آرشیف

2014-12-29

afrotan

ما حمایت ات میکنیم، پس هدایت ات مـیکنیم !

 

 

لزوم تغییر نگاه « سا ختار قدرت » در افغانستان

 

 

 

آنچه را که از مطالعه ء این مقاله دریافت خواهید کرد :
۱ : بسته پیشنهادی چهل گروه سیاسی در آستانه انتخابات " ریأ" ست جمهوری افغانستان ! 
۲ : مکثی بر پیام های " سیأ " سی رهبران اپوزسیون مسلح افغانی 
۳ : چه باید کرد و راه حل چیست ؟

قسمت اول :

هیچکسی نه میــتواند از این حقیقــــت روشن انکار کنـــد که ما در شرائطی جنگــی بــه سر مــی بــریم علل وعوامــلی که این جنگ را توجــیه مــیکند در درجه اول از همان روابطــی مایــه میــگیرد که نقشه ای راه آن پس از حادثه المناک یازدهم سپتمبرو در نخستین کنفرانــس بن برای یک اداره مؤقت برای افغانستان برمبنای یک اجماع تعریف ناشده از مفهوم دهشت افگنی و تروریزم پایه گذاری گردیده است . و امروزنیز پس از گذشت یازده سال تمام سایه شوم همان مناسبات نا متعادل حقوقی و سیاسی در حوزه سیاست های جهانی و منطقوی بر کشور افغانستان به مشاهده میرسند .و هر روزی که سپری میشود پرونده سیاه سلطه ء لایتناهی مافیای به قدرت رسیده در سرزمین افغانستان ، جز غارت و کشتار و استثمار ، فریب و نیرنگ چیزی دیگری نشان نه میدهد . سرنگونی رژیم سرکوبگر طالبانی با تمامی نقاط ضعیف و مبهم آن بزرگترین دست آورد اجماع جهانی ی که قبل و بعد از کنفرانس بن در سطح جهانی و منطقوی بوجود آمد ، محسوب میــشود . مگر نه میتــوان از کوتاهی ها و نارسائی های عمدی و غیر عمدیی ی که داستان درد و غم یک ملت متمدنی مانند افغانستان را به درازا کشانیده است چشم پوشید . اکنون نیز آنچه مــی بینیم چیزی جـز استمرار همان روابط و تکیه بر فورمول بندی های که ریشه در کنفرانس تاریخی بن دارند نیست ، این به اصطلاح تشکیلات طویل و عریضی بنام « دولت جمهوری اسلامی افغانستان » که بیش از یک دهه بر سرنوشت مردم غم دیده افغانستان سینه افگنده است با پُر رویی و بیشرمی تمام ذخائر مادی و معنوی کشور افغانستان را مال و ثروت شخصی خود میدانند . سخت شگفت انگیز است که تقدیر و سرنوشت تاریخی جامعه و حتی تمدن و فرهنگ ما را نیزدرتصویر چنین بنیاد ها ی مافیائی که تاریکی استبداد اعم از شبه مذهبی و سکولار از فرهنگ و تمدن باستانی سرزمین افغانستان را منعکس میـسا زند ، نگریسته میــشود وهمچنین جهت گیری های طبقاتی تمامی نهاد ها ، سازمان ها ، اقوام وقبائیل را مشخص میسازند .!!
قبل ازاین بار ها و در این آشفته بازار مافیائی از غفلت برخی روشنفکر نمایان سخن گفته ایم و در گرماگرم این معامله گریهای" سیأ "سی بوده که ناگهان اعلامیه مفصلی را خواندم که به امضای بیش از چهل سازمان ، جبهه و حزب صدور یافته و با یک شعار از نهادی بنام « دولت جمهوری اسلامی افغانستان » خواستار برگزاریی به وقت انتخابات " ریأ " ست جمهوری افغانستان شده بودند ، جالب آنجا ست که رهبران ِ اکثریتی از این جبهات ، احزاب ، ائتلافها و سازمان های حقیقی و حقوقی از اداره ء یک آسیابی که اهالی یک ده ودهکده برای آرد ساختن غله جات خویش مورد استفاده قرار می دهند نیز بی بهره اند درحالیکه ادعای رهبری ومدیریت جامعه جنگ زده ای چون افغانستان را داشته اند . بله :" سیأ " سیون و شبه روشنفکران جامعه افغانستان در قالب یک گردهم آئی بزرگ و نا متجانسی بیداد کردند که نباید به هر دلیلی پروسه انتخابات ریاست جمهوری افغانستان به تأخیر بافتد ، درد دلهای تمامی این آدم های بیکاره و روشنفکران عقب مانده ای از چپ و راست ، مذهبی و سکولار در یک بسته ای تصویب گردید و از دولت جمهوری اسلامی افغانستان خواسته شد تا باید نکته نظرات و پیشنهادات این گردهم آئی ها را بصورت جدی در نظر گیرد . اما هیچکسی ندانیست که این بسته به چه مقامــی مواصلت خواهد کرد ؟ زیرا به استناد به یک گزارش از این گردهم آئی اکثر مقامات بلند رتبه شبکه مافیائی ای که بنام دولت جمهوری اسلامی افغانستان نامیده میــشود یا خود و یا هم توسط نمائنده گانش در این فراخوان اشتراک داشتند . اکنون که از آن گردهم آئی و بسته ای مصوب در آن یاد آوری شد بد نیست بصورت مشخص برخی از چهره های که در این ضیافت مجلل !! سهم گرفته بودند نیز اشاره گردد . این کنفرانس که به کمک بنیاد انتخابات عادلانه در افغانستان (FEFA) یا Froo &Fair Election Foundation of Afghanistan تدویر گردیده بود واضیح است که چنین بنیاد های که با سرمایه های هنگفت و با شعار های فریبنده سیاسی از همان آغاز یعنی در سال ۲۰۰۴مطابق سال ۱۳۸۳ هجری شمسی به عنوان یک اداره «غیر انتفاعی و ملی بیطرف !! » عرض اندام کرده است باید فهمید که چګونه انتخابات آزاد و «دموکراتیک ! » خواهند بود ؟ در این گردهم آئی که آقای جانداد سپین غر رئیس بنیاد انتخابات عادلانه افغانستان در مورد بسته ای پیشنهادی که شامل آمادگی ها برای انتخابات، اصلاح قوانین انتخابات، استقلال نهادهای برگزار کننده، نظارت بر انتخابات، مکانیزم های شفاف نظارتی، ثبت نام رای دهندگان، صدور اسناد الکترونیکی برای شهروندان کشور، عدم مداخله ی حکومت در امور انتخابات، توزیع عادلانه ی امکانات دولتی برای همه ی کاندیدان، آگاهی عامه و چگونگی انتخاب کارمندان کمسیون انتخابات و مسایل گوناگون توضیح داد و پس از آن بسته ی پیشنهادی توسط پنجاه رهبر حزب و نهاد جامعه ی مدنی به امضاء رسید. پس از تصویب و تایید این بسته ی پیشنهادی توسط رهبران احزاب سیاسی !! و نهادهای مدنی !!، نمایندگان احزاب سیاسی و جامعه ی مدنی!! طی سخنرانی هایی دیدگاه های خود را در حمایت از محتویات بسته ی پیشنهادی ارایه کردند. در این کنفرانس آقای فاضل سنچارکی سابق معین نشراتی وزارت اطلاعات وفرهنگ افغانستان که پس از کنار رفتن بحیث عضو شورای رهبری و سخنگوی ائتلاف ملی افغانستان ایفای وظیفه مــیکند طی سخنرانی کوتاه کانفرانس احزاب سیاسی و جامعه ی مدنی را یک نقطه ی عطف تاریخی در روند تحولات سیاسی کشور دانست و افزود که این حرکت پس از تشکیل شورای همکاری احزاب و ائتلاف های سیاسی نشان می دهد که دموکراسی و فرهنگ سیاسی در کشور ما به یک تفکر فراگیر تبدیل شده است. وی حمایت ائتلاف ملی را از محتویات این بسته اعلام و تاکید کرد که ائتلاف ملی خواهان تطبیق مفاد این اصول پیشنهادی است.!! همچنان خانم عفیفه عظیم از شبکه ی زنان افغان، داکتر عبدالله عبدالله رئیس ائتلاف ملی افغانستان ، احمد ضیأ مسعود رئیس جبهه ملی افغانستان ، انجنیر سید رحیم ستار معاون اداره همماهنگی سازمان های غیر دولتی افغانستان، داکتر رحیم پشتونیار از حزب افغان ملت افغانستان ، اسدالله سعادتی از حزب وحدت اسلامی شاخه ء آقای خلیلی معاون رئیس جمهور افغانستان ، داکتر انور از حزب اسلامی افغانستان شاخه ارغندیوال ، آقای وحید الله سباؤن رهبر شاخه دیگر ی از حزب اسلامی افغانستان ، عبدالرحمان هوتکی رئیس سازمان حقوق بشر و محیط زیست، معین مرستیال از حزب حق و عدالت برهبریی حنیف اتمر سابق معاون یکی از ریاست های خاد رژیم حزب دموکراتیک خلق افغانستان فیض الله ذکی