که نباید آنها را، هم ردیف اعیاد دینی یا رقیب آنها دید. روز ملی کشورها، روز پیروزی انقلابها و رهایی ملتهای تحت ستم، روز تولد یا مرگ رهبران یا قهرمانان ملی، روز مادر و بسیاری از مناسبتها که در آنها مراسم یادبود و بزرگداشت برگزار میشود، از این جملهاند. این مناسبتها خارج از حوزهی عبادات بوده و در دایرهی عرف و عادات، قرار میگیرند.
انتساب به آیین زرتشت: در اینکه نوروز از اعیاد باستانی ایران است، تردیدی وجود ندارد، اما منسوب کردن آن به آیین زرتشت، مستند به دلایل قابل قبولی نمیباشد. که در بخش «نوروز در اساطیر باستانی»، به تفصیل و با ذکر منابع به بیان و شرح این موضوع، پرداختیم.
۱-تشبه به کفار: در قرون گذشته، به دلیل نزدیکی زمانی به دوران حاکمیت عقاید زرتشتی، و دلبستگی جمع زیادی از مردم به آن اعتقادات، انجام برخی از مراسم نوروزی، دغدغهی تشبه به کفار را ایجاد میکرد و باعث تقویت پایگاه و جایگاه آنان میشد، لذا برخورد فقها در آن دوران با چنین مراسمی، با توجیه تشبه به کفار، منطقی و قابل قبول است و با شرایط زمان صدور فتوا تناسب دارد. اما در شرایط کنونی که به مرور زمان، آن اعتقادات به فراموشی سپرده شده، و در صحنهی اجتماع، نمود و بروز چندانی ندارند، با عنایت به قاعدهی «الحکم یدور مع علته او سببه»، این دغدغه منتفی است. بنابراین لازم است در این قبیل موضوعات به فتاوای متناسب با شرایط روز جامعه، مراجعه کرد. زیرا آداب و رسوم و عادتها در هر زمان و زمینی باید با در نظر گرفتن همان شرایط، سنجیده شوند.
۲-تعظیم آتش: در این خصوص نیز، به دلیل تقدس آتش نزد زرتشتیان، فقهای همعصر یا نزدیک به دوران سلطهی اعتقادات زرتشتی، روشن کردن آتش در مناسبتها را به شدت منع و تحریم میکردند. از آنجا که فتاوای منع و تحریم در شرایطی کاملا متفاوت با جو فکری کنونی مردم صادر شدهاند، و روشن کردن آتش در این روزگار و توسط مردم این مناطق، ارتباطی با تقدیس و تعظیم آتش ندارد، نمیتوان آن را دلیل تحریم روشن کردن آتش در این عصر و در این مناطق دانست.
۳-هدایای نوروزی
رفتار خلفا و حکام نیز در خصوص گرفتن هدایای نوروزی متفاوت بوده است، به گونهای که معاویه در دوران حکومت خود دستور داده که در نوروز و مهرگان به کارگزار او خراج بپردازند و تا زمان عمر ابن عبدالعزیز به همین صورت عمل میشده است. اما عمر ابن عبدالعزیز با این رسم موافق نبوده و آن را لغو کرده است. (۱۵)
فقها نیز در بارهی حکم شرعی هدیه دادن و هدیه گرفتن به مناسبت نوروز، اتفاق نظر ندارند. گروهی رأی به حرمت دارند و جمعی آن را مجاز میدانند.
در عون المعبود، شرح سنن ابی داوود، آمده است: که قاضی أبوالمحاسن حسن بن منصور حنفی گفته است که هدیه دادن در این روز، به قصد بزرگداشت آن منجر به کفر میشود. (۱۶)
اما در مقابل، عبدالله بن بیه نایب رئیس اتحادیهی جهانی علمای مسلمان، معتقد است که هدیه دادن به غیر مسلمانان یا پذیرش هدیه از آنان، ایرادی ندارد، زیرا «پیامبر صلى الله علیه و سلم هدایای غیر مسلمانان را پذیرفت، همانند بزرگ قبطیان مصر و دیگران.» (۱۷)
ابن تیمیه نیز، پس از استدلال به روایت پذیرفتن هدیهی نوروز، توسط حضرت علی (رض)، و رأی حضرت عایشه (رض)، مبنی برجواز گرفتن هدیهی نوروز (میوه) از همسایگان مجوس، چنین نتیجه گیری میکند: «فهذا کله یدل علی أنه لا تأثیر فی المنع من قبول هدیتهم، بل حکمها فی العید وغیره سواء» (۱۸) یعنی همهی این مستندات، براین نکته دلالت دارند که مناسبت نوروز، تأثیری در ممنوعیت قبول هدیه ندارد و حکم این موضوع در عید و غیر آن، مساوی است.
