آرشیف

2014-12-29

afrotan

منحنی قدرت در اند یشه های متفکران خشونت پرور!

 

لژیون اسلامی در خدمت قذافی و جنگجویان القاعده در اختیار  اُسامه  بن لادن !

 
 
قسمت سوم
 

چنانچه در باز بینی نقاط مهم  و کارنامه های چند ین دهه نهضت سیاسی و اجتماعی اخوان المسلمین مصر قبلأ نوشتیم و یاد آوری نمودیم که نهضت آزادی خواهی و ضد استعماریی در خاورمیانه ای که همچون دیگ جوشان و تیغ برنده ای بر گلون د یکتا تورهای  نامدار حاکم بر خاورمیانه فرود می آید   درست از آنجا آبیاری می شود  که محمد عبده پیرو صادق و صاف اندیش مکتب علامه سید جمال الدین افغانی که شعار ش بازگشت همه مسلمانان به قرآن و« گذشته خویش » بود به شمال افریقا آمد و همه علمای اسلامی را گرد هم آورد و آنها را به جای غرق شدن در فلسفه های کهنه و علوم تاریخی قدیمه و انحصار در فقه و اصول و کلام و طرح مسائل خرافی بنام موضوعات استخاره ای و موشگافی های افراطی و ذهنی در احکام فرعی ، دعوت کرد که همه به سراغ قرآن بروید و از تمامی  علوم قدیم و جدید ، اسلامی و غیر اسلامی برای فهم درست و آراسته از قرآن این" پیام " الهی کمک و یاری طلبید ؛ و بکوشید تا مردم منحط و استعمار زده و مذهبی های گرفتار خُرافه و تعصب و جهل با مفهوم حقیقی قرآن به مثابه کتاب آگاهی و معرفت آشنا سازید . از آن زمان که اسلام دوباره بحیث دین آگاهی و زندگی مطرح شد و درمیان مراکز آموزشی ، علمای مذهبی و روشنفکران و مبارزان آزادی خواه بصورت یک برنامه حاد حیاتی و اصلی گسترش یافت وثمره این ابتکار این شد که قرئت و برداشت حاکم از  مذهب که تا آن هنگام افکار را تخدیر میکرد و از شومی سرنوشت خویش که  اسارت مختوم  فکری در برابر استعمار گران تلقی می شد به عامل بیداری ، خِرد و خود آگاهی و قدرت معنوی ووحدت بشر مبدل گشت .
 یکی از نمایان ترین و محسوس ترین  تأثیرات وعوارضی  که با انشعبات گوناگون تشکیلاتی بر تنه مجروح مگر تنومند جنبش اخوان المسلمین مصر بجا ماند همانا تقرب گام به گام تشکیلات این جنبش  با افکارواندیشه های هم آهنگ با قرئت رحمانی وانسانی دینی ازبنیانگذارانی مانند علامه سید جمال الدین افغانی ، شیخ محمد عبده ، امام حسن البنأ ، و ده ها داعی و مرشد دیگری ازاین حرکت بزرگ سیاسی بود که بر سرنوشت تاریخی بویژه عقید تی این حرکت بزرگ  در خاورمیانه  تأثیر فوق العاده ای گذاشت . درپرتو چنین تاریخ پرماجرای حرکت اخوان المسلمین مصر کاملأ بی معنی خواهد بود که حرکت های اصیل ومردمی ای  که امروز سراسر خاورمیانه را به شورش درآورده است از جنس تحجر ونمادی از "گفتمان طالبانی " به شمار آوریم ویاهم وقتی درباره ریشه ها و انگیزه های ظهور این جهش بزرگ تاریخی  مشرق زمین  به گفتگو می پردازیم و یاهم مقاله ای و مطلبی را برشته تحریردرمی آوریم ولزومأ مطالعه دقیق  نهضت اخوان المسلمین مصرو یاهم سائر جنبش های بزرگ تاریخی " چپ " و " راست " مدنیت باستانی " نیل " را به بررسی باید بگیریم علل ظهور و سقوط  نهضت های اجتماعی وسیاسی را نه با معیار های زمان حاضر بلکه با شرائط فرهنگی و سیاسی حاکم بر عصری و روزگاری  که در قلمرو آن جریانات و حرکت های بزرگ و تحول طلبی  پرورش یافته و تکامل کرده اند اکیدأ در نظرباید  گرفت .
نگاهبانان خشونت یا ستون پنجم استعماردرنهضت های آزادی بخش کشورهای عربی !
