آرشیف

2014-12-29

afrotan

طرح ” اجماع ملی ! ” یا فورمولی برای اشباع غریزه ء قدرت !

گاهی انسان بیش از« آن چه هست » می خواهد !  « ژان پل ساتر »

بخش دوم : 

وقتی نخستین قسمت این یادداشت از سوی وسائل ارتباط جمعی منتشر گردید برخی از عزیزان با ارسال ایمیل ها و برخی ها هم با تلفن های خویش این حقیر را مورد تفقُد قرار دادند و یاد آوری فرمودند که شاید من از نخستین قلم بدستانی باشم که اندیشه ها را به برخورد رویارویی کشانده ام و به اصطلاح اندیشه ها را بدور از کدورت و عداوت آنچه صلاح مملکت و انسان افغان بوده است به نقد میکشم و از سوی دیگر با کشاندن اندیشه ها به بحثهای آزاد و آشکار و با پرداختن عالمانه و متکی بر شواهد و مدارک ثقه به حوادث تاریخی از سیر خود رو و طرح بی ظابطه و بدون قاعده مسائل که مسلمأ باعث ایجاد جدل های زرگری و بی معنی خواهد گردید جلوگیر بعمل می آید . 
به هرحال ازیکایک شما سروران وعزیزانی که این حقیررا مورد تشویق و نوازش قرارمیدهید قلبأ ابرازامتنان میکنم .اما ناگزیر باید بحث مانرا از همانجا آغاز کنیم که به پایان برده بودیم .چنانچه شما خواننده گان ارجمند واقف هستید بخش اول این یادداشت با این جملات به پایان رسانده بودم که زلمی خلیل زادیکی ازسهم داران افغان تبارشرکت سهامی یونوکال UNOCAL البته« نه ازکارمندان معمولی معاش بگیر! » نه تنها حقائق وواقیعت های مربوط به جریانات نخستین کنفرانس موسوم به بن را آنچنان که واقع شده بودند مسخ کرده اند بلکه با تمام شواهد و اسناد کنفرانس بن بویژه مصاحبه های مستند جناب آقای عبدالستار سیرت رئیس هیأ ت نمائندگی موسوم به هیأ ت روم که به دلیل اقامت مرحوم محمد ظاهر پادشاه سابق افغانستان درشهر روم پایتخت ایتالیا که یکی از عمده ترین شخصیت های تأثیر گذاربر پروسه حل سیاسی مسأله افغانستان به شمارمیرفت نمائنده گی میـــکرد کاملأ در تناقض قرار دارد که اینگونه تناقض و پارادُکس دراظهارات آقای خلیلزاد آنگاه خوبتر به نمائیش گذشته میشود که پشت پرده ای ازنخستین کنفرانس بن رادرامتداد چندین دهه تاریخ غم انگیز افغانستان وسیاست های ژیوپولیتیکی کشورهای بزرگ صنعتی منجمله همسایه گان طماع این کشوررا از دوران جنگ سرد تا لشکر کشی های آخیری که با برپائی خیمه شب بازی بنام کنفرانس بن رنگ دیگری با خود گرفته است با دقت و ظرافت لازم مورد پژوهش قرار گرفته شود . با توجه به این حقیقت که از یک سو اظهارات آقای عبدالستار سیرت مبنی بر اینکه وی با رأی اکثریت هیأ ت موسوم به روم که وظیفه تعیین رئیس اداره مؤقت شش ماهه را بر عهده داشت به حیث رئیس اداره مؤقت انتخاب شده بود اما به دلیل مخالفت قدرت های پشت پرده که آقای خلیل زاد نمائنده ایالات متحده امریکا و اخضر ابراهیمی نمائنده سازمان ملل متحد حاملان و زمینه سازان آن فیصله ها بودند با توجه به وابسته گی « قومی » جناب عبدالستار سیرت که با " قوم " شریف ازبیک تعلق دارد و منافع استراتیژیک یکعده کشور های بزرگ شامل در ائتلاف جهانی ضد تروریزم