آرشیف

2014-12-30

afrotan

مکثی بر آبدار خانه ای۱ بنام دفتر “سیأ” سی طالبان درقطر …و تکه های از خطبه ای مارشالی !

پیوسته به گذشته قسمت پنجم 
 

چنانچه شما دوستان عزیز مطلع هستید در چهار مین قسمت این یادداشت از شما بزرگواران خواسته بودم که سخنان و روایتی از حضرت مارشال صاحب را که حاویی بیان معادله انتقال قدرت از دولت اسلامی افغانستان برهبریی استاد ربانی به اداره موقت به ریاست حامد خان کرزی را با نگاه موشگافانه تجزیه و تحلیل فرمائید تا خود تان نسبت به اظهارات اعتراف گونه ای از جناب مارشال صاحب که واقعأ " فهیم " و" خبیر" در همه امور عالم است قضاوت کنید . یکبار دیگر توجه تانرا به بخشی از ازمتن اظهارات حضرت مارشال صاحب جلب میکنم .

« پس از تشکیل کنفرانس بن حین انتقال قدرت به اداره موقت برهبریی جناب حامد کرزی وضع ارگ مقر ریاست جمهوری افغانستان با اندازه ای خراب بوده که حتی برای کاکای حامد کرزی رئیس اداره مؤقت افغانستان که لابد در مهمانخانه های ارگ باید می خوابید شخصی بنام رئیس صاحب اعتبار راغرض آوردن یک تخته کمپل فرستادید تاکاکای کرزی شب را بدون کمپل سپری نکند . ؟! »

شما خواننده گان فکور و نخبه گان ارجمندی که بسیاری از شما حوادث ووقائع دست کم چهار دهه آخیر افغانستان را به یاد دارید نسبت به دغدغه و تفکر دو ماه آخیر حکومتی که بنام دولت اسلامی افغانستان !!برهبریی مرحوم استاد برهان الدین ربانی برکابل را که پس از سقوط رژیم طالبان و القاعده بر افغانستان ، برارگ کابل مستولی شده بود چگونه تصویر میکنید ؟ آیا درپرتو این گونه اعترافات از زبان کسی که ازنگهبانان و پایه گذاران اصلی تراژیدیی کشور و مردم افغانستان به حساب می آید نسبت به لشکریان این " نگهبان گُربه ای " ۲ درحوزه اعتبارو اعتماد جامعه آسیب دیده افغان خاطره های دردناکی از لشکریان چنگیزخان و راهزنان افسانه ای یونان قدیم به ذهن تک تکی از شما خطور نه میکنند ؟ آیا دو ماه برای غارت اثاثه و اسباب یک خانه بزرگ به مانند ارگ ، قصری که ازدیوارهای آن تا هنوز هم ناله ها و فریاد های ستمدیده گان تاریخ بلند میشوند فرصت کمی است ؟ به یقین که هرانسان باعزت و باشرفی از سرزمین به خون آغشته ما از چنین هذیان گوئیهای مارشال صاحب که بسیاری از لشکریان سربه کف راه آزادی و دفاع از میهن را دزدان سرگردنه معرفی میکنند برئت خواهند جست .!
البته با احترام کامل باید اذعان داشت و گفت که درسرزمین افغانستان بسیاری از پهلوانان معرکه با کارت مذهب و ملیت بازی میکنند و برخی از توده های فقیر نشین این سرزمین نیز به تناسب مواجبی که بدست می آورند آنها را می ستایند اما آنچه که واقیعت دارد این است که این سرداران جنگ اندکترین تعلق با مذهب ندارند البته این هم راست است که برخی از سران دسته های از جنگجویان در اوج فتوحات نظامی و به چنگ آوردن غنائیم مادی بصورت کاملأ ساده لوحانه در خدمت شبکه های استخباراتی در آمدند و آرام ، آرام القاب و مدالهای بلند بالای مذهبی و دولتی را بر شانه های آنها آویزان ساخت . البته شبکه های امنیتی و استخباراتی آنگاهی به این هدف پلید و استراتیژیک خویش نائل آمدند که در گام نخست بسیاری از رجال و چهره های میهن دوست و آزاده ای را نشانه گرفتند و با قلم ها و زبان های آلوده و لزومأ باروت و گلوله های آزمائیش شده از سر راه ماشین فاجعه بدور ساختند و با اطمینان کامل راه شانرا ادامه دادند .

