آرشیف

زکاسی، تا به گلدان تا به اوشان 
ای روی بند و او روی بندت به دلمه 

لهجه ی شیرین غوری دلنشین است 
تمام شعر و بند ، بندت به دلمه

همی دنیار به پای تو بگردم
بخارا و سمرقندت به دلمه

دامنه ی پایکمر و کرپی و کنک 
دولینه، پوی و اوشانت به دلمه 

ز دولت یار و تا لعل تا به مرغاب 
خلوک، آش و تلخانت به  دلمه 

اگر سلطانی ما بر مدرن است
سیه گک هاوهم چمچه بدلمه

بپاس لهچه ی پیرزال خوبم
قلور  و پیش برک کفچه بدلمه

بیا کلتور خود را پس نزن یار
همان پیرزالک خفته بدلمه

مشو غافل زعرف عادت خویش
اگر چند روز شدی خمچه بوله

رسوم  و عنعنات مامن من
همان چوریدن سفچه بدلمه

منو ساقی بیاد فلکلوریم
وگر نه میزنیم غمچه بدلمه

اگر امروز عصر نو رسیده
بگم این دانش نیمچه بدلمه

بیا فکر قدیمای وطن کن
همه اندیشه ی خمچه بدلمه

به نظم و نصر و وزن قافیه ها
همین فرهنگ از نیچه بدلمه

اگر امروز اموختی سوادی
تلاش پیرزال کلچه بدلمه

بیا تعظیم کن برپیر زالی
بزرگت ساخت ولی نیمچه بدلمه

به فرهنگ اصیل غوریانم
هشیل و خوش خمیر دفچه بدلمه

***

خوشم امد همه دل مه بدلمه
همه دانند همه بیلچه بدلمه

تولد گاه مستوره و جامی 
حضور سبز عرفانت به دلمه 

قلعه خیصار و هم اهنگرانت
چل ابدال و لی دینت بدلمه

دوصد اثار تاریخی به غور است
زجرما ش تا کمر چینت بدلمه

ببین کاسی و کشرو تا شنییه
همه اثار سنگینت بدلمه

به بزم خانقاه چشت نظر کن
عبادت های دیرینت بدلمه

لوای دین بیاوردن به غورم
مسلمان گشت مسلمینت بدلمه

سر اغاز جهانداری شروع شد
عدالت پروری دینت بدلمه

فتوحات امیران سلحشور
غرور وافتخار کینت بدلمه

جهانداری ما تاریخ ما است
جهانداران ایینت  بدلمه

اگر امروز محروم و غریبیم
خدایالطف دیرینت بدلمه

ولی امروز شکر حق کنیم ما
که داریم گنج و تادیبت بدلمه

به اهل دانش غورم بنازم
همه گویند تمکینت بدلمه

جوانان رشد کرده عصر امروز
بسبک شعر ترغیبت بدلمه 

الهی شکر داریم نخبگانی
زبان شعر شیرینت بدلمه

اگر فایق وفضل ونادم ما
یگانه لعل نسرینت بدلمه

بگویم مستمند بی بدیل را 
همان اشعار شیرنت بدلمه

به ساقی دید من با فلکلورش
همه گفتار تخمینت بدلمه

اگر کوهین و غوری میسرایند
سلیقه های سیمینت بدلمه

اعلم در غور  زیبا میسراید
دو بیتی های غمگینت بدلمه

خراسان زاده ی غوری تبارم
حبیبی رسم و ایینت بدلمه

تباری غوری بودن افتخار است 
غروری علاوالدینت به دلمه 

غیاث الدین، شهاب الدین تبارم 
ازین تلقین و تلقینت به دلمه 

حبیبی ، ساقی و علم و فایق 
نادم و فضل، بهینت به دلمه