آرشیف
قصه گــــــــــــوی پیر
ژانویه 25, 2015
آصفه صبا
نمیدانی سپیدار از چی میلرزد
زطوفانی؟
زغوغایی؟
که برگ و شاخه اش لرزد
چی میدانی که از جور تبر نالد
ویا چون بید ترس باغبان باشد
شنیدم قصه گوی پیر
که روزی ماه تابان بود
ولی افسردهء امروز
شبی پرسید
میدانی
سپیدار از چی میلرزد؟
جواب پرسشش نه بود
دو دستم را فشرد و قصه آغازید
به یادم است آن شب
شبی که مادرم دانست
زن دوم به قلب شوهرش دروازه میکوبد
به خود لرزید
و فریادش زمین وآسمان لرزاند
به گوشش این صدا آمد
که آن سو ؛ تک سپیداریست
بگو دردت به او،جانم
ز اشکت آب یاری کن
بگیر محکم به آغوشت
چنین کرد ؛ بی درنگ برخاست
صدا را گفت لبیک دو دست وقلب لرزانش
گرفت محکم سپیدار بلند باغ
از آن لرزش به هرجا که سپیدار یست
میلرزد تا امروز
آصفه " صبا"
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
صفجه جام غور در فیس بوک
This message is only visible to admins.
Problem displaying Facebook posts.
Problem displaying Facebook posts.
Error: Error validating access token: The session has been invalidated because the user changed their password or Facebook has changed the session for security reasons.
Type: OAuthException
Subcode: 460
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور