آرشیف

بلاخره بعد از انتظار زیاد ؛بهاربا هوإگوارا وبوی عشق وعاطفه به ما  رسید . نسیم تازه دمید و جهان را مشگین ساخت .عمر موجودات ،تاریخ ،علم،زنده گی ،لباس همه تغیر کرده .زمین سبز و خرم شده و لباس درخشان چو مروارید به تن کرده طبیعت آراسته شده کوه های سر به فلک کشیده  با لباس سبز به پذیرایی بهار استاده اند .باغ ها با گل وسبزه فرش شده تا دل از انسان برده وهمه را آشفته خود بسازد .درختان چو زلف شاخه ها را به هر سو پریشان کشیده است .برگ ها چون الماس درخشیدن گرفته ؛بلبلان به نغمه سرایی و گلان به ناز وکرشمه پرداختن بلبل با گل آمدن بهار را جشن گرفتند .ابر سفید به آسمان آمد و قطرات باران را که مانند می زمین را سرمست می سازدبه زمین می فرستد .
آفتاب خندان به زمین تابید وخار زرد به گل سرخ و برگ سبز عوض شد.دهقان به مزرعه مصروف کشت شد .نسل جدید چشم به دنیا گشوده از هوای بهاری تنفس کردند .آسمان بی اندازه زیبا شده و توجه انسان را به دیدنش جلب می کند .خنده به لب غم دیدگان پدیدار شد .پرنده گان شاخه به شاخه پریدن و با  سروصدا وچیغ زدن خوشی شان را نمایان کردند .
 این همان بهاری است که هرسال یکبار می آید اگر بخواهیم یا نخواهیم بعد از انتظار 9 ماه به ما می رسد .
اما با انتظار چندین سال که چون خزان مردم مارا زرد وخسته ساخته، بهاری را نمی بینیم .
بهاری که برای فرارسیدن آن  هزاران انسان بی گناه خون خود را ریختانده اند بهاری که در انتظار آن صدها مادر در فراق فرزندان شهید شان ؛چون چوب به دیگدان روزگار سوختند .بهاری که در جستجویش  هموطنان زیاد ما معیوب شدند .بهاریکه هر انسان با قیمت زنده گی خریدارش هستند .
اما با وجود این همه دردو رنج تا هنوزبهارقدم های مبارکش را دروطن ما نگذاشته است .
حالا با همکاری هم به سراغ بهارصلح برویم  و اورا به وطن مان بیاوریم .
پس بیایید دست به دست هم داده زیر چطر اعتماد ،درروشنی علم ؛ گرمی دوستی ومحبت جنگ و بد بختی را به آخر رسانیده و به جستجوی بهارعزت وخوشبختی در وطن مان از هیچ نوع کوشش صرف نظر نکنیم.

پایان
 چغچران
 حمل١٣٩٠