آرشیف

2014-12-30

afrotan

موضع ما وبرگزاریی انتخابات ” کوپونی!” در افغانستان

 

صلح دالری و دالر های تقدیس شده ؟!

 

 

یک رأس فيل که با یک موتر لاری تصادف كرده و در بخش CCU بستري بود و يك مورچه بيرون از محلی که فیل در آن بستر بود قدم مي زد. دكتر از مورچه پرسيد؛ فرمايشي داريد؟ مورچه گفت؛ اين فيل خيلي به گردن من حق دارد! آمدم كه اگر به خون احتياج داشت، برایش خون بدهم!

قسمت پنجم

دو سه روز پیش بود که از یک منبع موثق شنیدم ائتلاف میان جنرال دوستم و فخر افغان خان اشرف غنی خان احمدزی پس از آنکه آقای جنرال دوستم به حضور اعلیحضرت جان کِری وزیر خارجه امریکا شرف یاب گردید و از آنحضرت شنیدند که جلالتمآب والاحضرت حامد کرزی نه از فخر افغان اشرف غنی خان احمدزی بلکه در انتخابات ریاست جمهوری افغانستان از نامزد دیگری حمایت میکند! ، حضرت دوستم در نشه و خواب پهلوانی فرمود که رئیس صاحب جمهور به ما ازبک ها خیانت کرد ه است و ما هم جواب این بی پروائی و خیانت را با حمایت از دکترصاحب عبدالله یا هر کاندید دیگر ی خواهیم داد !!! هرچند این خبر جدید بود اما به دلیل سخنان همین یک هفته قبل آقای اشرف غنی خان احمد زی که درپاسخ این پرسش نصیر احمد فیاض مجریی مؤقت برنامه ۹۰ دقیقه شبکه جهانی آریانا که آیا شما با مشارکتی که با آقای جنرال دوستم بعمل آورده اید و به گفته مجری ، وی یک مجاهد و شما یک تکنوکرات هستید تا چه حد موفق خواهید شد که یک تغییر بنیادی و مطلوبی را ایجاد کنید ؟آقای غنی احمد زی گفته بود : من از همه اول شجاعت سیاسی جنرال صاحب دوستم را که در اعلامیه آخیری که نشر کرده ابراز امتنان میکنم این یک جرئت می خواست و امیدوارم تا از دیگر بازیگران سیاسی نیز چنین جرئتی ببینیم دوم اینکه این سوال را از جنرال صاحب دوستم کردند؛ که چرا با اشرف غنی احمدزی در یک تکت در آمدی ؟ می فهمید که جواب وی چه بود ؟ برنامه !!! اشرف غنی برنامه را ارائیه کرد بعد از بررسی تمام بدیل های دیگری به نتیجه رسیدیم !!!سخت شگفت انگیز و بهت آور است . زیرا هنوز زخم های عامه مردم بویژه روشنفکران و درس خوانده های جامعه شکوهمند افغان به گرمی ای برنامه ! تشخیص شده از سوی مرشد روحانی حضرت پهلوان دوستم گرم نیامده بودند که نا گهان و پس از انجام ملاقات محترم جنرال دوستم با جان کِری Kerry بانگ شکست این ائتلاف که آقای احمدزی آنرا به دلیل داشتن برنامه روشنی نسبت به تمامی کاندیدا های مقام ریا ست جمهوری افغانستان نسخه مجربی می دانیست نواخته شد . مهمترین و در عین حال اصلی ترین پرسشی که به ؤجود می آید اینست که نزدیک به اکثریتی از کاندیدا های ریاست جمهوری افغانستان منجمله محترم اشرف غنی احمد زی و دیگر پهلوانان معرکه انتخابات پس از استعفئ از مقامات بلند پایه اداره حاکم وارد گود انتخابات ریأ ست جمهوری افغانستان شده اند چرا و به چه دلیل ودر مواجهه با کدامین موانع نتوانیستند به اهدافی که در اجندای به قدرت رسیدن به مقام ریاست جمهوری افغانستان کاندیدا های محترم گنجانیده شده است نائل آیند ؟ آیا این همان اجندا ها ی نیست که در مقاطع گوناگون تاریخ موجب بدترین آزار ها و آذیت های توده های مظلوم و محروم افغان شده اند ؟ آیا واقعأ مقصود از رسیدن به مقام " ریأ "ست جمهوری افغانستان ذکر خیر!! و تکرارهمان مناسبات بدوی و قبیلوی نیست ؟ زیرا مؤقیعت های بسیج شده در جامعه ما چنان سریع ، گسترده و درعین حال مؤقت هستند که همچون مهره های از تسبیح و بصورت ریأ کارانه غارتگری های از غارتگران و چپاؤلگران را توجیه شرعی می کنند نیست !!؟ البته باید گفت که اگر موافقتنامه نخستین کنفرانس بن را اجماع نسبتأ مشروع و مشروط اما به نفع سرمایه داران کمپرادور بدانیم که برخی مفاهیم تاریخی و فراموش شده در جامعه افغانستان چون دموکراسی ، آزادی بیان ،حقوق بشر را بصورت مصنوعی و با نگاه مادی به تاریخ و با تناسب منافع شخصی آنها مصداق بیشتری پیدا کرده است هیچگاه بردل فقرأ و توده های رنجدیده افغانستان نه نشست . زیرا یکی از مشکلات بارز این مسیر که بیش از یک دهه گلون انسان مؤمن سرزمین افغانستان را بی رحمانه می فشارد ، علی الرغم شعار های جذاب و دلنشین اصحاب قدرت یعنی کاندیدا های محترم ریاست جمهوری افغانستان بدون احساس اندکترین مسؤلیت در قبال سرنوشت تاریخی مردم این سرزمین همانا بی توجهی به مسأله عدالت و توسعه همه جانبه و متوازن و شکل نیافته گی نهاد های مدنی و وجود خلأ بین شعار و زمینه های تحقق عملی آنها ست . لهذا متأسفانه هریکی از این کاندیداها ی محترم ریا ست جمهوری بجای توجه به اصلاحات گسترده و بنیادی در جامعه افغانی به کلی گوئی ها و به مصداق آن حکایت معروفی که از متن فرهنگ فلکلوریک ما برخاسته است یعنی « برادرم در کندز پهلوان است » رو می آورند . البته باید توجه داشت که تکرار چنین کلی گوئی ها و شعار های عوام فریبانه پو پولیستی هیچگاه برای انجام اصلاحات بنیادی که به ریشه کن ساختن زمینه های فقر و فساد اجتماعی واقتصادی بانجامند در مسیر دموکراتیزاسیون ملتهای جهان سومی منجمله افغانستان کافی نیست بویژه آنگاهی که در مقابل بسیاری از نهاد های هرچند شبه مدنی نظیر پارلمان و قوای قضایه قرار میگیرند .