مکثی بر آبدار خانه ای بنام دفتر "سیأ" سی طالبان درقطر
چنانچه بار ها گفته ایم و نوشته ایم طالبان و طالبانیزم هیچگاه یک گروه و اسم خاص نیست بلکه پدیده عام در عرصه نظریه و روش بنیاد گرایانه عملی ساختن اسلام در افغانستان و اکثرجوامع شرقی بویژه اسلامی است . طالبانیزم را به عنوان یک پروژه کاملأ سیاسی و در خدمت نیروهای خشونت طلب و شبکه های استخباراتی منطقه و جهان باید مورد بررسی و تحلیل قرار داد . روی همین ملحوظ تأسیس و گشودن دفتری بنام دفتر طالبان در قطر سلسله ای از آخرین تلاش های شبکه های اطلاعاتی و استخباراتی منطقه و جهان باید به حساب آورد .درست زمانی که افتتاح دفتر طالبان در قطر امید های کاذبی ! ۳را برای تحقق صلح در افغانستان ایجاد کرده بود ناگهان با بلند ساختن بیرق دوران حاکمیت طالبان بر دفتر نمائنده گی طالبان در قطر آن همه این امید های کاذب هم در دریای از تحجر و خشونت غوطه ور شدند .البته نه میتوان از برجسته ترین انگیزه ها و توجهاتی که درتأسیس دفتر قطر وجود داشته است چشم پوشید و آنهم تحقق عملیه صلح در افغانستان است که در یک بسته مجهول و دُ م بریده پیچانده شده است . زیرا به قول کارشناسان حوزه سیاست هیچگاه نه میتوان صلح را که از جنس و جوهر اعتبار دانیسته شده است با هزینه کردن میلیارد ها دالر و یورو ازبازار بدست آورد و خریداری کرد . اینکه فرآیند مصالحه با طالبان در راستای خروج نیروهای عملیاتی ناتو از افغانستان دنبال می شود ناگزیر باید ریشه های این مصالحه را دربسته ای که با زرورق اداره مؤقت ودر نخستین کنفرانس« بن » برای مردم درد دیده افغانستان پیچانده شده بود جستجو کرد و از همه مهمتر با توجه به وضعیت پاکستان و تغییر دولت و حزب حاکم در پاکستان باید این روند را نیز موثر بر مجموعه تحولات منطقه دانست. چنانچه تاریخ بیش از یک دهه افغانستان گویای این واقیعت است که راهکار پروژه صلح با مخالفین از همان آغازاداره موقت درچهارچوب تشکیلات طویل و عریضی بنام "کمیسیون تحکیم ثبات وصلح درافغانستان " برهبریی حضرت صبغت الله مجددی براه انداخته شد که به نسبت تداؤم جنگ و تضعیف بنیاد های دولتی که با مشروعیت مشروط درمعاهده کنفرانس اول بن گنجانیده شده بود بالاخیره بدون انجام اصلاحات بنیادی وزیربنائی در ائتلاف جهانی مبارزه با تروریزم فقط با اتکا برظواهر تشکیلاتی پس از انجام چند ما نور سیاسی که بنام نشست های مشورتی مشترک صلح میان افغانستان و پاکستان برگزارگردید نهادی بنام « شورای عالی صلح افغانستان » متشکل از چهره های به ظاهر برجسته کشور برهبریی مرحوم استاد برهان الدین ربانی بربستر خرابه های "کمیسیون تحکیم ثبات وصلح درافغانستان " اظهار وجود کرد . 
اما بدنیست غرض آگاهی شما خواننده گان عزیز این یادداشت خاطره خصوصی ام را که به نقل ازخاطرات برخی از دوستان قدیم و خبیرراقم این سطوراستوار است به شما عزیزان نیزدر میان بگذارم . تا ازیکسو به این حقیقت دردناک و تلخ پی ببرید که ائتلاف جهانی مبارزه با تروریزم برخلاف گذشته نه چندان دور که کشور های بزرگ صنعتی و استعماریی شامل دراین ائتلاف با تنهائی وبصورت غیر مشروع وارد افغانستان و منطقه میگردیدند و سرانجام با شکست روبرو میشدند این بار با کمربند های بسته مشروعیت یعنی باساس فیصله سازمان ملل متحد وارد افغانستان و عراق گردیدند . لهذا در گام نخست گروه خونی ی تمامی ساکنان وباشنده گان اصلی سرزمین های را که تروریزم ودهشت افگنی درآن جوانه میزنند باعینک سیاه قوانین ومعادلات نظام سرمایه داریی مافیائی تشخیص و تثبیت نمودند وبرویت تشخیص روانی مردمان این خیطه آسیب دیده همان فورمول تاریخی « نصفُ لی و نصفُ لک !» را وارد حوزه سیاست های جهانی در افغانستان و منطقه ساختند ، تمامی نهاد های حاکم بر سرنوشت جوامع شرقی بویژه افغانستان را بدست داروغه های سپردند که در تمامی سال های خون وخطردر کنار رودخانه های سن و تایمزاروپا و قمار خانه ها و کازینو های لاس ویگاس امریکا las Vegas ودیگرکشورهای متروپل شامل درائتلاف جهانی علیه تروریزم غرق درلذت وامنیت بودندوبصورت فورمول ذکرشده پروژهء نامشروعی بنام«دولت واپوزیسیون !!»جابجا کردند و خونبهای شهیدان معرکه با استعماررا با امتیازات دهها هزار دالر حقوق و معاشات و دیگر امتیازات اجتماعی و اقتصادی کسب میکنند و می بلعند .