مانند انگلیستان ، پاکستان وغیره هم پیمانان منطقوی شان بر حضور یک شخصیت " پشتون تبار " از ملت افغانستان در رأس اداره مؤقت وابسته گی داشت سبب گردید ، آقای حامد کرزی که دارای ملیت پشتون بوده به حیث رئیس اداره موقت تعیین گردد . هرچند به قول جناب ستار سیرت بخاطر اینکه این فرصت از نزد افغانها به هدر نرود و کنفرانس " بن " به ناکامی نه انجامد برا ی دو تن از پیام آوران قدرتمند جامعه جهانی ( آقای خلیل زاد و لــخضر ابراهیمی ) گفته شد که وقتی برخی کشورها بر مؤلفه ء تباریی رئیس اداره مؤقت پافشاری دارند و ما نیز نه میگذاریم که کنفرانس بن به ناکامی با نجامد لهذا بگذارید شخصیت مناسب و دارای ظرفیت های لازم دیگری وابسته به قوم پشتون را به شما معرفی کنیم ، که در زیر چتر جریان روم بسیاری از رجال برجسته وابسته به قوم پشتون وجود و حضور فعال دارند . ! 
وقتی آ قای خلیل زاد و لخضر ابراهیمی نمائنده سازمان ملل متحد را که سعی داشتند و به هر دری میکوفتند تا به هر قیمت و هزینه ای که باشد کشور های مختلف جهان بویژه کشورهای بزرگ مانند انگلیستان ، فرانسه ، آلمان و روسیه و دیگران را بخاطرسهم گیری و اشتراک درائتلاف بین المللی ضد تروریزم تشویق سازند تا عملأ در ائتلاف جهانی برضد تروریزم که با تدویر موفقانه نشست بن سهم بگیرند ، لذا آنگاهی که پس از ناکامی نخستین انتخاب آقای عبدالستار سیرت بحیث رئیس اداره مؤقت به دلیل تعلق تباریی وی دومین پیشنهاد هیأ ت روم یعنی معرفی یک شخصیت دیگر پشتون تباری برای ریاست اداره مؤقت افغانستان با این دو نمائنده با صلاحیت جامعه جهانی مطرح گردید و یقین داشتیم که این بار نه تنها کنفرانس بن به ناکامی نخواهد انجامید بلکه هیأ ت روم بصورت عاجل تشکیل جلسه داد تا شخصیت دیگری را که با قوم بزرگ پشتون ارتباط داشته باشد به کنفرانس معرفی کنند اما این بار نیز تیر به هدف نخورد زیرا از دیربدینسو بالای شخص معین یعنی آقای کرزی بحیث رئیس اداره مؤقت توافق نا امضأ شده بعمل آمده بود . وقتی تحلیل گران بیطرفی که اوضاع سیاسی و امنیتی افغانستان و منطقه را مورد تحلیل وارزیابی قرار میداد با این توطئه استعمار جهانی که زاده ء عوامل پیدا و پنهانی استعمار انگلیس است پی بردند هرچند ریشه های اصلی این معاملات پنهانی مافیایی نتوانیستند به مردم تهی دست افغانستان نشان دهند ، لا اقل این را یقین داشتند که تأکید جامعه جهانی بویژه کشور انگلیس و راهروان منطقوی آنها مانند پاکستان قصد دارند با این هیاهوی که بنام فلان قوم و تبار براه انداخته شده است یک آشوب ناگهانی نیست بلکه این توطئه یکدست و همدست حکایتی است که سرِدراز دارد ! . 
چنانچه دیدیم آنگاهی که حکومت مجاهدین برهبریی مرحوم استاد ربانی توسط القاعده و دیگرجنگجویان خارجی منجمله گروه های بی بصیرت و ساده اندیش طالبان افغانی بنام امارت اسلامی افغانستان مجبور به عقب نشینی از شهر کابل گردید پیوست به آن یک فهرست چند نفره بصورت آتی از طریق وسائل ارتباط جمعی وقت اعلام گردید :
