آرشیف

2019-1-31

عدالت اجتماعی در درون سیاستمداران افغانستان:

 

عدالت اجتماعی در درون سیاستمداران افغانستان:

(پدیده سیاه و وحشتناک تعصب)

دراین مقاله در رابطه به عدالت اجتماعی در درون سیاسیون افغانستان می نگرم روی هم رفته اگر در باره سیاسیون یا سیاستمدارن مطالعه کنیم به تفاهم خواهید رسید که یک سیاستمدار باید عدالت را مدنظر گرفته و فعالیت های خود را آغاز نمایند. چون عنصر مهمی برای سیاستمداران محسوب میگردد.که این عدالت اجمتاعی میتواند چند پهلو داشته باشد که عبارت اند از برابری.و عدالت میباشد. این دوپهلو را که ذکر کردیم جز مهمی برای سیاستمداران تلقی میشود.
روی هم رفته اولتر باید تعریف از عدالت اجتماعی را ارائیه نمایم که با اعدالت اجتماعی خود را آشنا سازیم
عدالت اجتماعی عبارت است از چگونگی دسترسی و دستیابی افراد جامعه به قدرت ثروت و دانش. دولت های قوی فرصت های مساوی برای همه ایجاد می نمایند. ولی امروزه اگر نگاه کنیم به وضعیت افغانستان مردم از راه های جنگ و خون ریزی و خوشنت حق خود و سهمیه خود را از دولت طلب میکند. امروزه مشکلات دیده میشود در درون حکمفرمایان این جامعه که عدالت اجتماعی را به درستی برای همه شهروندان تطبیق نمیکند. که این یکی از مشکلات مهمی برای پیشرفت جامعه تلقی میشود.
سیاستمدارن افغانستان امروزه نتوانسته سهمیه های شهروندان را مساویانه تقسم کند که این به یک نوع ناکامی سیاستمداران راثابت میکند.در افغانستان دستیابی به قدرت همیشه خونین و فاجعه آفرین بوده است.یعنی نتوانسته عدالت اجتماعی را به درستی در جامعه رونما بسازد. یک تعدادسیاستمداران هستند که تنها برایشان عقارب و منافع خود مهم بوده روی هم رفته اگر حکومت های گذاشته را مطالعه کنیم میتوانیم موضوع را به درستی درک کنیم! سیاستمدران باید برای دفاع از منافع ملی  بکوشد ولی در افغانستان متاسفانه یک طبقه هستند که برعکس رفتار میکند.عدالت اجتماعی باید برای همه شهروندان مساویانه تطبیق شود. در گذشته ها  در افغانستان عدالت اجتماعی به درستی بالای ملت افغانستان مراعت نمیگردید. اما امروزه اگرنظر اندازی کنیم نسبتآ از گذشته ها بهتر شده و با هر یکی یک قسم برخورد میشود. یعنی برای همه یکسان رسیده گی میشود.یک سیاستمدار خوب باید عدالت اجتماعی را مدنظر بگیرد و در دایره قانون کارها و فعالیت های خود را آنجام بدهد. یک توده از سیاستمداران است که بیشتر تاکید آن بالای خویشاوند و قوم سالاری میباشد یعنی برای آنها قوم سالاری مهم تر از شایسته سالاری میباشد. اگر نگاه کنیم یک عده سیاستمداران امروزه تنها هدف آن تقویت کردن منافع شخصی شان میباشد. قسمیکه جامعه مان بنام جامعه گوسفندی مشهور است ما آهسته آهسته خود را مثال گوسنفد میسازیم. ماها چرا برای خود یک فرد فرهیخته نمیگذینیم ؟ خوب اگر متوجه شویم به انتخابات پارلمانی یک عده اشخص هستند که خود را میفروشند در برابر پول این تنها خود را نفروخته بلکه یک شخص را بر گذیده که اصلان سواد سیاسی را دارا نمیباشد و بعد میاید در پارلمان از یک ولایت نمایندگی میکند. چرا برای آینده خود فکر نمیکنم ؟همه چیز را پول نمیتواند ساخت. مشکلات عمده در درون پارلمان داریم/ این مشکلات ریشه میگرد از انتخاب نادرست ما.زمانیکه ما یک شخص  را انتخاب میکنم بدون در نظر گرفتن شایسته سالاری طبآ که هدف آنها خدمت کردن برای شهروندان نیست بلکه هدف آنها تامین منافع شخصی شان است زمانیکه این فرد به حیث نماینده در درون پارلمان برای شهروندان خود خدمتی انجام داد نمیتواند. وبعد همین شهروندان که همان فرد نالایقی را برای خود گذیده بعد همین افراد از حکومت شکایت میکند/ و حکومت را با چالش روبرو میسازد. اگر نگاه کینم بنظر ماها کدام طبقه ملامت خواهد بود.؟
هدف های سیاستمداران فرق میکند یک تعداد مردم هستند که هدف آنها آبادی جامعه و پیشرفت کشور میباشد/ و یک توده دیگر هستند که برای منافع خود و برای منافع خویشاوند خود فعالیت میکند.
نیاز است یاد آور شوم بر وضعیت فعلی نهاد ها و سازمان های افغانستان  امروزه دریک  طبقه سازمانها مطابق به شایسته سالاری استخدام صورت نمیگیرد بلکه نظربه خویشاوند سالاری استخدام صورت میگیرد. و در حالت فعلی افغانستان یک پدیده وحشتناکی ظهور کرده که بنام تعصب که این پدیده اقوام افغانستان را از دیگر فاصله داده و این تعصب اگر دوام پیداه کند در کشور میتواند که کشور را نابود کند. ودر حالت فعلی یک تعداد  سیاستمدارن تعصب زده شده وهمین پدیده و حشتناک تعصب آنها باعث شده که برای کشور مؤثریت نداشته باشد. امروزه در حکومت افغانستان اقوام مختلف نقش زنده را ایفا مینمایند. ولی تعصب توانسته که میان سیاستمداران فاصله ایجاد کند/ امروزه پشتو زبان طرفداری پشتون های خود را میکند. و تاجک زبان طرفداری تاجک های خود را میکند.و همینطور برادران اهل تشیع طرفداری ازاهل تشیع های خود را میکند. و اوزبیک طرفداری اوزبیک های خود را میکند./ و سایر اقوام دیگری هستند که طرفداری قوم خود را میکند. و هیچ قومی برای بهتر سازی افغانستان نکوشیده.