صلح دالری و دالر های تقدیس شده ؟!
هیچکسی به شمول ارآکین بلند رتبه ترین ارکان مافیای شبه دولتی حاکم برافغانستان که پس از استعفأی ظاهری ازمقامات بزرگ دولتی درقطار نامزدان و کاندیدان برای احراز پست مقام ریاست جمهوری افغانستان استاده اند نه میتوانند استقرار صلح سراسری درافغانستان را ازبخش نخستین وحیاتی ترین قسمت های اجندأ وبرنامه خویش حذف کنند تا آنجا که برخی از بازوهای مسلح مافیای اقتدار در افغانستان برای رسیدن به چنین صلح فرمائیشی ودالری *گاهگاهی خشونت های مقطعی و مصلحت آمیزی ! را در حوزه حیات سیاسی جامعه افغانی سازماندهی می نمایند که متأسفانه به دلیل فقدان تقوای سیاسی و اقتصادی در وجود فرد ، فردی از زمامداران نا اهل جامعه عقب مانده افغانستان ویروس ثروت اندوزی و غارتگری که از بالا به پائین در حال حرکت است به نوع اعتیاد کشنده تبدیل شده است . وهر آنکه فیل شان هوای هندوستان کند وبادی ازاین دالر های تقدیس شده !! که به برکت سربازان گمنام امام زمان های استخباراتی جهان در قصر های مجللی از « ارگ شریف !!» به ؤفوردر یافت میگردند به مشام های شان رسیده باشد نه میتوانند بصورت مصنوعی هم که بوده و شده مسأله مبارزه با« فساد وتحقق صلح درجامعه !»راازصدرشعارها و وظائف آئنده شان خارج کنند. بدبختانه هنوزهم با سپری شدن دست کم دوازده سالی که ازنظام مقدس جمهوری اسلامی درافغانستان!! میگذرد روح هیولای لبرالیستی واین سیاست گام به گام صلح دالری !! هرچند بصورت پنهان و پیچانده شده در جامه قرئت مافیایی از «مذهب و بازار آزاد !!»همچنان حضور دارد و قربانی میگیرند . !! البته نباید فراموش کرد که تمامی معادلات مربوط به شعار صلح که بحیث یک شعار استراتیژیک در حوزه تبلیغات عوام فریبانه تمامی کاندیداهای مقام ریاست جمهوری افغانستان شناخته شده است از بطن همین سیاست گام به گام و همین روح تقدیس شده مافیائی برخاسته و از قوانین آن تبعیت میکند . از سوی دیگر این سیستم حاکم بر سرنوشت جامعه افغانی بخاطرو دلیلی مافیائی نامیده میشود که در وهله اول نهاد های بزرگ قضائی و قانونی در کشور که لابد باید بصورت دموکراتیک و از بطن جامعه مدنی مشروعیت حاصل نموده باشند و نهاد های متذکره نماد وسمبولی از نهادینه سازیی ضوابط میان احادی از یک جامــــعه پنـــداشته میشوند به اســـاس همــان فورمـــول مـــعروف « نصف لی و نصف لک !!» ذبح شرعی می گردند . طبق همین سیاست مافیائی باید گفت تا سلطنت کامل امپریالیستی اقتصاد مشارکتی لبرال قطع نگردد ؛ انجام و اجرای اصلاحات گسترده در جامعه عقب مانده ای مانند افغانستان یک شعار ماجراجویانه ای است که در راستای تخریب و فریب اذهان عامه و راه گم کردن فعالین و مبارزین واقعی راه استقلال ، آزادی و دموکراسی به حساب می آیند . چنانچه قبلأ به عرض رساندیم موقیعتهای بسیج در جامعه ما ، موقیعت های موقت هستند و مشکل اساسی این چنین جوامع این است که حرکت های موسمی و زود گذر ی را بر بستر تاریخ جوامع بشری تولد میدهند و دراین صورت کاملأ طبیعی است که موتوربینیش اجتماعی و سیاسی این گونه حرکت های تازه به دنیا آمده در میان یک نسل و یک جغرافیای تاریخی ناپدید شوند و هرگز نسل های دیگری از آن مستفید نگردند . 
ادامه دارد 

* : برخی از حرکت های خشونت آمیز در جامعه افغانی لزومأ برای تحقق ورسیدن به چنین عملیه صلح مصنوعی انجام می گیرند.