۱ -ملا محمد ربانی بحیث رئیس شورای کابل 
۲ – ملامحمد غوث بحیث وزیر امورخارجه که درعین حال به مثابه رهبر سیاسی اعلام گردید .
۳- ملا شیر محمد عباس استانکزی که یک افسر نظامی و نمائنده نظامی اتحاد اسلامی در شهر کویته بود بحیث معاون وزیر خارجه 
۴ – ملا احسان الله " احسان " رئیس بانک مرکزی 
۵ – ملا امیر خان متقی وزیر اطلاعات و فرهنگ 
۶ – ملا فاضل احمد فاضل رئیس عمومی امنیت یا استخبارات 
۷ – حامد کرزی نمائنده افغانستان در سازمان ملل متحد 
۸ – قاری دین محمد وزیر پلان 
۹- ملا عبد الرقیب وزیر مهاجرین 
می بینیم که مسأ له به آن ساده گی که جناب زلمی خلیل زاد با ضرب زبانی های که روزنامه هشت صبح چاپ کابل در پاسخ به پرسش نقش وی در کنفرانس بن از وی نقل قول نموده است نبوده ، که به قول آقای خلیل زاد گویا طرح جاگزینی آقای عبدالستار سیرت بحیث رئیس اداره موقت از سوی « ..گروه های دیگربخصوص گروه اتحاد شمال،که قوی ترین گروه درمیدان بود ،این پیشنهاد را نپذیرفتند ..۱» 
بدون شک باتوجه به تجربه ای که از شیوه های زرنگانه ونفاق انگیز شبکه های استخباراتی پاکستان وجود دارد شاید برخی از چهره های معلوم الحالی به مثابه ستون پنجم در هیأ ت جبهه شمال که رهبریی آنرا محمد یونس قانونی که با آقای عبد الستار سیرت نسبت خویشاوندی و خانواده گی نیز دارد بعهده داشت جابجا گردیده باشند و در برخی زمینه ها بصورت انفرادی در راستای استراتیژیی قومی و استخباراتی سازمان استخبارات پاکستان وارد عمل نیز شده باشند اما قضاوت و اظهارات مبنی بر مخالفت یکدست و تمامی اعضای هیأ ت جبهه شمال موجود در مذاکرات بن با انتخاب آقای سیرت بحیث رئیس اداره مؤقت شش ماهه افغانستان برخلاف حقائق وواقیعت های است که بصورت عموم بر کنفرانس بن مستولی بودند. سخت شگفت انگیزو مأیوس کننده است که با گذشت دست کم یازده سالی که ازکنفرانس بن سپری میشود جناب آقای زلمی خلیل زاد در سمت یک شهروند دارای تابیعت دوگانه ء باز نشسته سیاسی اما فعال در امور اقتصادی نه می خواهد و یا هم نه میتواند پرده از روی دکتورین و سیاست های استراتیژیک کشورهای منطقه بالاخص پاکستان بردارد و یاهم به گمان غالب « در زیر کاسه نیم کاسه ای هست ! » زیرا آنچه که ازترکیب کنونی هیأت حاکم بر اداره مافیائی منجمله جلالتمآب کرزی که درنخستین فهرست اداره ای بنام « امارت اسلامی افغانستان » به حیث نمائنده اداره طالبان درسازمان ملل متحد معرفی شده بود هرچند سمت نمائنده گی رژیم طالبان به دلائیل خاص سیاسی و استخباراتی تا به سقوط رژیم طالبان توسط شخص جلالتمآب حامد کرزی احراز نگردید اما نه میتوان به عنوان یک فاکتور مهم در حوادث آئنده از آن چشم پوشی کرد که بدون تردید به مثابه یکی ازانگیزه های مهم تمایل عمیقأ قلبی تیم حاکم برارگ به یک صلح کاذب ونا عادلانه با مخالفین مسلح و یا به قولی « برادران طالب» و دیگرمخالفین مسلح به مشاهده میرسد . 
