آرشیف

2023-12-21

دوکتور صلاح الدین سعیدی

مشروعیت حاکمیت! 

 

اصل  و مرکز ثقل بحث ما و مغز حل ممکن قضایای حاکمیت و امر صلح و جنګ  در افغانستان مسئلهٔ مشروعیت حاکمیت  و نظام است. حاکمیت موجود طالب در افغانستان که به زور تفنګ ، ای اس ای و امریکا ( توافقات خاینانهٔ دوحه ۲۰۲۱م) و با شعار های ملت افغان که: انفاذ حاکمیت و حکم اسلام و آزادی از اسارت  دیګران، به قدرت رسید، مشروع نیست و حاکمیت طالب به مشروعیت متداول باورهم  ندارد! 

شعار ختم حضور نیروهای نظامی کفری خارجی از افغانستان و کشور اسلامی و حاکمیت شرع غرای محمدی، خواست  اسلام، خواست هر  مسلمان بوده و منطق خود را نیز داشت و دارد! 

دشمن تأریخی مردم افغانستان یعنی استابلشمنت پاکستان بخاطر این پروسهٔ سقوط نظام و جمهوریت را خوب وکامیاب مدیریت کرد که سقوط نظام در افغانستان، ختم حاکمیت و تسلط ۴۷+۱ ، در واقعیت أمر زمینه ساز تسلط  ای اس ای بر افغانستان، حد اقل در مقطع زمانی کوتاه و بعد امکان اجرای پروژهٔ جدید جنګ، تجارت بر خون ملت افغان برای جنرالان پاکستانی بوده میتواند و هست!  پاکستان مانند همیش، با مکاری و در مراحل بعدی با ګرفتن جزیه ای مکار، از جهان دسایس خود را ادامه خواهد داد! اخیراً سفر توماس ویست نمایندهٔ آمریکا برای افغانستان، به منطقه و پاکستان صحت  این وضع را بیشتر از پیش مؤید است! 

در دو دههٔ ګذشته، مکرراً ګفتیم و نوشتیم، أما نه شندیدن که اجماع منطقه ( اجماع استابلشمنت  پاکستان و ایران)، یعنی تباهی برای افغانها و افغانستان! 

و اما واپس به اصل بحث و آن اینکه طالبان  مردم افغانستان را ملکیت و رعیت خود دانسته و ایشان را مکلف به قبول و اطاعت بلاشرط نظریات و نسخه های خود میدانند! طالبان که به یک نحوی متخصص روایت خود از دین اسلام أند در هر بخش زندګی و حیات معرفت و شناخت دینی و باز به صورت مشخص عضویت در حرکت طالب و علایق با استخبارات پاکستان، را قرار معلومات مهم، در انتصاب کادر های خود اساس قرار داده أند! 

قوانین قبلی در عمل ملغی و قوانین متداول مشروع جدید وجود ندارند! 

خبر های و آوازه های خوش کننده در مورد انعطاف طالبان در مورد تعلیم و تربیه در کل و خاصتاً در مورد دختران  و حق کار و حق تقاعد و حق أمن و حق حاکمیت قانون و … در خط دوم و سوم قرار دارند! 

با درک عمق مسأله تمرکز مردم ما و جهان، در این مکتب و حق کار برای دختران و خانمها اصل مطالبه نیست! 

اصل مطالبه و حق ما داشتن نظام و  حاکمیت متداول مشروع و یا تعهد و کار عملی برای قایم کردن آن است! 

طالبان نه مشروعیت متداول حاکمیت  را قبول دارند و نه برای تحح آنه تعهد! 

لذا نباید مطالبات مشروع  و حقوق خود را  با چنین خواسته ها و خوشی بر خبرهای که در مکاتب دختران باز میشود، در حالیکه معلمین و استادان فرار و سطح تعلیم و تربیه در مجموع برای اولاد وطن با سقوط خاصی مواجه است. خبرهای درست اول ازین قرار است که لوحه های مکتب برای بند های آب و سایر موارد استفاده شده! در مورد شکایات ار عدم آزادی و عدم وجود آرامش روانی را از راستګویان خود طالب ( جنرال – مبین ) میتوان شنید و احساس کرد!! 

مشکل سخن درین هم است، که ما در مورد دادن فرصت به نیروهای سیاسی جامعه صحبت داریم و استدلال میکنیم، از مشروعیت متداول صحبت داریم و به آن تأکید میکنیم، چیزیکه بشریت با تمام کم و کاستی های خویش در اختیار دارد. بحث درین سطح به صورت اتومات اتهام در مورد نفیه و مخالفت به وجود حرکت طالب تعبیر میشود و از تخلفات بیست سال و چهل سال ګذشته یاد شده، از کم و کاستی های نظام های ګذشته صحبت میشود و حرام و ناروا برای ناروا و حرام دیګر مبرر ساخته میشود! و این استدلال نه موضوع بحث تست، نه مشروع است و نه هم مجاز! میشود درین خصوص که حاکمیت ها و نظام های ګذشته چه بلایای بر مردم روا داشتند و آوردند، بحث مستقل ګرفت! 

پذیریش نسخهٔ  ما در مورد صحت و سقم نظریات طالب در سایر موارد نیست! 

میخواهم تمرکز بر بحث اساسی باشد و آن بحث مرکزی ما و اصل مشروعیت حاکمیت و مشروعیت نسخه های شان است! 

هیچ نسخهٔ طالب، نسخهٔ  مشروع نیست!  این تأکید به معنای مخالفت به ارزشهای اسلامی ما نیست! ارزشهای اسلامی ما منحصر به طالب نیست! تعبیر طالب در مسایل متعدد اشکالات و تنوع فتاوا دارد! این بدان معنا هم نیست که ما خلاف دین مبین اسلام و ارزشهای اسلامی خویش ( العیاذ بالله ) قدعلم کردن بخواهیم. 

اسلام دین سیکولار و ملا شاهی هم نیست! 

اما حاکمیت موجود طالب  تا حال مشروع نیست! 

این همه لجاجت ها و سرتمبګی ها ی حاکمیت دیفکتوی طالب، مردم افغانستان و افغانستان را به انزوای جهانی میبرد و این حق طالب نیست! 

این وطن و کشور متعلق به همهٔ افغانها است و طالبان جز اند، نه کل! 

عدهٔ فکر  میکنند و مینویسند که  دیګران با ما منافقت کردند و با  ما صادق نبودند و نیستد! 

نه چنین نیست!  

اصل صداقت و عدم صداقت نیست! 

هیچ پشک برای رضای الله ج موش نمی ګیرد! 

بحث ایران و خاصتاً پاکستان جدا هست ولی دیګران دشمن ما نیستند و نه برای کشتن ما آمده بودند! 

آمدند تا منافع خود را حاصل کنند و منافع شان در اذیت ما نیست! 

آمدن و علاقمند أند تا منافع شان در افغانستان و منطقه حفظ شود! 

آمدند تا مانع حریفان خود شوند! 

اما جهان بداند که چینایی ایزه  شدن پاکستان سوال وخت است! 

چین با سرمایه ګذاری و برنامهٔ (۶۸ ملیارد دالری ) کاشغر  – ګوادر، در پاکستان، این سرزمین را کاملاً هضم خواهد کرد و این سؤال وقت است!  

و ها  واپس به اصل موضوع و تمامیت خواهی  طالب و عدم وجود نظام و قوانین مشروع ، عدم اعتماد طالب به ملت و عدم تعهد به انتخاب ملت مسلمان و مجاهد و بخش از ارزشهای دیګر مسایل و مطالب اندکه جهان  و عدهٔ زیادی برآن به نحوی به صورت دست دوم تأکید دارند! 

ولی عدم حل بنیادی و عدم حل مشروعیت و قانونیت که حاکم ( والی، ولسوال، قاضی، قومندان…) مجری قانون خوب باشد تا خالق آن! 

چنین مطالبات  دست دوم و روشهای موجود (۲۸ ماه ګذشته) متداول موجود طالب در مورد دولتداری  و عدالت و زجر های سخت، بی رویه، ارعاب و کشنده، برای مخالفین، راه حل اساسی و درست نبود و نیست!