لهذا نباید تعجب کرد که برخلاف معمول در گذشته جوامع عقب مانده شرقی حتی در میان منتقدین و اپوزسیون ِ اعم از «مسلح وغیرمسلح!!» به ندرت چهره های برجسته و عدالت خواه ملی دیده میشوند بدون شک که این گونه وضعیت درروند زندگی مردم افغانستان بسیار قابل تأمل است .

این مسأله اگر از یکسو تجربه شکست و ناکامی و یاهم انحراف و مسخ نهضت های ملی و مذهبی که تحصیلکرده ها و کتله های با نام ونشان روشنفکر رهبریی آنها را بر عهده داشته است برای ما در دست داد از سوی دیگر ضرورت یک شک دکارت گونه ای Cartesian doubt ۴ در راه و رسم روشنفکری برای تحصیلکرده های راستین کشورسنتی افغانستان بخصوص در حال حاضرفوری و حیاتی نموده است .

وقتی برخی از نخبه گان و رجال برجسته در تشکیلاتی موسوم به « جبهه ملی افغانستان » به رهبریی مرحوم استاد برهان الدین ربانی چون مارشال فهیم، امیر اسمعیل خان، شهزاده مصطفی ظاهر، سید محمد گلاب زوی ، جنرال رشید دوستم ، استاد محمد اکبری و دیگران به طرف دولت پوشالی حامد کرزی سوق داده شدند تشکیلاتی بنام « جبهه ملی افغانستان » نیز با فروپاشی مواجه شد

