آرشیف

2021-8-9

علم عبدالقدیر

طالب وتکنوکرات با تا کیک های مختلف و استراتیژی واحد

این نوشته بر رویکرد ها وسیاست های حکومت تکنو کرات های پسا طالبان تمرکز دارد.تکنوکرات ها ئیکه با تکتیک های مختلف با طالبان  استراتیژی واحد را دنبال کردند درست مثل طالب وداعش والقاعده که با داشتن  اید یولوژی واحد مسیر های متفاوت را می پیمایند وسر انجام به نقطه واحد امارت وخلافت در جهان فکرمیکنند.همانطوری که طالب وتکنو کرات افغانستان از مسیر های مختلف بسوی استراتیژی واحد قدم بر میدارند.

بعد از حادثه 11 سیپتمبر 2001 که بهانه برای سقوط امارت طالبان شد چند تن از مهره های مورد تا ئید امریکا وانگلیس  بنامهای خلیل زاد وکرزی وغنی  وجلالی سکان دار مدیریت در دولت تکنوکراتهای پسا طالبان شدند که با داشتن مشاورین تباری عزم تطبیق یک استراتیژی دراز مدت را داشتند .این افراد که فاقد اعتبار وپایه اجتماعی بودند  در روز های نخستین حکومت داری به نیرو های مسلح اتحاد شمال بنام مقاومتگران علیه طالبان تکیه کردند.چنانچه بر اساس توافق بن بر حسب نیاز وضرورت روز بسیاری پست های کلیدی حکومت به سران جبهه مقاومت ویا اتحاد شمال سپرده شده بود خصوصا وزارتهای مهم دفاع وداخله وخارجه وامنیت خلاصه همه پست های مهم . تکنوکراتها تنها ریاست جمهوری را خواسته بودند یعنی سر پوش اداره یا قیم وسر پرست یک عالم اطفال نا بالغ در میدان سیاست.

اینها بخاطر رسیدن به هدف که سست کردن ومتلاشی ساختن بود یک حکومت بی نظم وبی بند وبار وآلوده به فساد وقاچاق را بنا گذا شتند. با گذشت یک سال از حکومتداری  این متصدیان امور که حکومت داری را با تاریخ افغانستان پیوند میدادند از حضور گسترده وقدرت روز افزون  پول پرستان اتحاد شمال به تنگ آمده بودند نا گزیر در صدد تضعیف حذف ونا بودی این افراد از بدنه نظام  تا طرح محاسبه  و محاکمه  در محکمه عدالت انتقالی  به فکر راه های عملی شدند.این سیاست را با یک گام به پیش ودو گام به عقب دنبال کردند در حقیقت بیست سال زحمت کشیدند تا ر شته که بر خلاف میل شان سخت تاپ خورده بود دوباره  با تو کنند.درین نوشته به  موارد اشاره میکنم که توسط پالیسی میکر ها قدم به قدم پرداشته شد.

اولین اقدم بستن به رسن قانون: تدوین قانون اساسی با داشتن ماده که تمام صلاحیت هارا به رئیس جمهور میداد  تمام افراد دیگر را که ویز هم بودند در حد یک عسکر حاضر بخدمت تنزیل داد. تکنوکراتها که استراتیژی حذف رقبای سنتی ودوست های بازاری خودرا داشتند از تمام دولت فقط ریاست جمهوری را میخواستند دیگه همه از شما معاونیت ها ووزارتها وریاست ها وولایت ها که در برابر فرامین رئیس چون برگ طوفان خزان بود.

سیاست جذر ومد: این سیاست را دایاک ودی دی آر نام داشت  زیر این پروژه حریف هارا طبق قانون یا در موارد در برابرتطمیع پول خلع سلاح و با ایجاد خلاء امنیت در دهات ومناطق زمینه باز گشت طالبان را مساعد میساختند.

 سیاست برور وترور:سیاست به آغوش کشیدن وحنجر زدن این سیاست زیر پرده پروژه صلح عملی میشد،  طالبان برادر اند،طالبان صلح میکنند باید نماینده های شان به شهر بیاد وحتی در ارگ بپاید ، دوست ودشمن را بشناسد ،اولین قربانی این پروژه باید رهبر مخالفین باشد که ریاست شورائی عالی صلح را داشت .اینها از پیش روی دست صلح دراز کنند واز پشت با انفجار وانتحار یکی را پی دیگری انفجار دهند..از مسیر شعار صلح طالبان به قریه وشهر بیاند وحتی با جهان معرفی واز ایشان قباحت زدائی شود، نام های شان از لست سیاه خارج وزندانی های شان از زندانها آزاد وبه سنگر ها بر گردند.

سیاست تطمیع وتهدید: پالیسی میکر ها رقبای سنتی خودرا با نصب کردن در پست های پر منفعت ومهیا ساختن زمینه چور وفساد  تطمیع وسپس با تعین کمیسیون مبارزه با فساد وتکمیل دوسیه ها دست وپای شانرا در زنجیر های ارگانهای عدلی وقضای بستند تا برای همیش مزدور وچاپلوس باقی بمانند.

مرحلۀ حذف ونصب که میشود آنرا جذر ومد ملکی نا مید. سیاست حذف رقبا از پست های مهم دولتی زیر نام اصلاحات اداری نصب افراد دلخواه  با این سیاست توانستند بسیاری هارا غربال کنند .کمیسیون اصلاحات اداری وخدمات ملکی  با نام های انگلیسی پی آر آر  وپی آر اس وده ها نام عجیب وغریب به منظور حذف بسیاری ها از ادارات ملکی دولت بود ولی کرزی گفته بود  هر چه میتراشم باز هم ستون جمعیت خیلی ستبر است.

سیاست تفرقه بیانداز وحکومت کن: این مرحله از سیاست مرحله قوام وپختگی تکنوکراتها بود آنها به آسانی توانستند اتحاد شمال را با تطمیع برخی وتهدید عدۀ دچار اختلاف وتفرقه کنند تفرقه ایشچی ودوستم وجزائر بی خاصیت جمعیت نمونه بارز این سیاست بود.

سیاست مقتدرانه فرمان: این سیاست بیشتر در دوره حاکمیت آقای اشرف غنی اعمال شد او با جسارت های بی پیشینه با بر طرفی احمد ضیاء مسعود تابو شکنی کرد،سپس راه را برای سیلی زدن مهره قدرت منسوب به جمعیت هموار ساخت ایشان را به آسانی  از ولایت ها ووزارتها بر طرف ساخت ولی سیاست تهدید وتطمیع را فراموش نکرد.این مرحله مرحله حس واعتماد وخود باوری تکنوکراتها بود.

سیاست مصروف سازی مهره های از کار افتاده : محور این سیاست حامد کرزی بود تا با ساختن چای خانه افرادی  راکه از پست های کلیدی کنار زده میشدند در محور حامد کرزی حلقه زنند ، با نوشین ن چای وکشیدن چلم وشنیدن داستانهای سریال دنباله دار صلح  وقت ضایع کنند وسر مست نشستن با عالی ترین فرد کشور باشند حکومت بخاطر دانه انداختن به این افراد امتیازات ویژه ای را به حامد کرزی میداد تا صرف چای وچلم مهره های سوخته کنند تا این گروه بجای ساختن تشکل های  سیاسی ونظامی ویا فعالیت بر ضد دولت فقط مصروف شنیدن چرندیات حامد کرزی باشند که سر عنوانش صلح وحدت ملی  بخاطر وقت ضایع کردن بود.

پرت کردن ودور انداختن: اشرف غنی سیاست پرت کردن مهره زنگ زده  را آغاز کرد در کنار آن  فرمان  سوق به تقاعد افسران نظامی را از نهاد های امنیتی صادر کرد که فرماندهان شمال در سکتور امنیتی قربانی این فر مان بودند در عوض دختران جوان وپسران کم تجربه را  در نهاد های امنیتی مسئول ساخت.

سیاست بیزاری ملت از دولت:  از آنجا ئیکه استراتیژی متلاشی ساختن دیگران بود به فکر حاکمیت واقتدار خود نبودند تا توانستند چور، وچپاول وفساد مالی واخلاقی را رائج ساختند تا مردم از دولت بیزار ودر کنار طالبان استاد شوند.هیچ قانون ونورم که باعص جلب رضائیت مردم باشد در دولت تکنوکراتها وجود نداشت، آنچه بود فساد، اختلاص، قانون گریز، قاچاق، ظلم، بی عدالتی وباد کشیدن سر مایه های ملی بود همه این قدمه های تکتیکی بخاطر رسیدن به استراتیژی واحد بود .

استراتیژی چه بود؟ استراتیژی همه کسانیکه مسیر های مختف داشتند نقطه واحد بود وآن حذف ونا بودی اتحاد شما وبقایای شان، کشاندن این گروه به پای میز محاسبه ومحاکمه، تغییر دادن جغرافیائی مسکونی کابل ، تخلیه تپه های کابل از اسخوانهای افرادی که خلاف میل ایشان مورد حفاظت واحترام اند.

حالا همه با اعمال تکتیک های مختلف از مسیر های مختلف به یک قله استراتیژیک وآرمانی واحد نزدیک شده اند تخلیه اشغالی دادنی کابل از وجود افراد وعناصر که دشمن تاریخی وسنتی اند.

طوری که پیشبینی میشد بعد از خروج نیرو های ناتو وآمریکا از افغانستان  تحولات  امنیتی دراما تیک در افغانستان بوجود آمد.نیرو های امارت اسلامی بنام طالبان با استفاده از ضعف روحیه رزمی نیرو های امنیتی ونا رضا ئیتی مردم از دولت  به کمک نظامی واستخباراتی ایران وپاکستان وحمایه مالی بعضی کشور ها وشیخ های عربی ونوازش های سیاسی روسیه فدراتیف با روش های مختلف تهدید ، تشویق وفریب عفو عمومی  به تعداد (   280 ) ولسوالی  را با تمام امکانات وتجهیزات نظا می  به تصرف خود در آوردند .

در گذشته چهل ولسوالی به کنترول طالبان بود حالا 330 ولسوالی  پنچ ولایت مکمل  را کاملا به کنترول خود دارند.به استثنائی پروان وپنجشیر وکابل مراکز 31 ولایت در محاصره شدید قرار دارد.

از 388 به تعداد 320 ولسوالی به تصرف طالبان است.

طالبان راه های مواصلاتی تمام ولایات را به کنترول خود دارند .دولت از راه زمین هیچ کمکی کرده نمیتواند.تنها وسیلۀ که دولت در دست دارد

طالبان علاوه از مراکز ولسوالی ها وولایات  78 قطعه نظامی را که شامل کماندو، اردو، قطعه خاص وبیز های امنیتی بود با تمام تانک وتوپ و سلاح ثقیل وخفیف ومهمات مورد نیاز را گرفته اند.تنها از خانه جنرال دوستم چهار هزار میل کلا شینکوف وصد ها سلاح ثقیل گرفتند

طالبان هفت گمرک سرحدی .شیر خان بندر،آی خانم،ابونصر فراهی، تور غندی، غلام خانی، اسلام قلعه ، اسپین بولد ک  را که عاید ما هانه شان ما هانه (هشت ملیارد افغانی) است به مشابه شاهرگ های حیات  به کنترول خود دارند. تنها یک گمرک تورخم به دست دولت است  یعنی پمپ که کنترولش به دست پاکستان است ودر شاهرگ حکومت کابل خون فاسد پمپ میکند ومرگش را نزدیک میسازد.

تکنوکراتها قصد داشتن حکومت قوی وپایدار را نئاشتند عزم شان متلاشی کردن اتحاد شمال بود که با تکتیک های فوق قدم بر قلۀ استراتیژی گذاشتند..حالا زمان آن رسیده تا تکنو کراتها پای طالبان را به ارگ بکشند وخود شان از راه میدان هوائی افغانستان را ترک کنند.بعد از اینکه طالبان با اتحاد شمال تصفیه حساب کردند  کوچه ها وتپه های  شهر کابل را از وجود شان پاک کردند دوباره با هم در یک شام جانانه پیروزی را مشترکا جشن میگیرند.