X

آرشیف

ضرب المثلـهــــای دری

فصل الف مد دار ( آ ) 

1. آب از دستش نميچكه ! 

2. آب از سر چشمه گله ! 

3. آب از آب ت��ان نميخوره ! 

4. آب از سرش گذشته ! 

5. آب در كوزه و ما تشنه لبان ميگرديم ! 

6. آب را گل آلود ميكنه كه ماهي بگيره ! 

7. آب زير پوستش افتاده ! 

8. آب كه يک جا بمانه، گنده ميشه . 

9. آب كه از سر گذشت، چه يك ذرع چه صد ذرع ـ چه يك ني چه چه صد ني ! 

10. آب كه سر بالا ميره، قورباغه ابوعطا ميخونه ! 

11. آب نمي بينه اگرنه آبباز قابليست

12. آتش كه گرفت، خشك و تر ميسوزد ! 

13. آدم تنبل، عقل چهل وزير داره ! 

14. آدم خوش معامله، شريك مال مردمه ! 

15. آدم دست پاچه، كار را دوبار ميكنه ! 

16. آدم زنده، زندگي ميخواهد

17. آدم گدا، اينهمه ادا ؟

18. آدم ناشي، سرنا را از سر گشادش ميزنه ! 

19. آرزو بر جوانان عيب نيست ! 

20. آستين نو بخور پلو

21. آسوده كسي كه خر نداره — از كاه و جوش خبر نداره ! 

22. آهسته برو آهسته بيا كه گربه شاخت نزنه ! 

23. آشپز كه دوتا شد، آش يا شوره يا بي نمك ! 

24. آش نخورده و دهن سوخته ! 

25. آفتابه خرج لحيمه ! 

26. آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هيچي ! 

27. آفتابه و لولهنگ هر دو يك كار ميكنند، اما قيمتشان موقع گرو گذاشتن معلوم ميشه ! 

28. آمدم ثواب كنم، كباب شدم ! 

29. آمد زير ابرويش را برداره، چشمش را كور كرد ! 

30. آنانكه غني ترند، محتاج ترند ! 

31. آنچه دلم خواست نه آن شد — آنچه خدا خواست همان شد . 

32. آنرا كه حساب پاكه، از محاسبه چه باكه ؟

33. آنقدر استاده شو، تا علف زير پايت سبز شوه ! 

34. آنقدر سمن هست، كه ياسمن درش گمه ! 

35. آنقدر مار خورده تا افعي شده ! 

36. آن ممه را لولو برد ! 

37. آنوقت كه جيك جيك مستانت بود، ياد زمستانت نبود ؟ 

38. آواز دهل شنيده از دور خوشه ! 

فصل ? الف ? ( ا ) 

1. از اسب افتاده ايم، اما از نسل نيفتاده ايم ! 

2. از انجا مانده، از اينجا رانده ! 

3. از او نترس كه هاي و هوي داره، از او بترس كه سر به تو داره ! 

4. از اين امامزاده كسي معجزه نمي بينه ! 

5. از اين دم بريده هر چي بگويی بر ميايه ! 

6. از اي ستون به او ستون فرجه ! 

7. از بي كفني زنده ايم ! 

8. از دست پس ميزنه، با پا پيش ميكشه ! 

9. از تنگي چشم پيل معلومم شد — آنانكه غني ترند محتاج ترند ! 

10. از تو حركت، از خدا بركت . 

11. از حق تا نا حق چهار انگشت فاصله است ! 

12. از خر افتاده، خرما پيدا كرده ! 

13. از خرس موئي، غنيمته ! 

14. از خر ميپرسي چهارشنبه كيه ؟

15. از خودت گذشته، خدا عقلي ب�� بچه هايت بدهد ! 

16. از دور دلَ ميبره، از نزديک زهره ره ! 

17. از سه چيز بايد حذر كرد، ديوار شكسته، سگ درنده، زن سليطه ! 

18. از كوزه همان برون تراود كه در اوست ! (( گر دايره كوزه ز گوهر سازند )) 

19. از كيسه خليفه مي بخشه ! 

20. از گدا چه يك نان بگيرند و چه بدهند ! 