و مرحوم استاد ربانی که قرار بود از زادگاهش ولایت بدخشان در پوشش نمائنده مردم به دؤمین دوره پارلمانی مجلس افغانستان خود را کاندید کند بنیاد و اساس یک معامله تاریخی سیاسی با گروهی که بدور حامد کرزی جمع گردیده بودند گذشته شد . و در یک موافقتنامه امضأ نشده رئیس کرزی متعهد گردید تا اگر جناب استاد از ریاست جبهه ملی افغانستان استعفی دهد برعلاوه کاندیدای وی بحیث سناتور انتصابی به مشرانو جرگه و ریاست شورای مشورتی امنیتی میان پاکستان و افغانستان در تعیین اعضای کابینه – والیها و سفرای افغانستان در خارج از کشور نیز سهم لازمی برای وی درنظر گرفته خواهد شد ، که این قرارداد بصورت امضأ نشده مورد توافق مرحوم استاد برهان الدین ربانی و آقای حامد کرزی رئیس اداره کابل قرار گرفت و در مرحله نخست ریاست شورای سه روزه مشورتی با پاکستان به عهده مرحوم استاد ربانی قرار گرفت . و چنانچه پیش بینی میگردید شورای مشورتی صلح افغانستان تأسیس شورای عالی صلح را که جاگزین "کمیسیون تحکیم ثبات وصلح درافغانستان " خواهد بود به تصویب رساند و از دولت افغانستان بویژه شورای امنیت ریاست جمهوری افغانستان تقاضا بعمل آمد تا به تأسیس نهاد مستقل و دارای نمائنده گی های با صلاحیت در ولایات افغانستان اقدام نمائند . که پیوست با اعلام این خبر دولت جاپان کمک مبلغ ۲۵۰ میلیون دالرپول نقد را برای امور مقدماتی و اداری شورا ی عالی صلح از طریق وسائل ارتباط جمعی به نشر رساند .بدون شک هر خبری در باره کمک و تقویت شورای عالی صلح که دست آورد سه شبانه روز تلاش های اعضای شورای مشورتی صلح افغانستان تحت زعامت مستقیم استاد برهان الدین ربانی بحساب می آمد مغائربا قرارداد امضا نا شده بااداره حامد کرزی غریزه ء ریاست خواهی « شورای صلح!!» را نیزدروجودمرحوم استاد ربانی تقویت میبخشید.درحالیکه شورای عالی صلح وارث تمامی میراث های مادی ومعنوی بوده که ازبدو تأسیس ادارهء موقت بنام "کمیسیون تحکیم ثبات وصلح درافغانستان " تحت ریاست حضرت صبغت الله مجددی انجام فعالیت میکرد . لهذا کاملأ طبیعی است که درصورت اجرای کامل این قرارداد با ریاست شورای صلح حضرت صبغت الله مجددی و انتصاب استاد ربانی بحیث سناتور انتصابی و سپس ریاست مشرانو جرگه فورمول معروف « نصفُ لی و نصفُ لک !» به وجه احسن تحقق می یافت و گروهی از مدعیان دروغین رهبریی جهاد و اسلام بصورت مساویانه در قدرت سهیم میگردیدند . البته مفرادات این معامله آنگاه جامه عمل پوشید که فرمان تقرر جناب صلاح الدین ربانی فرزند ارشد مرحوم استاد ربانی بحیث سفیر کبییر جمهوری اسلامی افغانستان در ترکیه به امضا رسید و متصل این معاهده جناب صلاح الدین ربانی که قبلأ مسؤلیت شبکه خصوصیتلویزیونی نور مربوط به املاک و دارائی های به باد آورده جمیعت اسلامی افغانستان برهبری مرحوم استاد برهان الدین ربانی را بر عهده داشت بحیث سفیر کبیر افغانستان در انقره پایتخت ترکیه آغاز به کار کرد . جالب ترین بخش این مسابقه در قدرت آنجا و آنگاه بوده که به قول آن دوست بزرگواری که درتمامی جلسات منعقد در ارگ حضور داشت …

ادامه دارد

۱ آبدارخانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) اطاقی که در خانه های بزرگان مخصوص تهیه ٔ چای و قهوه و شربت و امثال آن است 
۲ با پیروی از ضرب المثل معروفی که « گربه را نگهبان گوشت ساخت !» 
۳ امید های کاذبی بخاطری گفته شده است که تأسیس دفتری بنام دفتر برای طالبانی که در برابر حاکمیت کابل میجنگند محصول اراده آزاد انسان جامعه افغانستان بوده است و از سوی دیگر صلح متاعی نیست که با رفتن به بازار آنرا از مغازه تهیه کرد 
۴ شك دكارتی (‏Cartesian doubt): كه در آن برای نیل به مقاصد استدلالی هر عقیده‌ای كه درباره آن یقین كامل ندارد خطا پنداشته می‌شود. روش شك مستلزم آن است كه همه باورهای سابق خود را نادرست فرض كنیم. تنها باید به چیزی اعتقاد آوریم كه كاملاً به درستی آن یقین داریم. كم ترین تردید درباره درستی آن برای كنار نهادنش كفایت می‌كند.