جبروت ها ګذشت و این هم خواهد ګذشت! راه حل اساسی  اصل  متداول امروز اینکه افغانستان راه حل قومی ندارد و به هم انداختن اقوام و مناطق از برنامه های دشمن است! عملی کردن این اصول قومی و تجارت های قومی و سمتی برای شکست وحدت ملی و زمینه سازی برای محتاج و ذلیل شدن ما هدفمند به کار برده شده، حتی که عدهٔ نسبت به بی عدالتی های قومی و زبانی و وجود حق تلفی های قومی و سمتی، در بیست سال جمهوریت اخیر، نجات خود را نسباً در وجود حاکمیت موجود طالب میبینند! 

بلاخره حکومت همه شمول نیز یک شعار بی معنا و فریبندهٔ بیش نیست که عملی نمی باشد و نبود! غلط بودن آن در بیست سال حاکمیت  جناب داکتر غنی و جناب حامد کرزی و حاکمیت سفارت خانه های خارجی در افغانستان، ثابت شد! 

راه حل اصل یک شهروند و یک رأی و حاکمیت قوانین مشروع، منطبق به قوانین مدرن امروز ، در مطابقت به ارزشهای اصیل اسلامی ملت ماست! 

تحقق این اصول و تعهد برای تحقق آن، به عون الهی، درین مرحله، اتحاد و اتفاق در یک و یا چند چتر ملی بزرګ و مسلط شدن مشروع  خبره ګان متعهد، راه حل مسایل و ممکن هم أند! این یک پروسه ای است که تفاصل و پیچیدګی های خود را دارد، ولی از یک جای باید آغاز شود! 

حاکمیت متخصصین پراشوتی با بادیګاردان  خارجی  راه حل نبود و نیست! چنین متخصصین مشاورین خوب حاکمیت مشرړع شده میتوانند ولی مسؤول مشروع دست او شده نمی تواند و در صورتیکه شود، مردم به آن به دید حاکنیت بیرونی و تجرید از ملت نګاه کردند و خواهند نمود! 

و ها نه یتیمان و نه هم جنرال زاده های امتحان داده و نه کدام حزب و سازمان الترناتیف حرکت و حاکمیت دیفکتوی طالب در افغانستان است! 

نیرو های ملی، خیر خواه، جامعهٔ جهانی و قشرهای سالم در بین طالبان باید با نشست ها و کتفرانسها، سیمینار ها وکمک جهان به سیستم ګذار کوتاه مدت و ایجاد سیستم دوامدار ملت محور ، یک شهروند و یک رأی و حاکمیت قوانین خوب، توافق کنند. 

لویه جرګهٔ تعریف شده و مشخص شده، نه لویه جرګهٔ تأریخی و نه عنعنوی و نه هم مشورتی، راه حل مؤقت و ګذار بوده میتواند واست! 

مدافعان منافع ملی  نهادیکه در مورد لویه جرګه  برنامه و تفاصیل مشخص داردو طرح آن به   مردم افغانستان و جهان پیشکش شده است! 

در تمام موارد اساسی باید تصمیم ګیرندهٔ اصلی به صورت دوامدار ملت افغان باشد! 

اکثریت مطلق ملت افغان ، ملت مجاهد و مسلمان و دارای علمای اسلام و رهنما های دینی دارند و پیامبر اسلام محمد ص وعده داده که آمت من به امر ناروا اتفاق نمی کنند! از جانب دیګر پارلمان و انتخاب مسلمان، انتخاب بین شرع و خلاف شرع نیست! اصول اسلامی و الهی داده شده، انتخاب ندارند! 

و ها جانشین طالب هیچ کس به جز ملت افغان نیست! جستجوی سرګردان عدهٔ در جهان برای یافتن جانشین طالب جستجوی خطاء و بی معنا است! هرګونه جانشین دیګر جستن تکرار بن و تجربهٔ ناکام  دو دههٔ اخیر است! 

نقش مرکزی درین پروسه به پیشتازان سالم و اصل ملت محور ممکن است ( ان شاء الله تعالی)! 

اګر جامعه جهانی نمی خواهد درین آتش بسوزد، برایشان است تا این پروسه را مساعدت نموده و در فضای صلح و امنیت به مقاصد مشروع خویش در افغانستان برسند و جهان را از شر ترور و دهشت نیز به نحوی رهایی بخشند! واما …

و من الله التوفیق 

داکتر ص سعیدی

۲۰/۱۲/۲۰۲۳

۰۰۴۴۷۸۸۶۴۷۴۶۳۸