آرشیف

2016-2-9

نظام اقتصادی اسلام و مقایسه آن با نظام های سرمایه داری و کمونیزم
نظام اقتصادی اسلام یک نظام میانه رو،عدالت محور و از نگاه سیاسی و اجتماعی برای جامعه خیلی مفید میباشد.در این نظام هم رفاه فردی و در عین حال رفاه اجتماعی مورد توجه قرار میگیرد که ، این به خودی خود بهترین راه حل در مقابل نواقص نظام های سرمایه داری(کاپیتلیزم) و کمونیزم میباشد.نظام اقتصادی اسلام دارای سه اصل میباشد که عبارت اند از: ملکیت دوگانه(فردی و اجتماعی)، آزادی مقید اقتصادی و تکافل اجتماعی میباشد.
اصل اول،ملکیت دوگانه : در این اصل رفاه و مفاد هر فرد جامعه مد نظر بوده و به هر فرد اجازه داده میشود تا در حد شریعت اسلام فعالیت نموده و امرار معیشیت کند.در عین حال،از ملکیت اجتماعی نیز به هیچ وجه چشم پوشی صورت نمی گیرد، اجناس و خدمات عامه بصورت وسیع مورد توجه قرار گرفته و در انکشاف آن سعی همه جانبه صورت میگیرد.در نظام های سرمایه داری و سوسیالیزم که هر کدام به ملکیت فردی و اجتماعی بصورت افراطی برخورد کرده و صدمات بزرگ و جبران ناشدنی بر جامعه وارد میکنند.نظام سرمایه داری از آزادی مطلق اقتصادی حرف میزند،که مداخله دولت را در اقتصاد قبول نمیکند.این تفکر در طول تاریخ باعث بوجود آمدن بی عدالتی اجتماعی و بحران های بزرگ سیاسی و اقتصادی در جهان شده است. در عین حال،عقیده نظام سوسیالیزم بر اینکه ملکیت خصوصی نباید وجود داشته باشد و تمام ملکیت ها باید به دولت تعلق داشته باشد هم،یک عقیده مناسب به شمار نمیرود.به دلیل اینکه ، هر کس هر چه ، بدست می آورد از آن دولت بوده و دولت مکلف بر تامین نیاز های اساسی مردم میباشد.در اینجا عدالت دیده نمیشود چون زحمت یک فرد بالای همه تقسیم میشود فقط برایش همان چیزی داده میشود که دولت میخواهد.زمینه پیشرفت و ترقی فردی وجود نداشته و از انسان فقط به شکل یک ماشین کار گرفته میشود.
اصل دوم،آزادی مقید اقتصادی : اسلام تمام فعالیت های اقتصادی را آزاد اعلام کرده تا اندازه یی که از شریعت اسلامی بیرون نباشد، یعنی تا هنگامی که فعالیت فرد برای خودش و جامعه ضرری نرساند ، برایش مانعی نیست.در عین حال اسلام،مداخله حکومت را نیز در اقتصاد ضروری دانسته و نقش دولت را در اقتصاد مهم و سازنده تلقی میکند.نظام سرمایه داری که یک اقتصاد بدون مداخله دولت میخواهد،با آن هم در طول تاریخ خود و بطور خاص در بحران دهه 60 به صورت بسیار شدید ضرورت به مداخله دولت در اقتصاد پیدا کرد.در حال حاضردر کشور های که مبدای نظام کاپیتالیزم شناخته میشوند دولت نقش سازنده در اقتصاد های شان داشته و حکومت های شان دست وسیعی در اقتصاد دارند.نظام کمونیزم که همه چیز را بوسیله دولت میداند هم بخاطر عدم میانه روی به مشکلات گوناگونی چون نبود انگیزه نفع در کارگران مواجه گردیده است.
اصل سوم، تکافل اجتماعی : تکافل به معنای کمک و تعاون میباشد.به این مفهوم که افراد جامعه به یکدیگر حس همکاری داشته باشند و هیچگاهی منافع اجتماعی تحت تاثیر منافع فردی قرار نگیرد. تکافل اجتماعی تنها بعد مالی نداشته بلکه جنبه معنوی نیز دارد بطور مثال ایجاد آزادی ، عدالت ، مساوات و غیره. وسایل تکافل اجتماعی شامل زکات ، سرسایه ، هدایا و غیره میباشد.
در خاتمه،گفته میتوانیم که نظام اقتصاد اسلام یک نظام بسیار موثر و عدالت محور میباشد که هم باعث توسعه فردی و در عین حال انکشاف اجتماعی یک جامعه گردیده و باعث جلوگیری از مشکلات بزرگ همچون بی عدالتی،ایجاد طبقات و در عین حال بحران های بزرگ اقتصادی میگرد