21. از گير دزد در آمده، گير رمال افتاد ! 

22. از ماست كه بر ماست ! 

23. از مال پس است و از جان عاصي ! 

24. از مردي تا نامردي يك قدم است ! 

25. از نخورده بگير، بده به خورده ! 

26. از نو كيسه قرض مكن، قرض كردي خرج نكن ! 

27. از هر چه بدم آمد، سرم آمد ! 

28. از هول هليم افتاد دَ ديگ ! 

29. از يك گل بهار نميشه ! 

30. از اين گوش ميگيره، از آن گوش بدر ميكنه ! 

31. اسباب خانه به صاحبخانه ميره ! 

32. اسب پيشكشي رَ، دندانهايشه نميشمرند ! 

33. اسب تركمني است، هم از توبره ميخوره هم ازآخور ! 

34. اسب دونده جو خود را زياد ميكنه ! 

35. اسب را گم كرده، پي نعلش ميگرده ! 

36. اكبر نته، خداي اكبر بته ! 

37. اگر بيل زني، باغچه خودته بيل بزن ! 

38. اگر براي من آب نداره، براي تو كه نان داره ! 

39. اگه بابيشه نديده بود، ادعاي پادشاهي ميكرد ! 

40. اگه پشيموني شاخ بود، فلاني شاخش بآسمان ميرسيد ! 

41. اگه تو مره عاق كني، مه هم تره عوق ميكنم ! 

42. اگه خدا بخواهد، از نر هم ميدهد ! 

43. اگه خاله ام ريش ميداشت، آغا مامايم بود ! 

44. اگه خير ميداشت، اسمشه مي گذاشتند خيرالله ! 

45. اگر داني كه نان دادن ثواب است — تو خود ميخور كه بغدادت خرابست ! 

46. اگه دعاي بچه ها اثر داشت، يك معلم زنده نمي ماند ! 

47. اگه زري بپوشي، اگر اطلس بپوشي، همان كنگر فروشي ! 

48. اگه علي ساربانه، ميدانه شترَ كجا بخوابانه ! 

49. اگه للو يا داری، چرا خوابت نميبره ! 

50. اگه مردي، سر اين دسته هونگ ( هاون ) بشكن ! 

51. اگه بگويه ماس سفيده، من ميگم سياهه ! 

52. اگه مهمان يكي باشه، صاحبخانه برش گاو مي كشه ! 

53. اگه نخورديم نان گندم، ديديم دست مردم ! 

54. اگه هفت تا دختر كور داشته باشه، يكساعته به شو ميته ! 

55. امان از خانه داري، يكي ميخري دو تا نداري ! 

56. امان ازدوغ ليلي ، ماستش كم بود آبش خيلي ! 

57. انگور خوب، نصيب شغال ميشه ! 

58. اولاد، بادام است اولاد اولاد، مغز بادام ! 

59. اول بچش، بعد بگو بي نمكه ! 

60. اول برادريته ثابت كن، بعد ادعاي ارث و ميراث كن ! 

61. اول پياله و بد مستي ! 

62. اول ، چاه را بكن، بعد منار را بدزد ! 

63. اي آقاي كمر باريك، كوچه روشن كن و خانه تاريك ! 

64. اين حرفها براي فاطمه تنبان نميشه ! 

65. اين قافله تا به حشر لنگه ! 

66. اينكه براي من آوردي، ببر براي خاله ات ! 

67. ايره كه زائيدي بزرگ كن ! 

68. اينهمه چريدي دنبه ات كو ؟

69. اينهمه خر هست و ما پياده ميريم !