برخلاف تحلیل های معیوب شیفته گان تجدد که عقل شان به چشم شان است و از درد مصنوعی و مزمن معده رنج میبرند!! معتقد شده اند که بسیاری ازرازهای پوشیده ای ازتاریخ کشورهای خاورمیانه را به نیروی فراست نبوغ آمیزشان کشف کرده ودریافته اند : ازآنجا ئیکه دکتورین واستراتیژیی نهضت اخوان المسلمین مصر با خشونت و گفتمان طالبانی استواراست لهذا نباید به آئنده ی جنبشی که از سرتا سرخاورمیانه بر ضد نظام های دیکتاتوری برخاسته اند چندان امید وار بود . ! برخی از تحلیل گران و کارشناسان کرائی این جماعت که با بهاری شدن هوا ازخواب زمستانی عافیت گویان بر میخیزند ؛ وقتی سخنان بارک اوبامأ Barak Obama  رئیس جمهوری ایالات متحده امریکا بویژه تصویب قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد مبنی براعلام پرواز ممنوع حریم فضائی کشور لیبی را درحمایت از مردم به پا خاسته کشورهای عربی  شنیدند و مرور نمودند بلا درنگ  داد وبیداد رسانه ای را براه انداختند و به زعم شان در جهت منصوب دانستن این حرکت خود جوش توده های فقیر با نظام " سرمایه داریی جهانی " به " برهان قاطع !! دست یافته اند درحالیکه مسأ له انگیزه ء ایجاد حرکت های آزادی بخش و اصلاح طلب خاور میانه باید یکجا و درکنار  بسیاری از نهضت های جهان منجمله حرکت های استقلال طلب در ایالات متحده امریکا و اروپای قبل و بعد از رُنُسانس و حکومت کلیسأ در حوزه تمدنی روم و یونان باستان  حتی حرکت های استقلال طلب و آزادی خواه  در نیم قاره هند مورد مطالعه و بررسی قرار گیرند . زیرا نه میتوان با مطالعه یکجانبه و مجرد حرکت های  اجتماعی و سیاسی در امر پژوهش های علمی و تاریخی به نتائج مطلوبی دسترسی یافت . چنانچه هیچ کسی تصؤر نه میکرد که روزگاری و با این زودی مردی ازنژاد سیاه پوستان که درمیان اکثریتی ازسفید پوستان امریکا، نژاد « پّست » و از لحاظ حقوقی در درجه دوم به حساب می آمد به بلند ترین مقام رهبریی یعنی مقام ریاست جمهوری ایالات متحده امریکا که درعین حال مقام سر فرماندهی ارتش آنکشور را نیز شامل میباشد نائل اید . اما با صد تأ سف که همین تحلیل گران و روشنفکرانی که از وارونه جلوه دادن تکامل اجتماعی و تاریخی حرکت های آزادی بخش دنیا بویژه حرکت های ملی و مذهبی کشورهای عربی و خاورمیانه نان میخورند و نام  کسب میکنند داستان های هزارویکشب قدیم  را درتحلیل های سیاسی خویش مبنی بر شناخت بزرگترین  نهضت سیاسی و اجتماعی مانند اخوان المسلمین مصر نیزبلا وقفه می سرآیند و قضاوت میکنند که با به قدرت آمدن اخوانی ها!! گویا زنان بصورت اجباری مجبوربه به پوشیدن حجاب خواهند شد ودیگرازهیچگونه  موسیقی و هنرخبری نخواهند بود .و دهها موارد دیگری که جهان را از آفت به قدرت آمدن گروه های اسلامی بویژه اخوان المسلمین مطلع می ساختند .
 در راستای این چنین تحلیل های کج اندیشانه وبیمار   یکی از کارشناسان وتحلیل گران صاحب نامی از جهان عرب در گفتگو با رادیو BBC  وقتی بصورت یک جانبه با دغدغه مهمی که از خطرات به قدرت آمدن به استدلال می پرداخت گفتند که با به قدرت آمدن اسلام گراها چنان وضعیت احتناق آوری بر سایه مردم و تمدن مصر باستانی سایه خواهند انداخت که حتی دیگر از منوی رستورانت ها و هوتل ها  « مشروبات الکلی » بصورت عموم حذف خواهند شد و گارسونها دیگر به مهمانان الکل و مشروبات را سرویس نخواهند کرد !!
 جای تعجب آنگاه و آنجاست که همین فورمول ثابت و ساکت در باره احزاب وسائرجنبشهای سیاسی و اجتماعی چپ که درطول وعرض تاریخ و جغرافیای  دیگری از دنیا وبا انگیزه های دیگری گاه گاهی به مشاهده میرسند هیچگونه مطابقت نداشته است . زیرا دیدگاه ها و برخوردهای چنین تحلیل گران رسمی با میزان ومعیار دیگری استوار است و درآن از رسوبات تحلیل های موهوم  و غیر واقعی خبری نیست به هرحال ازاینکه اکنون در این زمینه  فرصت ارائیه تفصیل بیشتروجود ندارد بحث بر آنرا به یک فرصت دیگری موکول میسازم .
