X

آرشیف

مقایسه اشغال روس ها با آمریکائی ها

پیامد های تاریخی
از بدو تشکیل جامعه بشری بنا بر برتری های فکری و فزیکی پدیده های غالب و مغلوب، حاکم و محکوم نیز عرض وجود می نماید. این برتری ها که با خود خواهی ها همراه بوده است از فرد شروع و دامنه آن گسترده تر گردیده ، گروه بر گروهی ، قبیله بر قبیله ئی و بعدآ با ایجاد دولت ها لشکر کشی و جهان گشائی آغاز میابد. این امر از یک طرف باعث رشد وانکشاف تمدن ها گردیده و از طرف باعث از بین بردن آنها می شود

هم پائی رشد و تکامل جامعه بشری امپراتوری های قدرت مند تری شکل گرفته و عمل کرد آنها در هر دو جهت وسیع تر گردیده که با برخوردی امپراتوری ها شهر ها از بین رفته ، فرهنگ های بزرگ با ایجاد گران آن در زیر خاک غارتگری ها مدفون میشود، که ما بعد از طی و گذشت و قرون شاهد کشف آنها هستیم، در مراحل بعدی رشد بشریت توانسته گونه های عمل کرد این امپراتوری ها را در حافظه تاریخ ثبت نماید تا درس های برای آیندگان آنها باشد. جهان گشائی های که برای گرفتن سرزمین های دیگر صورت گرفته و بهانه های توسعه قلمرو، تصاحب منافع اقتصادی انتشار دین و مذهب و ایدولوژی های که منافع اقتصادی و نظامی داشته بوده است. بشریت شاهد هزار ها جنگ است، نقطه اوج آن جنگ های اول و دوم جهانی را میتوان نام برد، همین اکنون جنگ های متعدد در نقاط مختلف جهان بنابر تصادم منافع ابر قدرت های توسعه طلب در جریان است.

افغانستان در قرن هژده نقطه تصادم میان امپراتوری های روس و انگلیس و در قرن بیست نقطه کشمش میان دو شیوه اقتصادی سوسیالزم و سرمایه داری و قرن بیست یک که دیگر سوسیالزم از بین رفته ابر قدرت واحد در جهان حکمروائی میکند بهانه های توسعه طلبانه نیز تغییر یافته اکنون جلوگیری از تروریزم و مواد مخدر و جلو گیری از تولید سلاح هستوی حسب لزوم برای مداخله سازمان داده میشود، یک قطبی شدن جهان جسارت ابر قدرت جهانی را بجای رسانده که بدون در نظر داشت موازین بین المللی و حقوق بشر طور بر ملا داعی آن میشود. در هر جائیکه منافع آن باشد باید تصرف نماید ، افغانستان باز هم بحیث کشوریکه از نظر جیوپولیتیک اهمیت بسزای دارد محل برخورد و تقاطع نیرو های توسعه طلب قرار گرفته که در حقیقت امر در سه دهه اخیر کشور ما به بهانه های مختلف اشغال شده است . بار اول توسط روس ها بار دوم توسط پاکستانی ها و بار سوم توسط آمریکائی ها شکل گرفته است. در اول زیر نام توسعه سوسیالزم بار دوم بنام دفاع و توسعه اسلام و بار سوم بنام توسعه دموکراسی بوده، که باز هم نتیجه اشغال گری همان کشتار و ویران گری و بربادی همه داشته های مادی و معنوی ماست که با ماهیت قرون وسطائی آن  و به اشکال معاصر در کشور عملی شده و هنوز ادامه دارد و برای اینکه مردم ما بدانند که هیچ کس به کمک ما نیامده است و هرکدام ازین دوستان زور وتزویر در پشت پرده برای بدست آوردن هدف خود در تلاش بوده و هستند.  و ما اشغال روس ها را با اشغال آمریکائی ها به مقایسه میگیریم

 