معاون جنبش ملی ، اسلامی افغانستان برهبریی جنرال عبدالرشید دوستم رئیس ارکان سر قوماندانی اعلی نیروهای مسلح افغانستان ، سید قریب سادات از حزب ولسی جبهه افغانستان، اسدالله صالحی از حزب جمهوری خواهان افغانستان ، محمد ابراهیم بشارت از حزب تفاهم و دموکراسی افغانستان، استاد سیف الدین سیحون از حزب آزادگان افغانستان ، سید علی کاظمی رهبر حزب اقتدار ملی و برادر زنده یاد سید مصطفی کاظمی رهبر فقید حزب اقتدار ملی افغانستان ، و صدیق الله توحیدی از شبکه ی نی یا دیده بان رسانه ها هر کدام در تایید و حمایت از بسته پیشنهادی، راه های تحقق و تطبیق آن سخنرانی نموده و بسیاری از این عزیزان فقط با امضای طوماری که پس از تصویب مصوبه از قبل نوشته و تهیه گردیده بود بسنده کردند . البته باید با کمال صراحت و صمیمیت گفت که در قطعنامه طویل وعریض چند صفحه ای که از سوی اشتراک کننده گان این گردهم آئی به امضأ رسیده است و سپس توسط یک نهاد مافیائی و جاده صاف کن استراتیژی های نظامی کشورهای که درافغانستان به شکار تروریست های کاذب واصلی !! مشغول اند به مــثابه دکتورین نظامــی و امنــیتی مافیائی حاکم بر سرنوشت افغانستان وعده رساندن آن به مقامات دولت مافیائی حاکم وعده داده شد اندکترین اشاره ای به تغییربنیاد های ساختارجامعه افغانی نه شده است !! و این اساسی ترین و اصلی ترین عیبی است که هرگز احتیاج به توضیح و تفسیر ندارد ومتأسفانه که این خواسته ء معیوب وبیمار درمتن مصوب این طومار " سیأ " سی به صورت واضیح به مشاهده میرسد . نکته بسیار مهمی که باید گفت این است که هیچکس وهیچ نیروی نه میتواند ازاین حقیقت انکار کند که افغانستان نه به مانند قرن بیستم که دراشغال یک ابرقدرت غول آسای مانند اتحاد جماهیرشوروی سابق وبا داشتن استراتیژیی ومنافع روشن و کمک مهره های تابلو دار بومی افغانی یعنی « حزب دموکراتیک خلق افغانستان » به اشغال درآمده بود ، بلکه این بار نظام سرمایه داریی جهانی بصورت مافیائی وبا کسب تجارب فراوانی ازآن اشغال واشغالگری ، بصورت جمعی درکسوت یک ائتلاف نظامی بنام «ائتلاف جهانی علیه تروریزم »بر خاک کشورهای افغانستان و عراق تسلط یافته ا ند ، نباید تعجب کرد که هرچه زما ن سپری میشـــود و داستان فاجعه ای را که بر تاریخ و سرزمین ما نازل گشته است د نبال میکنیم و به پیش میرویم به تدریج برعمق انگیزه ها ی مشترک آن دو سلطه پی میبریم . وقتی به عوامل ایجاد فاجعه بنگریم درمی یابیم که سرزمـین شـرق بـویژه افغانستـان ازگذشته دور بدینسو آزما ئـیشگاه تفکر و اندیشه های مادی ای شده است که در هردو دوره سلطه استعماری به صورت واضیح به مشا هده مــیر سد و آن هم همان نگاه شرک آلود مادی به تاریخ و هستی به حساب مــی آید . بنابر این چنین وضعیت جهان معاصر و تشابه دو سلطه استعماری بر جامعه و تاریخ ما حکم مــیکند که باید دربرابر چنین هجوم المناک غارتگران جهانی روشنفکرو چیزفهم این زمان باید از خیابان نقد اندیشه بگذرد و روح اصلی اندیشه ها و حتی ادیان الهی را در یابد و به قول رضا براهنی شاعرو اندیشمند نامدار معاصرحتی « اگر در جنگل زندگی کرده باشد و حتی اگر در تمام عمر دریا دیده باشد …او باید از خیابان تاریخ رد شود بدلیل اینکه خیابان نشانه ای تمام جوانب تمدنی است که بضرب و فشار در حلق ما فروریخته اند …..بدون آنکه بگذارد بوق و کرنای قلابی ، مغزش را تسخیر کند ، بدون آنکه فریب این زرورق رنگین و فریبنده را بخورد که در خود پوسیده گی را پنهان داشته است » …

ادامه دارد