سیاستمدارن باید در فعالیت خود عدالت و برابری . و همبستگی را باید مراعت کند. امروزه سیاستمداران درایم که عدالت اجتماعی را مراعت نمیکند و عتدال را در کار هایش جا نمیدهدافغانستان در حالت فعلی برای سیاستمدارن فکر جدید نیاز دارد نه برای افراد بیسواد و سنتی. اگر بخواهیم جامعه خود را پیشرفت و توسعه بدهیم پس نیازمبرم به سیاستمداران داریم که عدالت اجتماعی را مراعت کرده و. حق را به حق دار بدهد. و بتواند با همه شهروندان یکسان رفتارکند. و همه را به یک چشم نگاه کند. واین سیاستمداران میتواند که جامعه را به سوی  پیشرفت و توسعه سوق بدهد. امروزه سرنوشت کشور مان در دست سیاستمداران کشور میباشد پس باید د قیق باشیم در انتخاب خود 

 وضعیت امروزه کشوربهتر از پنج سال قبل بوده  پیش از حکومت آقآقای غنی افغانستان یکی از کشور های ناتوان و گدا تلقی میشد و امروز کشور مان در حال تغییر و گام بر دار بر توسعه میباشد. وامروزه افغانستان خود را ثابت کرد برای همه کشورها  که میتواند رشد و پیشرفت کند!

پس این همه تغییرات ریشه میگیرد از انتخاب دقیق ملت مان!

نویسندهاحسان الله "ابراهیم خیل"!