آرشیف

2021-4-11

Gulrahman_faraz

غنی؛ ایلا کدنی نیست!

 

اظهارات اخیر آقای محمد اشرف غنی، رئیس جمهور کشور بعد از پیشکش «نقشه راه صلح» در ارگ و طرح حکومت صلح در متن آن در واقع سبوتاژ نشست صلح در قلب آسیا را احتوا می نماید. آقای غنی با خاطر نشان اینکه با برگذاری انتخابات زود هنگام و دولت صلح آماده پذیرش طالبان در قالب حکومت اش و تغییر نام دولت از دولت ساز به حکومت مشارکتی صلح نشان داد اینکه هیچ چیز برایش مهم تر از حفظ ارزش های نیست که فعلاً در رأس آن قرار دارد. طرح ایجاد اجماع برای رسیدن به یک توافق سیاسی، بر قراری آتش ‌بس زیر نظارت جامعه جهانی، برگزاری انتخابات ریاست جمهوری زود هنگام و روی کار آمدن «حکومت صلح»، ایجاد ساختار وابسته به قانون اساسی،‌ ادغام مجدد مهاجران و برنامه‌های توسعه‌ای…! شیره و شربت این طرح/نقشه صلح را تعین می کند. مراحل که در تناقض و ترادف قرار دارد. سهم دادن طالبان در بدنه حکومت صلح هیچ گاه ساختار وابسته به قانون اساسی را تمثیل نمی کند.

این سخنان باز خورد به حاشیه راندن تیم رئیس جمهور غنی از قدرت و به متن در آوردن طالبان و رهبران احزاب برای ساختار یک نظام همه شمول، مشارکتی و توافقی است. آقای غنی با اعلام اینکه: «هر دولتی در افغانستان تنها باید از مسیر انتخابات و با رای مردم بر سر کار آید.» به عنوان تیتر درشت، پیش شرط و زنگ خطر برای جلب توجه مذاکره کنندگان نشست قلب آسیا به دولت فعلی و سران آن در تصمیم گیری های سیاسی آینده افغانستان مطرح نموده است. وی حتی آمادۀ بحث دربارۀ برگزاری یک انتخابات زودهنگام از مسیر دموکراتیک نیز شده است. هوای که آلوده از تقلب و تخلف در گذشته بوده است.

نشست قلب آسیا (نشست استانبول/ترکیه) می تواند بازخوانی تصمیم گیری و تجدید پیمان نشست بُن باشد. نشست که به تاریکی جنگ خاتمه داد و بر مسیر دموکراسی، تعلیم و تربیه، آزادی بیان، آزادی و مساوات حقوق جندر، انتخابات و مراجعه به آرای مردم، شکل گیری نظام، تشکیل اردو، تأمین روابط دیپلماتیک…! جریان گرفت. حضور پُر طمطراق دولت در میز چانه زنی نشست قلب آسیا همانند حضور اعضای شورای نظار در ساقة نشست بُن مؤثر و سرنوشت ساز خواهد بود. درغیر آن؛ هیچ مخالفت و اختلاف نظر نمی تواند خلاء انزوا در قدرت دولت داران را کامل و جبران نماید.

طرح و پیشنهادات چون نشست، مذاکره و گفتگو با ناتو، جامعه جهانی، پاکستان، توافق سیاسی با آتش بس دایمی که نهاد های بین المللی ناظر آن باشد، برگذاری انتخابات زود هنگام با اشتراک گروه طالبان، کنار رفتن از قدرت بر اساس پیش بینی قانون اساسی…! از طریق نقشة راه صلح آقای غنی سخنان ناب و موارد پسندیده است ولی زمان حال اقتضای چنین ابراز نظر را نمی کند و مناسب حال دولت، پروسه صلح و نشست استانبول نیست. این سخنان بسان نوش داروی بعد از مرگ سهراب،‌ رسیدن کارد به استخوان و فرستادن پُشت نخود سیاه بی اهمیت، ناکارا و کم تأثیر است. خوب بود که این سخنان در اوایل دولت داری دو دوره کاری آقای غنی (تحول و تداوم و دولت ساز) به عنوان حل مسئله ابراز می شد تا از طریق آن هم شاهد دستآورد به تیم غنی، شفافیت در حکومت داری، حفظ روابط دیپلوماتیک و رضایت بر روابط دولت – ملت باشیم.

علاوه بر طرح متمرکز بر سه برنامه و هفت مرحله ای آقای غنی،‌ طرح صلح احزاب بصورت جداگانه در نشست ترکیه تقدیم خواهد شد. این طرح ها بجز از ایجاد اختلاف نظر در مسیر رسیدن به صلح، کمکی دیگری در تسریع و تعجیل استقرار صلح نخواهد کرد. می بایست تا همه جناح های مذاکره با طرح واحد وارد نشست صلح گردند. آقای غنی محور اول این نقشه را مسئلۀ حفظ قانون اساسی و تداوم آن می داند ولی در عین حال محمد نعیم، سخن‌گوی هیئت مذاکره کننده طالبان بیان داشت: «ما از خود یک‌چیزی خواهیم داشت اما این‌که در آن‌جا [نشست ترکیه] چه‌چیزی مطرح می‌شود در آن باره ما تصمیم‌گیری خواهیم کرد.» این خود انگشت نمایی استقبال از حضور طالبان را در این نشست به تصویر می کشد.

سوژة جنگ طالبان در افغانستان و دلیل برادر کُشی شان را حضور نیرو های امریکایی عنوان می کنند. این در حالیست که سخن آقای دونالد ترامپ مبنی بر خروج نیرو های آمریکایی توسط آقای جو بایدن تصحیح شده و خروج کامل ماه می را از لحاظ فزیکی دشوار خوانده است. لازم است تا حکومت غنی که از تاخت و تاز باز مانده است و کاروان حکومت داری را به سر منزل مقصود نرسانیده است، به اجماع احزاب و مخالفین که با پا درمیانی جامعه بین المللی در نشست قلب آسیا جمع شده اند، احترام گذاشته و نتیجه تصمیم گیری شان را برای استقرار صلح، آینده درخشان افغانستان و ختم جنگ محترم شمرده و احترام نمایند. آنجاست که مردم به اشتباهات زمان حکومت داری سران دولت فعلی نقطة عفو گذاشته و کم کاری ها را نادیده می گیرند. انتقال مسئولانه قدرت همچون عملکرد آقای بارک اوباما افتخار بزرگ است ولی می شود با پایان قدرت، قصه تراژیدی اسف بار خروج دونالد ترامپ از کاخ سفید را هم شاهد بود. فراز و نشیب آینده نگری تخلیه قدرت افغانستان هم مستثنی از این دو مورد نیست. به امید تفکر وسیع خارج از ساحه منفعت طلبی های شخصی و چرخش قدرت در محور فرد.

با احترام

گل رحمان فراز