X

آرشیف

 

به عمرم یگ نگاری داشتم مثل بهـــاری بود
 قدش رعنا رخش گل، هردولبها چون اناری بود

به مثل دٌر نا یا بی و کفترهــــای رویایی
که با لگ میزدند دربامی قلبی داغداری بود

ادایش، قصه هایش، خنده های گاه بیگاهش
همیشه میکنم یادش که یاری دلربایی بود

ولی این دلربا رفت وسراغم راگرفت غمها
پس ازآن درنفس هایم فقط دودِ سگاری بود

ندانم کی؟ کجا؟ آن نوبهارم باز برگردد
همانجا گل بریزانم، همین قول وقراری بود

به کابل باشی، یا هرجا، ولی گل باشی، گل باشی
که شیدایی همان عطرِدو گیسویت مشامی بود

به صد قول وقرار و آرزو دریاد او بودم
ولی این آرزوحالا همان آبی سرابی بود

برای اونویسم شعری سبزی درد هایم را
وشاید بعدِ من تنها، همین یگ یادگاری بود

 

X

به اشتراک بگذارید

Share

نظر تانرا بنویسد

کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.