۴-تبریک مناسبت نوروز: آرای فقها در خصوص تبریک گفتن مناسبتهای اجتماعی و اعیاد غیر مسلمانان متفاوت و گاهی متضاد است.
شیخ عبداله بن بیه با استناد به آیات قرآنی، ضمن مجاز شمردن نیکی به مشرکان مسالمت جو و اهل کتاب (۱۹) چنین استدلال میکند: اگر پذیرفتهایم که ازدواج با اهل کتاب، مجاز است، (۲۰) و زوجین باید با ایجاد محیطی سرشار از آرامش، نسبت به همدیگر مودت و رحمت داشته باشند، (۲۱) و فرزندان ملزم به نیکی به والدین هستند، (۲۲) آیا فرزندی که عید مادر مسیحی یا یهودی خود را به او تبریک نگوید، به نیکی با وی رفتار کرده است؟ این فرزند باید با خویشاوندان مادریاش بسان پدر بزرگ، مادر بزرگ، دایی، خاله، و فرزندان آنها، که حق خویشاوندی و نزدیکی بر گردن وی دارند، چه رفتاری داشته باشد؟
در شرایطی که غیر مسلمانان در تبریک اعیاد اسلامی به مسلمانان، پیشدستی کنند، بر جواز و مشروعیت تبریک متقابل به آنها در مناسبتها و اعیادشان، تاکید بیشتری میشود. زیرا خداوند به مسلمانان چنین دستور داده است () ۲۳استدلال به رای برخی از علما در خصوص جواز قبول هدیه از غیر مسلمانان، یا تبریک مناسبتهای آنان به این منظور آورده شدهاند، که با اطلاع از آن نظرات، همین رفتارها با مسلمانان و مناسبتهای عرفی و عادتی آنان به طریق اولی قابل پذیرش خواهد شد.
مراسم ایام نوروزی
بخش عمدهای از آداب و رسوم و رفتارهای معمول در جریان مراسم نوروزی، که سبب میشوند سرور و شادی، لایههای مختلف جامعه را فرا بگیرد، نه تنها تضادی با مقاصد شریعت ندارند، بلکه در بسیاری از موارد، همسو نیز میباشند؛ خانهتکانی و نظافت کلی محل زندگی، پوشیدن لباسهای نو و خوش رنگ، پاکیزگی و آراستگی، سیر و سفر، تفریح و شادی عمومی، دید و بازدید شادمانه، جمع شدن خانوادهها، صلهی رحم و مراسم دوستانه، بخشش و دلجویی، ابراز محبت و هدیه دادن و هدیه گرفتن، دعا و آرزوی موفقیت برای یکدیگر، به فراموشی سپردن کینهها و کدورتهای دیرینه و برقراری دوستیهای تازه و ایجاد انس و الفت بین طبقات مختلف جامعه، همگی جزو رسوم و عادات پسندیده، و رفتارهای سازنده بوده، که با عقل و شرع کاملاً سازگارند و در این ایام، با گرمابخشی به محافل و مجالس، نقش مؤثری در همگرایی اجتماعی ایفا میکنند.
اما دستهای دیگر از رفتارها نیز در این ایام، رایج هستند که به دلیل مخاطرهآمیز بودن یا ایجاد مزاحمت برای شهروندان یا به دلیل آسیب به محیط زیست، با شرع و عقل سازگاری ندارند. استفادهی وسیع از مواد محترقه و ترقههای قوی و خطرناک، آلوده کردن هوا به دلیل آتش زدن لاستیک خودروها، بیتوجهی به حفظ محیط زیست با ریختن زباله، تظاهر به فسق و بیبندوباری اخلاقی، نمونههایی از رفتارهای نامطلوب شایع در این ایام هستند. اخیرا آسیب رساندن به درختان و زمینهای کشاورزی و مراتع، در جریان سیزده بدر، به دغدغه و نگرانی جدی کشاورزان تبدیل شده است. علاوه بر اینها مجموعهای از افکار و رفتارهای خرافی نیز در این ایام مرسوم هستند، که مبنای عقلی ندارند؛ باور به اینکه پریدن از روی آتش زردی آنها را میگیرد و سلامتی به آنها میدهد. نحس پنداشتن روز سیزده فروردین، و دفع نحوست آن با خروج از منزل، و گره زدن سبزهها، از این جمله هستند.
