آرشیف

2014-11-3

afrotan

مولود‌هاي نامشروع قدرت سیأ سی درافغانستان !

طوریکه خواننده گان ارجمند میدانند از چند ماه بدینسومیتود نگارشم را کمی تغییر داده ام و جدید ترین حوادث و وقائع را بصورت مستند و کوتاه تقدیم شما عزیزان می کنم اما گاهی بصورت استثنائی و فوق العاده  برخی از همان مطالب تازه ای را نه میتوانم بصورت فشرده و مختصر خدمت خواننده گان عزیز برسانم زیرا هرچه داستان میهن به خون آغشته مانرا دنبال میکنیم و در این راه به پیش میرویم به تدریج مطالب جانبی و لازم برای تشریح و تفسیر همه جانبه حوادث مورد بحث ما در برابرم ظاهر میشوند . در چنین شرائط است که ناگزیر با تمامی تلاشهایم که در راه  مختصر رساندن روح حقیقت حوادث انجام میدهم نه میتوانم بحث را بویژه در حوزه  جامعه شناسی  و تاریخ آدیان همچون در دیگر حوزه های حیات بشر بصورت فشرده و مختصر ارائیه نمائیم  از این بابت از تمامی خواننده گان گرانقدر و علاقه مندان گرامی این قلم قبلأ پوزش می طلبم . اما بعد :
نخستین وتازه ترین مطلبی که از قول رئیس اشرف غنی دامت برکاته به نشررسیده همانا اظهاراتی است که در پاسخ به پرسش یکی از خبرنگاران حاضر در کنفرانس مطبوعاتی منعقده مورخ           ۱۰ عقرب ۱۳۹۳ در قصر ریاست جمهوری گفته بود  که شما در نشست روند استانبول طالبان را مخالفان سیاسی خواندید آیا به واقعیت طالبان مخالفان سیاسی هستند؟ اینگونه فرموده بودند :
https://www.youtube.com/watch?v=UnftMBmUB4Q
« هر کسی که با نظام مشکل داشته باشد مخالفت سیاسی دارد، مخالف سیاسی به مخالف مسلح بدل می شود از این جهت باید وضاحت داشته باشیم دیدگاه اختلافات سیاسی در برداشت وجود دارد اگر این را قبول نکنیم چرا صلح میخواهیم؟ صلح را با کسی نمیکنیم که دیدگاه مشترک سیاسی داشته باشیم          ما افغانها هم از نگاه وطن پرستی، از نگاه اعتقاد به دین مبین اسلام و از نگاه آینده دیدگاه مشترک داریم اما بر این که دولت چی رقم تشکیل شود چی وظایفی را انجام بدهد و یا به چی شکل جامعه ای ما اداره شود نظریات مختلف در جامعه ما وجود دارد.!»
بیان چنین اظهارات پارادُکسیال از زبان کسی که وقتی برای نخستین بار به پیشگاه خداوند (ج) و مردم افغانستان بحیث رئیس جمهور کشور  حلف وفاداری یاد میکرد سخنرانی اش را با خطبه سیاسی خلیفه اسلام حضرت ابوبکر (رض) آغازنموده بود جایی نهایت تعجب دارد . زیرا درهمان سخنرانی تاریخی اش با استناد بر سخنان خلیفه گرامی اسلام  که بدون شک سخنرانی یک زعیم سیاسی یا رئیس نظام آن با توجه به شرائط عمومی سیاسی و اقتصادی آن روزگار بود چگونه ممکن است مردی بیش از چهارده صد سال پس از آن روزگار سخنانی بر زبان آرند که نه میتوان  به جزنگاه سکولار Secular به زندگی بویژه  در تقابل با اظهاراتی که در نخستین سخنرانی اش بر آن استناد نموده بود چیز دیگری تعبیر نمود .