اما اکنون دوباره رشته سخن را از همان جایی که ازدست داده بودم پی میگیریم . چنانچه قبلأ در مبحث نخستین انشعابات فکری از بدنه تشکیلات اخوان المسلمین مصر اشاره نمودیم برخلاف دیدگاه رائج  مادی در باره  انشعابات در بزرگترین نهضت های اجتماعی وسیاسی جهان که بر رجحان به منافع مادی و نادیده گرفتن مؤلفه های معنوی استوار است در نگاه و بینیش اکثریتی از نهضت های سیاسی و اجتماعی دینی منجمله جنبش اسلامی اخوان المسلمین مصرو یا هم سائر نهضت های استقلال طلب درخاورمیانه را  مسأله جهان بینی و نگاه به مؤلفه های توحید وشرک تشکیل می دهد . لهذا باید گفت که مسأله انشعابات ، جدائی ها ووصلت های سیاسی و اجتماعی در تمامی حرکت های آزادی بخش اجتماعی بروی همین اصل تکیه دارد.بویژه هنگامی که جهان را به چند بلاک مخصوصی مهندسی وتقسیم بندی کرده بودند وهمه جناح های اعتقادی و اجتماعی درتقویه بخشیدن به بلاک خاص خودشان مشغولیت داشتند ، لهذا بروی چنین انگیزه ودر مطابقت با این اصل که  توجه به مذهب به عنوان قوی ترین انگیزه برای گرائیش به ایمان  در نسل جوان مبدل می شود برای نخستین بار از بطن شرائط تاریخی جهان بویژه خاورمیانه جرقه های یک آتشفشان خونینی بنام « جهاد اسلامی مصر » ازبد نه نهضت بزرگ اخوان المسلمین مصر که ریشه دراندیشه های شیخ محمد عبده و بالاخره افکار فلسفی و انسانی علامه سید جمال الدین افغانی داشت همه دنیای مسالمت جو بویژه روشنفکران دینی  دنیا را تکان داد و این لرزش آنگاه که خالد بن احمد شوقی اسلامبولی یکی از اعضای برجسته  « جهاد اسلامی مصر » بتاریخ ۶ اکتوبر ۱۹۸۱ میلادی به اتهام ترور انور سادات رئیس جمهوری مصربازداشت گردید و  بروز ۱۵ آپریل ۱۹۸۲ محکوم به اعدام شد اکثر مسلمانان نواندیش جهان را به حیرت واداشت و جهاد اسلامی مصررا  که برای نخستین بار بر مبنای برداشت و قرئت متحجرانه از اسلام توسط یک پزشک مصری بنام ایمن الظواهری که در ماه جون ۱۹۵۱ در شهر قاهره چشم به جهان گشود بنیاد گذشته شد ، مسؤل این عمل تروریستی دانیستند اما شواهدی که پس ازاتمام جنگ رویاروی میان شرق و غرب و انهدام امپراطوری سرخ از سوی منابع امنیتی و استخباراتی جهان غرب به نشر رسید حکایت از این دارد که در از میان بردن و قتل انور سادات نیز مشابه با  حوادثی که درهمان زمان ودرست درهمان دهه ای ازتاریخ درپاکستان رُخ داد ومنجربه قتل جنرال ضیأالحق دیکتاتور نظامی پاکستان گردید دخالت شبکه های استخباراتی غرب دورازامکان نبوده است . با همه این حال و احوال آوردن و انتقال جنگجویان عرب به جبهه نبرد افغانستان که به نبردگاه بزرگی ازشرق وغرب تبدیل شده بود وبسیاری ازعوامل دیگری به شمول جهاد برحق مردم متدین و ستمدیده افغانستان زمینه های سقوط بزرگترین قدرت اشغالگرزمان یعنی اتحاد جماهیر شوروی را فراهم ساخت با تلقی کردن ختم مأموریت امریکا درمنطقه که خود زمینه ساز بسیاری ازحوادث ووقائع درد ناکی گردید، این حقیقت را برملامیسازد که برخلاف تحلیل های عوامانه وساده اندیشانه برخی ازنامدار ترین تحلیل گران و صاحب نظران امور سیاسی درباره ترکیب هیأ ت مدیره شرکت سهامی افغان که بنام قدرت حاکم برسرنوشت مردم افغانستان امرو نهی می فرمائند ودراتاق تجارت بین المللی جامعه جهانی نیز بصورت مجعول بنام « دولت جمهوری اسلامی افغانستان » به ثبت رسیده است وبه اقتضای منافع شخصی و خصوصی صاحب نظران آنرا بنام دولت مشروع و منتخب مردم افغانستان می خوانند و تا هنوز هم درارزیابی ها و تحلیل های این جماعت اشارتأ نیز از وجود رسوبات آن مناسبات تنگاتنگی که میان سازمان جهنمی و تروریستی القاعده و شبکه های استخباراتی