یکی از نامطلوبترین و پر مخاطرهترین رفتارهای رایج در ایام مرتبط با نوروز مخصوصا چهارشنبه سوری، استفاده از ترقهها و انواع مواد محترقه است. در سالهای اخیر مکرراً با حوادث ناگوار و صحنههای دردناک در این ایام روبرو بودهایم. هر سال مواد محترقهی غیر استاندارد قویتر وارد بازار میشوند که علاوه بر تولید صدای مهیب و آزار دهنده، در مواردی سبب بروز آسیبهای جسمی شدید نیز میشوند.
قربانیان اصلی آلودگی صوتی حاصل از این ترقهها، مادران باردار، بیماران، سالمندان و افراد ضعیف و ناتوان هستند، که این ایام را با دلهره و نگرانی مضاعف سپری میکنند. زیرا عدهای برای سرگرمی خود با رفتارهای ماجراجویانه، باعث بر هم زدن آرامش نیمبندشان میشوند. بنابر این طبیعی است که به جای مشارکت در شادی عمومی، به خاطر تضییع حقوقشان به واسطهی این اقدامات غیرمنصفانه نگران، و نسبت به آن معترض باشند. بخش عمدهای از ساکنان محلهها و مسئولین مراکز آموزشی و بیمارستانها و مراکز درمانی نیز از این بابت بسیار گلهمندند.
دردناکتر و تأسفبارتر اینکه، درسالهای اخیر، خسارات جانی و مالی اعم از مرگ و میر، نقص عضو، مجروحیت و سوختگی و تخریب و آسیب دیدن ساختمانها در اثر انفجار و آتشسوزی نیز، دامنه و شدت بیشتری داشنه است. افراط در ایجاد هیجان و ماجراجویی، هر ساله خانوادههایی را به عزا مینشاند، جمع زیادی را راهی مراکز درمانی کرده و آنان را به جای شرکت در شادی، تفریح، و دید و بازدید، درگیر درد و رنج و مصیبت مینماید. تعدیل و اصلاح گریزناپذیر این وضع، نیازمند عزم ملی مستمر و جدی میباشد که مسئولیت آن بر عهدهی دولت، سیاستگذاران، رسانههای عمومی، نهادهای فرهنگی، آموزشی و مدنی، صاحبان تریبونها، شخصیتها و بالاخره سرپرستان خانوادهها میباشد.
لازم است متولیان امر فرهنگ در جامعه، به گونهای حکیمانه و منطقی و با صبر و حوصله، در جهت تقویت و برجسته نمودن وجوه مثبت، و تعدیل و اصلاح موارد ناپسند این رفتارها، اقدام کنند. تفکیک این موارد و اقدام در این راستا، نیازمند دقت فراوان است. و نباید به گونهای عمل شود که شائبهی ایستادگی همه جانبه در برابر آداب و رسوم ملی ایجاد کند، که نه مطلوب است و نه مؤثر. دین نیز نمیخواهد سُنن ملّی اقوام را از میان بردارد، بلکه در صدد آن است که به آنها سَمت و سویی متعالی بدهد، و صرفاً مواردی را بر نمیتابد، که با فطرت انسان و ارزشهای متعالی مغایرت دارند. این اصل را نیز باید به خاطر داشت که شیوهی اسلام در نحوهی تعامل و برخورد با عرف و آداب و رسوم، اصلاحگرانه بوده و با برخوردهای قهرآمیز و خشن و انقلابی، میانهای ندارد. برای علمای دین نیز مناسبتر آن است که به مخاطبان خود در این مناسبتها توصیه کنند که در عین حال که از افکار و رفتارهای خرافی و اذیت و آزار دیگران و آسیب رساندن به محیط زیست پرهیز میکنند، از زیباییهای طبیعت لذت ببرند، در شادی و تفریح عمومی و وجوه مثبت عادات و رسوم این ایام، با جامعهی خود همراه باشند، و با تأمل در این پدیدهها و نگاه عبرتبین به رویش و رستاخیز طبیعت، فرصتی برای آغاز فصلی نوین از زندگی فراهم کنند. که در آن ضمن بازبینی رفتارها و عملکرد گذشته، به جستجوی نقاط قوت و ضعف خود، بپردازند، و با شور و نشاط و همت و تلاش مضاعف، نسبت به ایجاد تحول درونی و اصلاح امور مادی و معنوی خود، اقدام نمایند.