https://www.youtube.com/watch?v=n2OhWu5S_dg
البته باید گفت که مفهوم سکولاریسم Secolarism همچون بسیاری از مفاهیم نوین دیگر ، بر بستر تجربه مدرنیته در اروپای جدید روئیده و از درون اندیشه ، فرهنگ و فرآیند تحولات چهار قرن آخیر مغرب زمین سر بر آورده است ودر راهیابی به دنیای فرهنگها و زبانهای غیر غربی لباس ترجمه ها و معانی گوناگونی را بر تن کرده است . وشاید هم تعبیر رئیس اشرف غنی  هم از همین گونه تعبیر های معیوبی باشد . بدون شک که فرآیند سکولاریسم Secolarism دارای ترمنولوژی و پرنسیپ های مربوط با خودش است که  جهت اطلاع حضرت رئیس اشرف غنی خان باید گفت که اینگونه سخنان متضاد وپارادُکسیال به جز اینکه توهمات و فرآورده های یک  "استراتیژیی شتر مرُغی" دانیست تعریف دیگری ندارد ، چنـــانچه بــارها به عنـوان یـک شاگـرد کـوچک این حوزه به عرض رسانده ام دین مقدس اسلام یک بسته ای است که بحیث  مجموعه  اصول و ارزش های متعالی انسانی برای تمامی نسل ها و باشنده گان تمامی زمانه ها  از جانب خداوند بزرگ با تناسب فطرت فردی و اجتماعی انسانها در نظر گرفته شده است و خداوند (ج) نیز این حقیقت بزرگ دینی را چنین توضیح  می دهند :  يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ ادْخُلُواْ فِي السِّلْمِ كَآفَّةً …ای کسانیکه ایمان آورده اید شما در سَلمِ که همانا اسلام باشد بصورت کامل و به اقتضای و کفایت هر زمان داخل شوید .  لهذا باید گفت که اسلام یک اندیشه تکاملی درذات  انسان است ، نه یک کالا یا مجموعه ای از اجناس صادراتی ، ! و نه هم یک شعار انتخاباتی ! البته باید اذعان کرد که نوع نگاه اعتقادی جناب رئیس  اشرف غنی نسبت به  انسان و جامعه همچنان دین و اندیشه که وی از آن  بحیث یک اعتقاد مشترک با مخالفان مسلح افغانستان یاد میکند نه تنها با حقائق زمینی انطباق ندارند بلکه آدم کشان حرفوی و مزدوران شبکه های جاسوسی مانند دسته های از تروریستان القاعده وغیره که در بستر فضیلت های مصنوعی اش از مخالفان مسلح به مخالفان سیاسی تنزیل یافته اند  نیز از آن برئت  اعلام میدارند زیرا رجال و شخصیت های  با طبع  و سیاست های مکارانه و شتر مرغی را اهل  یک معامله سیاسی نه میدانند  وآنها را فاقد اراده آزاد و مستقل می شمارند . همچنان که قبلأ نیز ازین قلم مطالعه فرموده اید اسلام از لحاظ اجتماعی و تاریخی  دارای یک شکل و رنگ خاصی نیست بلکه جوهر و حقیقت متعالی الهی است که با چرخ عقلانیت و خِرد اجتماعی یا همان اجتهاد پویا و دینامیک استعداد های نهفته در انسان را زنده میسازد و درراستای تربیت و پرورش وی توجیه میکند بنأ در پرتو  آنچه که امروز در جامعه خود میبینیم خشونت بصورت مافیائی عملی میشود  و هر روزو هرلحظه  قربانیان تازه ای را به شکل درد آوری در دآمن خود میگیرد ، 