کشورهای غربی بویژه ایالات متحده امریکا و انگلیس موجود بود یاد آوری نه شده است . درحالیکه اسناد ومدارک مؤثق نشاندهنده این حقیقت اند که انگیزه دهنده گان و طراحان اصلی پروژه تروریزم وتشکیلاتی بنام  القاعده همان تبهکاران پنتاگون ،  سازمان استخباراتی ایالات متحده امریکا یعنی (C.I.A) ، شبکه های جاسوسی کشورهای منطقه مانند سازمان استخبارات نظامی پاکستان I.S.I )) سازمان های امنیت انگلیس MI6 وMI5 و سائر سازمان های خورد و بزرگ اطلاعاتی دنیا بوده اند که پس از ختم جنگ سرد و سقوط رژیم دست نشانده اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان و ترک منطقه ازسوی برخی شبکه های اطلاعاتی وامنیتی دنیا با تشویق وترغیب برخی ازحلقات مغرض منطقوی که دارای اهداف استراتیژیک وجیوپولیتیک درافغانستان بودند برمبنای همان هسته های عربی که بنام «عرب های افغان » مسمی شده بودند سازمانی را برمبنای اندیشه های امام ابن تیمیه  بنام « ا لقاعده » پایه گزاری نمودند  این گروه بین المللی تروریستی القاعده‌Al-Qaeda )، نام تشکیلات بین‌المللی تروریستی بنیادگرایی اسلامی است که متشکل از شبکه‌های تروریستی اسلامی گوناگونی است که همگی در راستای کاهش  تأثیرات و دخالت‌های غیرمسلمانان بر دنیای اسلام و گسترش اسلام در جهان مبارزه می‌کنند. اکثریت اعضا شبکه القاعده خودرا پیرو مسلک سلفی می‌دانند . رسانه  های گروهی  غرب از اسامه بن لادن یک تصویر کاریکاتور مانند و وحشتناکی ارائیه میکنند ، واقیعت این است اسامه بن لادن که درلست سیاه سازمان ملل متحد و ایالات متحده امریکا قرار دارد فردی است که درجریان جنگ برعلیه اتحا د جماهیر شوروی  سابق به کمک سازمان اطلاعات مرکزی امریکا برای مبارزه با اشغالگران شوروی وقت به خدمت گرفته شد . سازمان استخبارات مرکزی امریکا یعنی C.I.A   و سرویس اطلاعاتی نظامی پاکستان موسوم به I.S.I تصمیم گرفته بودند که جنگ در افغانستان را به جهاد تمامی جهان اسلام با اتحاد جماهیر شوروی مبدل سازند ، و به همین منظور نیز تنها میان سال های ۸۲ تا ۹۲  سی وپنج هزار جنگجو یان بنیادگرأ را از تقریبأ چهل کشور اسلامی گردهم آوردند و دهها هزار تن نیز در مدارس مذهبی  پاکستان برای کسب آموزش علوم مذهبی جابجا گردیدند و به قول برخی از  آگاهان بیش از یکصد هزار مسلمانان تندرو در جنگ افغانستان برعلیه نیروهای اشغالگر روسی اشتراک کرده بودند . جالب ترین بخشی ازدیپلوماسی در این میان مصاحبه جالب و نهایت پُر معنای آقای برژنسکی Briziznki  مشاور امنیت ملی دولت کارتر و مشاور کنونی آقای اوباما میباشد که در یک مصاحبه مطبوعاتی در سال ۱۹۹۸ در زمینه تائید حمایت از مجاهدین افغان را پس از مروری بر عوامل وانگیزه های رویاروی دو ابرقدرت در افغانستان در پاسخ به یک سوالی از خبرنگار که : آقای برژنسکی ! حتی از این هم متأ سف  نیستید که به بنیاد گرایان اسلامی از حیث سلاح و آموزش کمک کردید و بعد آنها به تروریست ها تبدیل شدند ؟ برژنسکی در جواب این پرسش خبرنگار چنین پاسخ داد : تأ سف برای چه ؟ از نگاه تاریخی چه چیز با ارزش تر است ؟ طالبان یا فروپاشی اتحاد شوروی ؟ عصیان چند مسلمان یا آزادی اروپای شرقی و پایان جنگ سرد ؟ از اظهارات صریح وبی پرده ء آقای برژینسکی بخوبی هویدا میشود که بخشی از فعالیت های مخفی سازمان اطلاعات مرکزی امریکا C.I.A و دیگر همکاران منطقوی آنها یعنی سازمان اطلاعات نظامی پاکستانI.S.I  و سازمان های که ناخواسته وبدون تأمل لازم  همچون سازمان اطلاعات جمهوری اسلامی ایران  و سپاه قدس ، در دام سیاست های استراتیژیک پاکستان اُفتید ند  . . . . .
ادامه دارد