X

آرشیف

مخمس عبدالشکور دهزاد بر غزل واقف لاهوری

فلک باروز گار من چه کردی

توبالیل ونهار من چه کردی

به این شهرو دیار من چه کردی

صبا بازلف یار من چه کردی

زدی برهم قرارمن چه کردی

 

ندیدی از سرالفت بسویم

ببردی نزد خوبان آبرویم

به خاک انداختی جام وسبویم

مکدر گر نگردی باتو گویم

که بامشت غبارمن چه کردی

 

چه حاصل کامدی ای اشک بسیار

بسوزیدی مرادر این شب تار

نگشتی با دودست من توهمکار

نشستی گرد کین ازخاطر یار 

بگو ای گریه کارمن چه کردی

 

زغم برمن دل ناشاد دادی

به من غمپروری را یاد دادی

جزا برمن توچون شداد دادی

کف خاک مرا برباد دادی

چه کردی شهسوارمن چه کردی

 

بکو بیدی مرا باسنگ هاون

نمودی شهره ی این کو وبرزن

زخون اشک تاتر گشت دامن

زدی ترخنده ی برگریه من

به چشم اشکبارمن چه کردی

 

بسوزیدی به این غمهای جان سوز

ندارم تاب و طاقت درشب و روز

گل افروزی گل افروزی گل افروز

توشمعی باتو میگویم به صد سوز

که باشبهای تار من چه کردی

 

جدا کردی مرا ازکوی دلبر

مرا باخاک ره کردی برابر

منی دهزاد را کردی تومظطر

فگندی خار واقف را به بستر

چه کردی گلعذاری من چه کردی

 

۲۰ ثور ۱۴۰۳ ح ش .

X

به اشتراک بگذارید

Share

نظر تانرا بنویسد

کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.