وجه مشترک در نگاه وطن پرستی ۱ مخالفان مسلح  سیاسی با رئیس اشرف غنی  :
حتی اگر همه مدافعان وضع موجود متحد شوند و بگویند که دیگر مخالفان مسلح *  و آدم کشان حرفوی وابسته با شبکه های استخباراتی چون سازمان اطلاعات نظامی پاکستان ISI سازمان امنیت عربستان GENERAL  INTELLIGENCE  SERVICE  (   GIS) وغیره سازمان های جاسوسی منطقه و جهان یکشبه تغییر موضع داده و با  استخاره های قدرت رئیس غنی اهلی شده اند مخالفان مسلح مردم افغانستان را در بستر استراتیژیی شترمرغی روزی برادران ناراضی و روزی هم مخالفان " سیأ " سی بنامند .  نه میتوان از کشتار های بی رحمانه مخالفان مسلح  که با وعده وکلید های  بهشت بصورت و انجام عملیات انتحاری  توسط نوجوانان نابالغ  انجام میگیرند چشم بپوشانند .  شاید هم نگاه وطن پرستی جناب رئیس اشرف غنی با نگاه قاتلان مردم و جاسوسان استخبارات معلوم الحال منطقه و جهان یکی باشد اما هیچگاه نباید  رئیس اشرف غنی به نمائنده گی از  صد ها هزار شهید اعم از برادران هزاره ، پشتون ، تاجیک – ازبک – ترکمن و دیگر اقوام مظلوم ساکن در افغانستان را کشتار های خونینی که قبل و یاهم در خلال سیزده سال رژیم مبارکه مافیائی  به شکل فجیعی انجام یافته است  در بازار مکاره صلح به قمارزند . رئیس اشرف غنی  در کنفرانس دیروزی خود که پس از سفر بیت الله و چین در باغ ارگ قصرریاست جمهوری دائر نموده بودگفتند  : هر کسی که با نظام مشکل داشته باشد مخالفت سیاسی دارد، مخالف سیاسی به مخالف مسلح بدل می شود از این جهت باید وضاحت داشته باشیم دیدگاه اختلافات سیاسی در برداشت وجود دارد اگر این را قبول نکنیم چرا صلح میخواهیم؟ پس از صغری و کبرای که در آن کنفرانس از سوی رئیس غنی گفته شد سرانجام در تعریف حکومت وحدت ملی فرمودند :
 سی و شش سال جنگ، مهاجرت، زیاده از سه میلیون مهاجر در ممالک همجوار، زیاده از یک میلیون مهاجر در ممالک اروپایی و امریکایی و غیره، زیاده از یک میلیون بیجا شده ای داخلی آیا انعکاس کننده از این نیست که نظریات مختلف وجود دارد دلیل از اینکه حکومت وحدت ملی !! تشکیل شده است از خاطر چیست؟
براستی هم که آقای رئیس غنی را باید به جایی دؤمین متفکرجهان  مفتخر بر لقب نخستین متفکر دنیا ساخت ، تعریفی را که  این آقای دومین متفکر جهان از حکومت وحدت ملی!! دارند چنان مسخره آمیز است که موجب خنده های پیهم  موشها ی اهلی شده و" سیأ"سی شده  نیز میگردد . چه کسی نه میداند که طرح حکومت وحدت ملی !! برای نخستین بار و پس از مشاجرات و مجادلات لفظی  وبه " قول اعلیحضرت  حامد کرزی  جنگ های زرگری " و حتی هشدار های پهلوانان پنبه ای هردو دسته برای براه انداختن انقلابات سبز و نارنجی با مداخله مستقیم جان کری John Kerry وزیر خارجه دارالخلافه واشنگتن و یان کوبیس  Kubiš  . jan نمائنده خاص سابق سرمنشی ملل متحد در افغانستان در سفارت کبرای ایالات متحده امریکا در کابل  طرح ریزی و به امضأ رسید و دوتیم انتخاباتی طی موافقتنامه ای  بنام دولت وحدت ملی افغانستان !! بر آن مهر تائید گذاشتند  . !!  
نگاه به آینده و دیدگاه مشترک رئیس غنی با مخالفان تازه سیاسی شده !!
وقتی سخنان تاریخی  جلالتمآب رئیس اشرف خان غنی را درکنفرانس مطبوعاتی مورخ دهم عقرب سال ۱۳۹۳ را شنیدم  بلا درنگ درذهنم خاطره ای از نخستین سالهای قدرت کودتای حزب دموکراتیک خلق افغانستان خطور کرد ، که نقل میکنند وقتی دریکی از علاقه داری های ۲ دور دست افغانستان فرزند نیمه باسواد خانواده که در حلقه های تشکیلاتی حزب حاکم عضویت داشت در یکی از علاقه داری ها بحیث علاقه دار مقرر شده بود و با آمدن به منزل تمرین رفتن به نخستین روز کاری بحیث علاقه دار را میکرد مادرش از وی پرسید که پسرم تو خو امروز بسیار خوشحال هستی علت این خوشی مفرط تو در چیست ؟ پسر که تازه از تمرین ذهنی قدرت  فارغ شده بود در جواب مادر گفت که من بحیث علاقه دار فلان جا مقررشدم ، مادرش نیز به جای اینکه خوشحال شود سخت گریست و گفت که من امروز مطمین شدم که مردم افغانستان مرده اند زیرا وقتی تو که با این فهم و سواد  علاقه دارمقرر شدی پس مردم مرده اند . من هم وقتی سخنان رئیس غنی را بویژه بخش " نگاه مشترک با آئنده " را که گویا کسانی که آدم کشان حرفوی اند و از اجرای هیچگونه جنایت دریغ نه میکنند با جلالتمآب رئیس اشرف غنی که همانا اشرف غنی  احمدزی سابق باشد دارای نگاه مشترکی اند با خود گفتم عجبأ ؛ چگونه ممکن است با حمل لقب دؤمین متفکر جهان و" ریأ " ست جمهوری اسلامی افغانستان  اینگونه پوپولیستی و عوام فریبانه  صحبت کنند ؟ و گذشته ازاین اخلاقأ هم به قدری نشان دهنده سقوط اصول و ارزشهای قبول شده حقوقی و انسانی باشد که در برابر ارضای غریزه شهرت و طبعأ قدرت از حقیقت اظهر من الشمس چشم بپوشاند . و طناب سرنوشت نه تنها از خود بلکه تقدیر ملتی را که از انبوهی مشکلات فرهنگی و اقتصادی رنج می برند بر عقب سرنوشت جانیان و آدم کشان ببندد . واقعأ که دلم براین جامعه تحقیر شده افغانستان سوخت که دراوج قداست تاریخی و عظمت تمدنی و محیطی چه تیپ های حقه باز وعناصر مجهول و مجعول بر سرنوشت شان نازل شده اند . ؟
ادامه دارد 
۱ :اصطلاح  وطن پرستی که در سخنان و فرمائیشات جناب رئیس اشرف غنی وجود داشته است کاملأ مفهوم دیگری را میرساند به گمان غالب که به جایی  وطن دوستی  حین اظهارات  وطن پرستی گفته شده است 
۲ : علاقه داری ها کوچکترین واحد تشکیلاتی در افغانستان  بوده که با گذشت زمان آن واحد ها مبدل به ولایات و ولسوالی شدند .