 

 ضر ب ا لمثلها

چیزا یکه بخود نمی پسندی به دیگران هم نپسند

 

ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه ا ست

 

به یک گل بها ر نمیشه

 

گل پشت روی نداره

 

به بهانه آسیا دید ن یار میر ی

 

مشک آنست که خود بوئید نیکه اعطا رگوئید

 

بزک بزک نمیر که بهار آیید

 

کوه به کوه نمیرسه آ د م به آ د م میرسه

 

د وری و د و ستی

 

کسی نگو یید که د وغم ترش است

 

پیری و هزار علت

 

ا نگور خو ب دانه میشه زن خو ب هم بیهوه

 

نیکی و پر سش

 

دست اش به آلو نمیرسد میگه آ لو ترش است

 

ده کجا درختها کجا

 

نا مش کلا ن ده اش ویرا ن

 

عا قل نکند کا ری که با ر آ رد پشیمانی

 

صد با ر به اند یش یک با ر بیا ند از

 

زبا ن سر خ سر سبز ببا د مید ه

 

خربو زه خوب نصیب کفتا ر است

 

زخم شمشیر جو ر شو د زخم زبا ن نی

 

 

د روا زه شهر را میتوا ن بست دهن مرد م را نی

 

میخوا هی نشوی رسوا همر نگ جما عت باش

 

از نوکیسه قرض نکن قرض میکنی خر ج مکن

 

شنید ن کی بود ما نند د ید ن

 

شرا ب هر چه کهنه شود نشه دیگر د ارد

 

شرا ب مفت را قا ضی هم میخو ره

 

اول چا ه بکن با ز فکر د بل کن

 

شتر سوا ری د ولا دولا نمیشه

 

حلوا حلوا دهن شیرین نمیشه

 

سوا ره را بگیر که پیا ده بجا ست

 

جها ن آ ب برد تورا خوا ب

 

غم ند ا ری بز بخر

 

د یر آ ید د رست آ ید

 

بز بسته نبین با ز کن رقص را ببین

 

به شتر گفتن غمزه کن پا لیز را خراب کرد

 

با ماه نشینی ماه شوی با د یگ نشینی سیا ه

 

سا لیکه نیکو ست از بها راش پیدا ست

 

ابر همانطور که می غوره نمی با ره

 

صدا ی طبل ا ز د ور خوش است

 

آب که پیدا شد تیمم نا روا ست

 

لغمه را اندا زه دهن بر دا ر

 

پا را به ا ندازه گلیم خو د د را ز کن

 

ما ر گز یید ه از ریسما ن سیا ه هم میتر سه

 

نز ن به دروا زه کسی انگشت که نزند به دروازه تو مشت

 

سر بیگنا ه سر دار میره بالای دار نمیره

 

آ د م که پاک است چی حاجت به باک ا ست

 

مرچ را نبین که ریزه بشکن ببین چی تیزه

 

ما ر ا ز پونه بد میبره بالا ی سوراخ اش میرویید

 

زیر کا سه نیم کاسه است

 

تا نباشد چیزکی مرد م نگویند چیز ها

 

آ موخته خور بهه از میراث خور

 

تا احمق در جها ن باشد مفلس خوار نمیما ند

 

به زن نگو به چها ر سوی بگو

 

 

ذ ره ذ ره جمع کن تا عا قبت د ریا شود

 

شتر د یدی ند ید ی

 

ا ز د ود اش کور شد م از آتش اش گرم نشد م

 

ا ز آتش خاکستر به عمل میآ ید

 

حسا ب به مثقا ل بخشش به خروا ر

 

برا در با برادر حسا بش برا بر

 

آ ب که از سر گذ شت بچه زیر پا ست

 

د رختی که به زمین بیگا نه بشا نی صدا تبر میشنوی

 

زیبا ئی د ر سیرت است نی در صورت

 

با سوراخ زنبور بازی مکن

 

کلاه همسایه را به شب مگر بپوشی

 

جنگ س�� شیار آشتی سر خرمن

 

شف شف نی شفتا لو

 

مر بی داری مربا بخو ر

 

پیر ی و محرکه گیری

 

شکمبه و گرد ن قصاب

 

چا ه کن آخر به چاهست

 

مرغ زیرک بدا م است

 

د ود از چو ب پوده خیز د

 

من نبا شم جها ن نبا شد

 

مهمان مهمان را دوست ند اره صا حب خا نه هر دو

 

د ست تنها صدا ندا ره

 

گل از گل رنگ میگیره آ د می از آ د می

 

هم به میخ میز نی هم به نهل

 

نی سیخ بسوزد نی کبا ب

X

به اشتراک بگذارید

نظر تانرا بنویسد
کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.