جالب ترین و مضحکترین بخش گفتگوی جناب آقای زلمی خلیلزاد با روزنامه ۸ صبح چاپ کابل آنجاست که حالت پس از عدم پذیرش نامزدیی آقای سیرت بحیث رئیس اداره مؤقت افغانستان را به تصویر می کشد و میگویند : 
پس از اين‌که آقاي سيرت از سوي گروه‌هاي ديگر رد شد،‌ ملل متحد به‌شمول هيات امريکا، دوباره به گروه روم مراجعه کرد و تصميم به اين شد که گروه روم کسي ديگر را معرفي کند و يا اگر مي‌گويد که آقاي سيرت يگانه کانديدايش است، به گروه‌هاي ديگر مراجعه مي‌شود. بالاخره بعد از بحث چندروزه، گروه روم آقاي کرزي را به‌حيث کانديدايش معرفي کرد. به اساس همين تصميم، يک تعداد مي‌گويند که اين فيصله حمايت از قومي خاص بود؛ چون من هم جزو تيم بين‌المللي بودم. رول شخص من در آن‌جا به نمايندگي از امريکا، کمک به موفقيت مجلس بود. به فکر من اين غلط فهمي است که مشوره به اساس گرايش‌هاي قومي بوده. طبعا مسايل قومي در بحث‌ها مطرح بوده، اما اين بحث که بايد يک شخص از قومي خاص به‌حيث رييس اداره موقت انتخاب شود، نه نظر امريکا بود و نه از سازمان ملل متحد. اين چيزي بود که همين چهارگروه به اساس فرمولي که دراول بالاي آن به موافقه رسيده بودند،‌ انجام شد.
اظهاراتی که فوقأ به آن اشاره شد نشان میدهد که اکنون نیز آقای خلیل زاد در دفاع از خود به چه استدلال های ضعیف ، بی پایه و غلطی توصل جسته که حتی حاضر است برای درست جلوه دادن یک غلطی فاحش که همانا نتائج کنفرانس بن بوده باشد اشتبا هات بزرگتری که مسخ تاریخ است مرتکب شود . این ها اند تناقضاتی که دامنگیر افغانستان و اظهارات یکی از معماران فاجعه یعنی آقای خلیل زاد که درعین حال از پایه های اصلی مافیای حاکم نامیده میشود در ارتباط به برگزاریی نخستین کنفرانس بن شده اند 
خلیل زاد و رویا هایش ! 
چنانچه دیدیم اشتباه آقای خلیل زاد تنها به معادلات و محاسبات غلط کنفرانس بن ختم نه میشود بلکه بیشترین آثار سؤ بحران در افغانستان از زمانی آغاز شد که جناب خلیل زاد به مثابه وایسرای شرکت بزرگ سهامی یونوکال UNOCAL که اکثریتی از سها مداران آن با حضور در حزب جمهوری خواه امریکا برقصر سفید حکمرانی میکردند وآقای خلیل زاد را بحیث سفیرکبیر و نمائنده تام الاختیارنه تنها ایالات متحده امریکا بلکه بحیث نمائنده غیر مستقیم جامعه جهانی ی که در " ائتلاف جهانی برضد تروریزم " وارد افغانستان شده بودند منصوب کردند . زیرا در تیمی از دولت بوش که لابی قدرتمند نفتی تگزاس در انتصاب رهبران سابق شرکتهای نفت وگاز از نفوذ خاصی برخوردار بودند و بدون تردید در انتصاب پست های کلیدی دفاعی و سیاست خارجی دست باز و بالای داشتند . قابل ذکر است که خانواده جرج بوش ولی نعمت آقای خلیلزاد از سال ۱۹۵۰ چندین کمپانی نفت و گاز را رهبری میکنند و ریچارد بروس دیک چینی Richard Bruce Cheney معاون جورج بوش که در پایان دهه نود ریاست " هالی بیرتون " Halliburton بزرگترین شرکت نفتی جهان را بر عهده داشت که این مؤسسه یکی از بزرگترین حامیان حزب جمهوری خواه امریکا تلقی می شد .

ادامه دارد 

۱ : ازنخستین بخش متن گفتگوی زلمی خلیل زاد با روزنامه هشت صبح چاپ کابل