آرشیف

2014-12-28

رفعت حسینی

مـــــــــــردی برای گفتن

 

بخشیده به :
مردی که کفش خویش را
به سوی « جورج بوش »
دوم پرتاب کرد .

مردیست
مردیست در نگا هش
خوابیده خوی پلنگان
ـ در روزگار آتش .

[ ] [ ]

مردیست چون جنونی
آفاق
خواننده در گلویش .

[ ] [ ]

مردیست مثل یک شب
تودار ومنکسر وگاه
صاعقه آسا .

[ ] [ ]

مردیست همچو طوفان
مردی
برای گفتن !
 

برلین
جنوری دوهزارویازده عیسایی 

))) ))) )))
 

)))