زمینه ها و شیوه های اشغال روس ها
جمهوری نوپائی داود که از درون خاندان سرچشمه گرفته بود و ترکیب نیروی سیاسی در داخل نظام مشخص نبود و کشور در دروه انتقالی از نظامی شاهی به جمهوریت قرار داشت، و رهبر دولت جمهوری محمد داود بدون آنکه  نظامی جمهوری را از نگاه سیاسی استحکام بخشد و تناسب قدرت های بزرگ را در نظر بگیرد در تلاش آن شد که افغانستان را ازین بن بست انکشاف اقتصادی بیرون کند، با عده از کشور های که در غرب روابط نزدیک داشتند در تماس شد این امر برای روس ها که افغانستان را از جمله مناطق تحت تاثیر خود میدانستند و نفوظ قوی سیاسی و اقتصادی نظام داشت خوش آیند نبود، شوروی در صدد آن شد که افغانستان را منحیث کشور تحت تاثیر حفظ نماید. به همین دلیل با استفاده از اعضائی حزب دموکراتیک خلق طرفدار شوروی کودتای ثور را در 7 ثور  1357 مطابق اپریل 1978 سازماندهی کرد. درین کودتاه جناح خلق به قدرت رسید. این حزب با افراط گرائی در اجرائی پلان اقتصادی و اجتماعی بخاطر در هم شکستن مناسبات فیودالی و عمل کرد های ضد مذهب و عنعنات مردم انجام داد که به مقاومت و قیام های مردمی مواجه شد. این وضع را که غربی ها سازمان داده بودند و ناظر اوضاع نیز بودند با بهره گیری ازین شرایط احزاب اسلامی را به کمک همکار منطقوی خود پاکستان تقویه کرده به رهبری این حرکات گماشتند. از همان زمان روی داد ها به منافع غربی ها شکل گرفت از همان زمان سوال ها ایجاد شد که جهاد چه هست و برای کی صورت میگیرد ؟مثل اینکه بعد از گذشت چندی از کودتای ثور عدالت اجتماعی، سوسیالزم و میهن پرستی مورد سوال قرار گرفت. قیام وحرکات مخالفین دولت در شهر هرات( بیست چهار حوت )1357 روس ها را به این تشویش انداخت که دولت طرفدارش در معرض خطر سقوط هست و باید حفظ شود ازین به بعد کمک های نظامی برای دولت طرفدار شوروی  جابجای سازی نیرو های خود را سازماندهی کردند، درین زمان شوروی ها در نتیجۀ تماس با  رهبری جناح پرچم و عده خلقیان مخالف امین به رهبری ببرک کارمل در مسکو طرح از بین بردن امین را ریختند، در ماه جدی 1358 برابر با ماه دسمبر1379 روس ها با کشتن حفیظ الله امین و طرفدارانش در قصر ریاست جمهوری ببرک کارمل را بر اریکه قدرت نشاندن به بهانه این کمک مبارزه علیه دسته های مسلح و جلوگیری از تجاوز خارجی ها روس های مداخله نظامی خود را در افغانستان به این بهانه گسترش دادند. مداخله روس ها به این شکل جنگ بین دو ابر قدرت را با استفاده از نیروی های داخلی افغانستان طوری غیر مستقیم تشدید بخشیدند.با حضور نیروی های شوروی جنگ در افغانستان ابعاد بین المللی بخود گرفت و وارد مرحله خونین تری شد. نیروی های شرقی و غربی از نگاه نظامی و اقتصادی، سیاسی مقابل یک دیگر قرار گرفتند، کمک های غربی ها برای احزاب اسلامی افراط گر بیشتر شد، با شعار های اسلامی و میهن پرستی در خدمت ایالات متحده آمریکا قرار گرفتند. وطرف مقابل با شعار های اقتصاد رهبری شده و عدالت اجتماعی کارزار جنگ را ادامه دادند. درین مرحله کشور های اسلامی و چین با شعار های ضد دین زدایان و توسعه طلبان کمونست با مخالفین دولت در یک ردیف قرار گرفتند. حال صف آرائی نیرو های جنگ افغانستان را که میتوان آنرا از طولانی ترین جنگ های دو قرن اخیر دانست در مراحل مختلف در بین نیرو های در جنگ به بررسی میگیریم.

 

نیرو های داخلی در جنگ
دولت با قوای مسلح آن وقت که شامل اردو و به تعداد 120 هزار نفر پولیس صد هزار نفر امنیت ملی به تعداد هشتاد هزار نفر سپاه انقلاب از اعضای حزب دموکراتیک خلق و کندک های قومی که در مجموع ارتش سه صد هزار نفری را تشکیل میداد مدافع دولت طرفدار شوروی در افغانستان بودند که این نیرو های در دوره های مختلف در تفاوت بوده اند.

مخالفین در جبهات جنگ علیه دولت عبارت بود از احزاب اسلامی ؛ شعله ئی ها، ناسونالیست ها و طرفداران شاه که رهبری شان در خارج از کشور بود و عملیات نظامی خویش را از قرا و قصبات علیه دولت سازماندهی میکردند و از مردم منحیث سرباز استفاده مینمودند.

 

نیروه های کمک دهنده
اتحاد شوروی وقت در آن زمان کمک کننده اصلی نظامی برای دولت افغانستان بود و کشور های سوسیالیستی دیگر و متحدین آنها در بخش های اقتصادی کابل را کمک می نمودند، تمام تجهیزات قوای مسلح دولت شامل سلاح های ثقیل و خفیف، طیارات، تانک ها، راکت، انواع مین ها و سلاح های سبک دستی و غیره بود که از طرف شوروی تامین میگردید و با تغییرات در جنگ سلاح های مدرن و جدید نیز وارد صحنه میشد.

مجاهدین و مخالفین دیگر کمک های نظامی خود را عمدتآ از ایالات متحده آمریکا بدست می آوردند که این کمک ها توسط متحد منطقوی آن یعنی پاکستان در بین تنظیم ها تقسیم، سوق و اداره میگردید، کمک های ایران، عربستان سعودی، چین، متحدین غربی و کشور های اسلامی برای مخالفین دولت صورت میگرفت و این سلاح های شامل سلاح های خفیف، چون کلاشینکوف، بمب ها، راکت های مختلف النوع و غیره بود، و عمده ترین سلاح های که تغیرات را در جنگ بجود آورد راکت های ستنگر و راکت های سکر بود.

 

اهداف نظامی و شیوه عمل کرد
دولت وقت برای مبارزه علیه دسته های مسلح مخالفین که هردم خطر حملات آنها بر مواضع دولت تصور میشد عملیات نظامی زمینی و هوائی را ترتیب و سوق میداد که این نیرو های در جهت از بین بردن مخالفین در هرجائیکه موضع میگرفتند متمرکز و عمل مینمود این برخورد ها باعث تلفات زیادی در بین مردمان ملکی ویرانی های در قصبات و شهر ها میگردید. مخالفین جهت تضعیف دولت به موسسات دولتی، راه ها، پسته های امنیتی، مکاتب و یا بر مردمانی که طرفدار دولت بودند دست به کشتار و تخریب میزدند این جنگ ها تلفات جانی زیادی را همراه داشت که کمتر از حملات دولت وروسها نبود.

 

ابزار تبلیغاتی
دولت با شعار های راه های رشد غیر سرمایه داری، تامین حقوق اقوام، آعم از مرد و زن، تامین عدالت اجمتاعی (کور، کالی، دودی)، نان، لباس، خانه، برای ساکنین کشور و مبارزه علیه دسته های مسلح طرفدار آمریکا و پاکستان، گروه های ارتجاعی تحت نام های اشرار و وهابی های صورت میگرفت. مخالفین با شعار های حکومت دست نشانده کمونیستی (سکولار)، اعاده استقلال، و تمامیت ارضی و غیره و اکثرآ با شعار های مذهبی از احساسات مردم علیه رژیم استفاده میکردند. مالکیت جمعی، آزادی زنان که از طرف حکومت طرفدار شوروی تبلیغ میشد خلاف احکام دین اسلام شمرده شده که امر جهاد را علیه دولت کابل به مثابه دولت کفر داده بودند. در هر دو جهت تبلیغات که صورت میگرفت رهبری ها پابند به آن سخنان نبوده صرف برای پیشبرد اهداف ابر قدرت ها استفاده میگردید با زهر پاشی که در ذهنیت عامه مردم میشد دامن نفاق، برادر کشی و ویران گری در کشور بیشتر گردید و عقب ماندگی فرهنگی و اقتصادی بر جامعه ما تحمیل میشد

 

نتایج جنگ برای نیرو های داخلی
با سقوط دولت طرفدار شوروی در کابل و پیروزی مخالفین، قوای مسلح که مدافع استقلال و تمامیت ارضی بود قصدآ محو گردید، تمام نهاد های اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی بشمول موزیم ها، گالری ها توسط مجاهدین و دزدان فرصت طلب غارت گردیدند، متخصصین، کارمندان دولت بیکار، فراری و یا کشته شدند، و کشور وارد مرحله حرج و مرج گردید. گروپ های مجاهدین بخاطر تقسیم قدرت در بین هم به جنگ افتیدند و در هر گوشه و کنار از کشور بیرق حکمروائی را بلند کردند، جنگ و کشتار و شیوه های دیگر، یعنی بین گروپ های نژادی، زبانی و مذهبی ادامه یافت، در اثر این بی نظمی ها شهر ها و خصوصآ کابل ویران گردید و باز هم هزاران انسان هموطن ما کشته، معیوب و فراری گردیدند، حقوق بشر و موازین بین المللی زیر پا گردید، افغانستان بمثابه محدوده جغرافیائی بدون حاکمیت که در آن قوماندان سالاری مسلط بود عرض وجود نمود و رکود دوام دار سرتاسر کشور را فرا گرفت در نتیجه این کشمش ها پدیده عقب گرا تر از آن بنام طالبان وارد صحنه سیاست افغانستان گردید.

 

نتیجه جنگ برای ابر قدرت ها
شوروی سابق در جنگ افغانستان خسارات بزرگ را متحمل و مجبور شد که از افغانستان خارج شود، جنگ سرد بنفع غربی ها خاتمه یافت شوروی بر هم پاشید، کشور های تحت تسلط آن مستقل گردید، کشور های سمت گیری سوسیالستی راه رشد آزاد اقتصادی را اختیار نمودند، ساحات تحت تآثیر شوروی در نتیجه این تقسیم محدود گردید، احزاب فعال کمونیستی و سوسیالستی پسیف و یا از بین رفتند و حال از نهضت های آزادی بخش دران ساحه خبری نیست، مصارف شوروی ها در افغانستان معادل 135 ملیارد دالر آمریاکائی (نود ملیارد ربل طلائی) که در اسناد وزارت خارجه شوروی به ثبت رسید بود است.

آمریکا و متحدین آن در جنگ سرد پیروز و برنده شدند جهان عملآ تحت رهبری ایالات متحده آمریکا قرار گرفت و جهان از حالت دو قطبی آن به یک قطبی مبدل شد. پاکستان متحد ایالات متحده با استفاده از غنایم جنگ افغانستان به یک قدرت بزرگ منتقوی مبدل گردید. با بهره گیری از جنگ توانست بحیث قدرت هستوی در مقابل هند استاد شود، افغانستان را بشکل که میخواهد نگاه دارد و تحت الحمایه خود بسازد و طالبان را به نمایندگی از خود به رهبری افتانستان بگمارد.

 

عوامل شکست روسها در افغانستان
روس ها تحت شعار سوسیالزم و حمایه از انقلاب کارگری و داشتن سلاح هستوی و شکست آلمان در جنگ دوم جهان به قدرت جهانی تبدیل شد از تغییر رژیم های سیاسی در کشور های رو به انکشاف استفاده نموده سیستم جهانی سوسیالزم را ساختند و عده کثیری از کشور های جهان وارد این سیستم گردید. در اپریل 1978 کودتاه توسط حزب دموکراتیک خلق در افغانستان که خود را نماینده طبقات محروم جامعه میدانست به پیروزی رسید شوروی را به طرفداری خود در جنگ عظیم در مقابل غربی ها قرار داد که بعدآ یکی از عوامل شکست شوروی در آن زمان گردید. روس ها پیروزی حزب دموکراتیک خلق را قدم بسوی آبهای گرم و توسعه سوسیالزم فکر میکردند.

مداخله روس ها توسط اردوی چهل در افغانستان مصارف فوق العاده را با خود داشت، آمریکائی ها با استفاده از شرایط افغانستان و بهره گیری از اوضاع جهانی به کمک متحد منطقوی خود پاکستان توانست جنگ افغانستان را به یک جنگ فرسایشی دوام دار و پر مصرف تبدیل کند درین جنگ افراط گرایان مذهبی چه دولت ها و چه و احزاب و چین نیز با مخالفین همراه شد این جنگ که بیشتر با شعار مذهبی ادامه می یافت مجاهدین با داشتن ایدیولوژی مخالف با غربی ها از کشور های کمک می گرفتند با کفر نوع روسی آن می جنگیدند، بر علاوه فشار های سیاسی بین المللی کشور های مخالف دولت کابل پول و سلاح هنگفت را بدسترس مجاهدین قرار میدادند، تمام مطبوعات کشور های غربی و اسلامی علیه دولت کابل به تبلیغ می پرداختند به علاوه آن روس ها و متحدین آن یعنی دولت کابل در عمل کرد خویش غلطی های را مرتکب شدند که باعث شکست آنها گردید و آنها عبارت بودند از:

1- عدم هماهنگی عملیات نظامی بین اردوی شوروی و اردوی افغان

2. تلفات غیر نظامیان در جبهات جنگ که باعث نفرت مردم از رژیم میگردید.

3. عدم موفقیت روس در اتحاد دو جناح حزب دموکراتیک خلق و کودتاه های متداوم علیه هم آنها

4. نبستن مرز های پاکستان و ایران که عاملین اولی جبهه جنگ را سازمان میدادند

5. دوامدار شدن جنگ و فشار اقتصادی بر دولت شوروی و حکومت طرفدار آن

6. فراموش نمودن جبهه رشد اقتصادی . همه چیز به کام جنگ ریخته میشد

علاوتآ روس ها دربن بست و بحران عظیم اقتصادی داخلی و فشار مردم بر دولت قرار گرفته بودند. برای جلو گیری از آن وضع باید از افغانستان خارج میشدند با آمدن میخایل گورباچوف آخرین رئیس جمهور شوروی و روی دست گرفتن باز سازی اقتصادی توجه به این مسئله بیشتر شد، روس ها توانستند با توافقات ژنو عساکر خود را از افغانستان بیرون کنند. بیرون شدن روس ها از افغانستان برای آنها یک امر موفقیت آمیز بود چرا که توانستند از یک طرف خود را از منجلاب جنگ بیرون کنند و از طرف دیگر برای ایالات متحده آمریکا متحدین و جامعه جهانی مداخله خود را بحیث عمل قانونی و بنا بر خواست دولت افغانستان بقبولانند

روس ها در حقیقت جنگ افغانستان شکست نخورده بودند بلکه جنگ در افغانستان یک از عوامل عمده شکست آنها در سیاست جهانی آنها بود چرا که روس ها با اعمال توسعه طلبانه در نقاط مختلف جهان تحت نام های کمک به نهضت های آزادی پخش انقلابات کار گری حضور نظامی پیدا میکردند با اشاعه اندیشه سوسیالزم و راه رشد غیر سرمایه داری توسط احزاب طرفدار خود نفوذ میکردند حال آنکه اکثریت مردم آن کشور ها علیه اقتصاد مرکزی و فعالیت های فرهنگی آنها بود و به مبارزه بر میخواستند در افغانستان نیز چنان شد این کشور اسلامی عکس العمل شدید در مقابل فرهنگ روسی و حکومت طرفدار آن تحت تاثیر تبلیغات غربی نشان داد و غربی ها ازین وضع بهره برداری سیاسی و نظامی نموده تا زمینه های سقوط سوسیالزم و حکومات طرفدار آنرا مساعد ساختند.

جهادی های
با از بین رفتن شوروی ایالات متحده آمریکا ابر قدرت جهانی شد تازمانیکه خطری جدی را از طرف سیسم سوسیالستی احساس میکرد افغانستان مورد توجه آن بود ولی بعد از آن علایق سیاسی و نظامی خود را کم کرد، کشوریکه با مداخله روس ها و آمریکائی ها بخاک مبدل شده بود به شریک منطقوی آن سپره شده، پاکستان بنا بر منافع خود که همیشه در اوضاع سیاسی مداخله داشته و احزاب جهادی را خود ساخته بود و می شناخت و با بر هم پاشیدن دولت کابل تحت فشار ملل متحد و دوام جنگ آنها را با همان تضاد های گوناگون در ذهنیت و عملکرد به تاریخ 5 اپریل 1992 وارد افغانستان نمود و جنگ داخلی را مطابق با پالیسی های خود سازماندهی کرد این گروهی های مخالف با هم که هیچ نوع وحدت را در اهداف نهائی یعنی تامین اسقلال و ایجاد دولت اسلام نداشتند هر گروه به اساس خواست فرقوی، قومی، زبانی و مذهبی عمل میکرد، که خبر از منافع ملی و وحدت افغانستان بحیث کشور واحد وجود نداشت این امر نتایج اسف بار برای افغانستان داشت گروه های جهادی کم سواد یا بی سواد بودند مدت طولانی را در جنگ و کشتار، غارت علیه یکدیگر و دولت کابل داشتند و از نظر فرهنگی عقب گرا بودند و در عوض ساختن دولت به جنگ ادامه دادند پایتخت کشور را بین خود تقسیم نمودند قوماندان سالاری در کشور مسلط شد رکود سرتاسری کشور را فرا گرفت تمام داشته های مادی و معنوی کشور در جنگ ها از بین رفت و خلاء قدرت دوامدار در کشور حمکروا گردید کارنامه های این گروه ها خارج از بحث ماست. مداخله عملکرد آنها زمینه را برای وارد ساختن صحنه سیاست افغانستان به گروع عقب گرا تر آنها یعنی طالبان مساعد ساخت.

طالبان
گروه طالبان در پاکستان ساخته شد با کمک شبکه تروریستی القاعده سمارق وار عرض وجود و از هما روز های اولی خود به فتح کشور شروع نمود مدت (         ) در فرهنگ ستیزی، قتل گروهای نژادی و مذهبی گرفته و زیر پا گذاشتن حقوق بشر و موازین بین المللی ادامه دادند اسارت آنهاف سرزمین های سوخته و از بین بردن اثار تاریخی کشور عمده ترین کارهای آنها را تشکیل میدهد، عملکرد طالبان افغانستان را از جامعه جهانی منزوی ساخت، تنها عربستان سعودی و پاکستان اینها را برسمیت شناخت، کشور را به مرکز مواد مخدر و تروریزم بین المللی تبدیل شد، آنهائیکه بکمک آمریکائیها علیه روس ها می جنگیدند بیرق مخالفت را علیه پدران بر داشتند اگرچه آمریکائی ها در مقابل جهایات طالبان خاموشی اختیار میکردند با آنکه جهانیان سر و صدا های را به راه می انداختند تا آنکه حاده سپتمبر اتفاق افتاد اسامه بن لادن رهبر القاعده به افغانستان مخفی شد آمریکائی ها برای آنکه جواب از فاجعه برای مردم امریکا داشته باشند بخاطر گرفتاری بن لادن با توافق جامعه ملل به گرفتن افغانستان اقدام نمود جنگ دوام دار که از کودتای ثور شروع گردید با آمدن جهادی ها کشور را به شیوه های قرون وسطی از بین برد و از آن بد تر پدیده بنام طالب زمینه های بود که افغانستان را غربی ها اشغال کردند.

اشغال افغانستان
در اکتوبر 2001 حملات هوائی ایالات متحده امریکا برای گرفتن افغانستان شروع گردید با شکست طالبان نیرو متحد سیاسی نداشتند که با اتکاء با آن دولت مطابق به میل خود را بسازند یگانه راه که وجود داشت همدستی با مخالفین طالبان که در شمال کشور با طالبان در جنگ بودند بود. آمریکائی ها با دادن امتیاز قدرت دولتی با اتحاد شمال بشمول نمایندگان خاص خود و نمایندگان کشور های غربی به رهبری حامد کرزی یکی از افراد قابل اعتماد استخبارات آمریکا و انگلیس بود و شاه پرستان دولت طرفدار خویش را ساخت ازینکه رهبری به اساس لیاقت و کاردانی نیست و بر اساس روابط بوجود آمده توانائی رهبری کشور را نداشته و ندارد در سال های اول تحت تاثیر حضور قوت های آمریکائی و جامعه جهانی امنیت نسبی بوجود آمد ولی با دوام انرشیزم توسط دولت غیر متجانس و غیر متعهد وضع دگر گون شده رفت. طالبان بار دیگر تجدید قوا نموده با عملیات نظامی علیه دولت کابل و حامیان بین المللی آن پرداخته اند که در دوسال اخیر بجنگ تمام اعیار در قسمت های جنوب و جنوب شرق افغانستان مبدل شده است و روز بروز دامنه این جنگ در مناطق که از امنیت نسبی بر خور دار بوده ووسعت میابد. اکنون آمریکائی ها و متحدین آنها هر روز با چالش جدید ازین جنگ مواجه اند با آنکه تا کنون جنگ افغانستان خسارات مالی را به غربی ها تحمیل کرده  روی عوامل ذیل افغانستان اهمیت خاص را برای غربی ها دارد.

اول آنکه اهمیت جیوپولیتیک افغانستان برای ایالات متحده اهمیت خاص بر خوردار است آنرا به قیمت گران بدست آوردن از دست دادن آن در مقابل حریفان سیاسی، نظامی غیر قابل قبول است، دوم آنکه شکست در افغانستان شکست علیه تروریزم است

سوم در دراز مدت اهمیت اقتصادی افغانستان چه از نگاه ارتباط  و چه از نگاه داشتن ذخایر طبعی در رقابت اقتصادی بین المللی هیمشه مهم خواهد ماند لهذا ادامه جنگ در افغانستان به گونه که معلوم میشود طولانی خواهد بود تا بر آوردن اهداف خویش غربی ها حضور نظامی خود را در افغانستان حفظ خواهند نمود، آنچکه آمریکائی ها تصور میکردند که با اشغال افغانستان هیچ اشکال بوجود نخواهد آمد غلط از آب بر آمد توسعه نفوظ آمریکا در آسیائی میانه آنطوریکه فکر میشد قابل ملاحظه نیست اگر چه در حال حاضر ابر قدرت شوروی وجود ندارد اکثریت کشور های سرمایه داری به گونه به طرفداری آمریکائی ها در جنگ شریک اند هفتاد کشور دنیا همکاری اقتصادی، سیاسی و نظامی با دولت افغانستان دارند حال آنکه جنگ بطرف مقابل طالبان و القاعده در خفا پاکستانی ها اند این جنگ را رهبری از نگاه مالی و نظامی در محدودیت و قابل مقایسه نیستند ولی جنگ روز به روز به نفع آنهاست هر روز ویرانی و کشتار و عقب مانی در کشور بیشتر میگردد، بطور خلاصه بقایسه جنگ با روس به مقایسه میگیریم.

نیرو های در جنگ
قوای مسلح جدید التآسیس که با آمدن آمریکائی ها ایجاد شده تا هنوز به سلاح ثقیل دست رسی ندارند و تعداد آن (                          ) نفر میرسد کمپنی های امنیتی خصوصی همراه نیرو های آمریکائی و ناتو که جمعآ به پنجاه هزار نفر میرسد و با عصری ترین سلاح های روز مسلح اند با طالبان در جنگ اند طالبان حزب گلبدالدین با القاعده و پاکستان که بازی گران اصلی پشت صحنه است علیه دولت کابل و قوت های خارجی طرفدار آن می جنگند سلاح های این گروه سلاح سبک بوده متشکل از انواع مین ها راکت ها و افراد انتحاری است که در جنگ اند.

 

اهداف نظامی و شیوه عمل کرد

دولت کابل برای از بین بردن مواضع طالبان و جلو گیری از مواد مخدر و حملات طالبان به پسته های امنیتی، موسسات دولتی و ملکیت های عامه و شخصی عملیات ها تصفیوی بشکل جنگها جبهه ای و عملیات هوای و زمینی را سازمان داده و اجرا میدارند. مخالفین در جنگ اهداف آنها تمام موسسات دولتی و غیر دولتی است که برای بی ثبات ساختن دولت دست برد و محافظین کشته می شوند تا وحشت ایجاد نمایند توسط افراد انتحاری در نقاط مزدحم سازمان میدهند توسط مین های رهبری شده اهداف نظامی هدف قرار می گیرد.

 

ابزار تبلیغاتی
دولت در مبارزه از شعار های جلوگیری از تروریزم بین المللی و مواد مخدر و تامین دموکراسی در جامعه افغانی و رشد بازار آزاد و آوردن صلح در کشور به کمک جامعه جهانی استفاده می نماید، مخالفین برای بر انگیختن احساسات مردم به مقابل دولت طرفدار غربی ها از شعار های عقیدتی که اسلام توسط غربی های از بین می رود تطبیق قوانین اسلامی توسط دولت کابل صورت نمی گیرد، خارج کردن خارجیان از افغانستان مبارزه می کنند.

 

تشابحات مداخله روسها و آمریکائیها
سیستم توسعه طلب برای قبولاندن خواسته های خویش ایدیولوژی های را بخاطر تطمیع ذهنیت های جوامع مطرح می نمایند که این ایدولوژی ها با اصطلاحات پر زرق و برق گمراه کننده همراه میباشد روسها برای تطبیق پلانهای خود از اندیشه سوسیالزم استفاده می نمودند. غربی ها از اصطلاح دموکراسی در همه عرصه های زندگی استفاده می نمایند حالانکه عملکرد آنها جدا از ایدیولوژی ها است . اگر هدف روسها از گرفتن افغانستان پیشروی بسوی آبهای گرم و تسط سوسیالزم بوده هدف ایالات متحده امریکا و متحدین از گرفتن افغانسان استفاده از موقعیت جیو پولیتیک و راه یافتن به ذخایر سر شار طبیعی اسیائی میانه است.

 

افغانستان دارای ذخایر طبیعی فراوان و دست نخورده میباشد که در آینده اهمیت بسزای خواهد داشت این امر مورد توجه هر دو ابر قدرت بوده و هست. اگر در آن جنگ زیر نام سوسیالزم و عدالت اجتماعی مردم کشته می شد و کشور ویران می گردید، حالا زیر نام دموکراسی و اقتصاد آزاد مردم از بین می روند و کشور ویران میگردد. د رجنگ روس ها افغانستان دستگاه جاسوسی وقت عده از گروه های قومی و حزبی در اثر پول و امتیاز همکاری بدولت می نمودند درین جنگ هم اعمال مشابه صورت میگیرد.

 

تفاوت ها در شیوه عملکرد
روسها با استفاده ااز نفوذ سیاسی توسط حزب بر سر قدرت به مداخله در امور افغانستان پرداخت. آمرکائیها با توصل بزور و جنگ رویا روی افغانستان را اشغال نمودند. روسها بر اساس درخواست جناح از حزب دموکراتیک خلق و دولت مربوط آن به آن گرفتن افغانستان را چهره قانونی داد ولی آمریکائیها نظربه توافقات جامعه جهانی بخاطر از بین بردن و یا گرفتاری اسامه بن لادن رهبر حزب القاعده عمل خود را قانونیت بخشید. دولت طرفدار شوروی متشکل از اعضائی حزبی بود که از همه ولایات  اقوام  زبان و مذهب در آن شرکت داشتند و بخاطر یک هدف ایجاد سیستم اقتصادی معین از راه رشد غیر سرمایه داری و تامین عدالت اجتماعی مبارزه میکردند.

دولت طرفدار شوروی دارای قوای مسلح با مورال رزمی مهارت مسلکی و دارایی لوایح وظایف و تابع اوامر سلسله مراتب و قدرت دفاع مستقلانه با سلاح های ثقیل و خفیف معاصر بود اما قوای مسلح این دولت نو پا و با تسلیحات لازم مجهز نبوده و با مهارت پائین مسلکی ضعیف بدون داشتن لوایح وظایف و قوانین درجنگ اند. در اردوی دولت طرفدار شوروی درس میهن پرستی داده میشد، خدمت به نظام حق وطن بود و علیه همه انواع خیانت ها مبارزه جدی صورت میگرفت در حالیکه درین دولت خدمت در نظام به اساس استخدام به پول است در هر جائیکه فرد لازم نداند خدمت خود را قطع میکند منافع ملی جای دومی را دارد. دولت کابل با متحدین خود در مقابل تمام کشور های غربی غیر مستقیم و با پاکستان مستقیم در جنگ بود حال آنکه دولت در شرایط فعلی با تمام همکاران بین المللی خود با گروه کوچکی طالبان در جنگ اند. در دولت جمهوری دموکراتیک خلق منافع جامعه جای اولیت را داشت ولی در دولت امروزی خواسته های افراد با نفوذ از نظر سیاسی و اقتصادی بدون اساس قانونیت تعین کننده در عملکرد دولت است. از مواد مخدر در آن دولت جدآ جلوگیری صورت میگرفت حال آنکه امروز تحت شعار جلو گیری از مواد مخدر تبلیغ می نمایند، اعضای دولت و دوستان بین المللی آنها در ترویج این پدیده زشت خود شریک اند انتقال این مواد توسط خود غربی ها در غرب صورت میگرد. مخالفین دولت کابل در میان دولت وقت طرفدار یا متحدین نداشتند شوروی ها هم مخالفین دولت شدیدآ مخالف بود، اما در دولت امروز نمایندگان مخالفین در جنگ در داخل دولت اند و دوستان بین المللی آن سیاست دو جانبه را تعقیب می نمایند یعنی به مخالفین نیز سلاح میفرشند و به آنها امکانان نفوذ نظامی در ساحات تصرف دولت نیز میدهند.  در جنگ روس قوای مسلح افغانستان در خط اول جبهه قرار داشت و درین جنگ در خط مقدم عساکر امریکائی و ناتو و در عقب جبهه عساکر افغانی در جنگ اند.

 دوکتور نصیر ندا اسن جرمنی
 

X

به اشتراک بگذارید

Share

نظر تانرا بنویسد

کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.