——-محمداسماعیل حقانی غور —
ارجاعات:
(۱) محمود شلتوت، من توجیهات الاسلامیه، دارالشروق، قاهره، بیتا، ص ۴۵۶
(۲) اینترنت، مقالهی پیدایش فصول، نوشتهی مرتضی دلاوری.
(۳) لغت نامهی دهخدا، جلد ۱۵، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم، زیر واژهی نوروز
(۴) زرین کوب، عبدالحسین، نقش برآب، انتشارات سخن، تهران، ۱۳۷۴ چاپ سوم، ص۴۴۹
(۵) یاحقی، محمد جعفر، فرهنگ اساطیر واشارات داستانی در ادبیات فارسی، ۱۳۷۵، انتشارات سروش، تهران، ص۴۲۶
(۶) آموزگار، ژاله زبان فرهنگ اسطوره انتشارات معین ۱۳۸۶ تهران ص ۲۴۹
(۷) بهار، مهرداد، پژوهشی در اساطیر ایران، چاپ اول، بهار ۷۵، مؤسسهی انتشارات آگاه، تهران، ص ۴۹۵
(۸) همان
(۹) لغت نامهی دهخدا، جلد ۱۵، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم، زیر واژهی نوروز
(۱۰) علی باپیر، جه ژن و یاد و بؤنه کان و هه ڵسه نگاندنێک، نوسینگهی ته فسیر، ۲۰۱۲، هه ولێر ص ۱۶۹
(۱۱) محمد شمس الحق عظیم آبادی، عون المعبود شرح سنن ابوداوود، جلد۲، دار الحدیث، قاهره، ۲۰۰۱، ص ۴۸۰
(۱۲) ابن تیمیه، اقتضاء الصراط المستقیم بشرح ابن عثیمین، دار ابن هیثم، مصر، ص ۲۳۴
(۱۳) سنن ابن ماجه به شرح ابی الحسن الحنفی، محقق: خلیل مأمون شیحا، دار المعرفه، بیروت، ۲۰۰۰، جلد ۲ ص ۱۶
(۱۴) ابن تیمیه، اقتضاء الصراط المستقیم بشرح ابن عثیمین، دار ابن هیثم، مصر، ص۲۴۲
(۱۵) علی باپیر، جه ژن و یاد و بونه کان و هه لسه نگاندنیک، نوسینگهی ته فسیر، ۲۰۱۲، هه ولیر ص ۱۶۹
(۱۶) محمد شمس الحق عظیم آبادی، عون المعبود، دارالحدیث، قاهره، ۲۰۰۱ جلد دوم ص۴۸۰
(۱۷) عبدالله بن بیه، صنعت فتوا و احکام اقلیتها، ترجمهی عبدالظاهر سلطانی، نشر احسان، تهران ص۳۳۳
(۱۸) ابن تیمیه، اقتضاء الصراط المستقیم بشرح ابن عثیمین، دار ابن هیثم، مصر، ۱۴۲۱، ص۳۰۰
(۱۹) (لَا ینْهَاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یقَاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَلَمْ یخْرِجُوکُم مِّن دِیارِکُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَیهِمْ إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُقْسِطِینَ) (ممتحنه/۸)
(۲۰) (الْیَوْمَ أُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ حِلٌّ لَّکُمْ وَطَعَامُکُمْ حِلُّ لَّهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ مِن قَبْلِکُمْ…) (مائده/۵)
(۲۱) (وَمِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیهَا وَجَعَلَ بَینَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً…) (روم/۲۱)
(۲۲) (وَقَضَى رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِیاهُ وَبِالْوَالِدَینِ إِحْسَاناً…) (اسرا/۲۳)
(۲۳) (وَإِذَا حُییتُم بِتَحِیةٍ فَحَیواْ بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللّهَ کَانَ عَلَى کُلِّ شَیءٍ حَسِیبًا) (نساء ۸۶)
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور