آرشیف

2015-8-1

عصمت الله راغب

صلح نیاز اجتماعی بشراست!

چکیده از سخنرانی داکترصاحب مهدی درسلسله نشستهای نوبتی "جمعیت فکر"

 

آقای داکتر مهدی شخصیت، نویسنده، استاد وعضوی پارلمان افغانستان که در کانون جمعیت فکر درحضور ده ها نفر پیرامون دستیابی به صلح سرتاسری، شناسایی موانع فرا راه پروسه صلح ورفع این همه چالش های موجود در کشور، سخنرانی می کرد؛ با انتقاد از اوضاع نابسامان موجود، عامل این همه بد بختی ها را تمامیت خواهی های قومی ودستان دخیل درقضایایی می داند که یک عده افراد سود جو بخاطر بغرنج نگهداشتن فضای کشور و ایجاد نا امنی ها شریک این روند اند تا از اوضاع به نفع خود استفاده ببرند.  آقای مهدی در پیوند به نجات از بحران کنونی می گوید؛ که؛ افغانستان امروزی به اساس یک رفراندوم وهمه پرسی عمومی بوجود نیآمده که امروزه یکی نسبت به دیگری خود را در تشکیل نام وجغرافیای افغانستان اشرافیت بیشتر ببخشد؛ بلکه ظهور افغانستان از نتیجه مداخله دو ابرقدرت استعمار گر مثل انگلیس وروسیه باهم، عرض اندام کرده است. همچنان اضافه می کند که عامل اصلی جنگ در افغانستان ریشه در اکثریت جلوه دادن مسایل قومی، برتریت های…. و عدم توزیع عادلانه قدرت دارد وتاکید می کند  که افغانستان درتعریف خویش متشکل از اقلیت هاست ودعوی اکثریت قومی دراین جغرافیا قطعاً پذیرفتنی نیست.

دراین سخنرانی که بیشتر روی سخن آقای داکتر مهدی متوجه طالبان وآقای کرزی بود و با انتقاد از حکومت سیزده ساله کرزی اظهار داشت که شخص جناب کرزی در این مدت طولانی هرگز نخواست که برای پایان دادن به جنگ افغانستان یک تصمیم عملی اتخاذ کند. اقای مهدی همچنان درخصوص استفاده از زمان، مایوسانه بیان داشت که  از سالهای 2001 و2002 و تا پایان قدرت نمایی کرزی افغانستان در فقدان ونبود یک رهبرفاضل وخردمند که زمینه ساز برقراری صلح وثبات با وارد کردن فشار بر جامعه بین المللی بتواند عامل موثر برای استقرار امنیت وصلح دایمی درافغانستان باشد، به سر برد. با انتقاد از کرزی می گوید که ایشان هرگز گامهای عملی برای قناعت نیروهای مخالف مسلح مثل طالبان ومذاکره با حامیان طالبان برنداشته اند… اما اکنون آنچه را که در آن سالها حاکمیت کرزی به ساده گی حاصل می کردیم امروز بسیار به سختی می توانیم به آن برسیم…

به باور آقای مهدی کرزی با پیشگری سیاست های اخیر خویش دربرابر امریکا وپاکستان که درتامین صلح در کشور نقش حیاتی وبسزای داشتند یک بار دیگر تمام دست آوردهای نظام مردم سالاری را که نتیجه از تلاشهای مجاهدین افغانستان بود به خاک یک سان ساخت. اقای مهدی می افزاید که عامل همه بدبختی های امروزی در افغانستان آقای کرزی وتیم اش است که از اول هرگز مصمیم براین نبودند تا قدرت را به گروه ی  دیگری در افغانستان واگذار شوند و بدین اساس از قدرت دست داشته خویش سوی استفاده کرده، سرنوشت نظام انتخاباتی را به بیراهه کشانیده وزمینه یک تقلب گسترده را محیا ساختند تا مشروعیت نظام انتخاباتی ومردم سالاری را زیر سوال ببرد که با چنین اهداف هم رسید وبا نتیجه از بازی های نادرست آقای کرزی بود که شخص ایشان با استفاده از همین فرصت هرروز امنیت کشور را بدتر از پیش در مخاطره می اندازد و ازهمین فضا به نفع خود سود می برد.

اما درشرایط کنونی بعضی موانع سر راه حکومت افغانستان برای پیشبرد پروسه صلح با طالبان قرار ذیل است:

آنچه را که طالبان از دین قرائت دارند، جمهوری از علمای دین با قرائت طالبانیزم موافق نیستند، زیرا عملکرد طالبان حد آخری افراطیت در دین را  می پیماید؛ درحالیکه اسلام دین اعتدالگرایی است وپیروان خویش را بر اسلام معتدل ومیانه رو دعوت می نماید. غایتاً طالبان کسانی را در حلقه خود می پذیرند که هم اندیشه وهمسو با آنها باشند واز حد اکثر افراطیت در اعمال خویش کار بیگرند…

خواست عموم مردم افغانستان تحقق نظام مردم سالاری وبرگزاری انتخابات است تا زعیم کشور بر اساس آرای پاک ملت تعین گردد، این یکی از آرمان های دیرینه مجاهدین افغانستان بوده تا حکومت را جمهوری بسازند، که بدین وسیله به حکومت های خاندانی وشاهی پایان دادند، اما برخلاف زیر نام پروسه صلح طالبان خواستار تغییر نظام اند وبه نحوی اراده دارند تا ملت افغانستان را یک عقب گردی تاریخ ببخشند وهمین مردم سالاری نسبی را هم از مردم بگیرند ونظام خاندانی را دوباره حیا کنند.

مردم افغانستان خواستار این است تا یک حکومت مردم سالار واقعی وجود داشته باشد تا تمام اقشار جامعه خود را در آن یکسان ببیند وارزشهای دینی وملی شان مطابق به اسلام حفظ شود؛ اما طالبان گروه های هستند که تنها باماسک دین ونقاب اسلامی وارد صحنه شدند، حقیقت پشت پرده این است که جنگ، جنگ قومی است، نه خواست های اسلامی…

عام مرد افغانستان خواستار تطبیق قانون اند وخواهان این هستند که نباید زیر نام پروسه صلح با طالبان، عفوی عمومی صورت بگیرد، آنانیکه تمام سرمایه های مادی ومعنوی این ملت را به توپ بستند، در کنار آشتی با آنها، باید عاملین ویرانی آبدات های تاریخی وملی شناسایی وبه چنگال قانون سپرده شوند، اصل مکافات ومجازات را درچارچوب قانون یکی از اولویت های یک حکومت می دانند؛ درحالیکه طالبان نه تنها اینکه با این خواست ها تن نمی دهند ادعای بالاتر ازین را هم در سرا دارند.

ملت افغانستان با هرنوع خشونت وآدم کشی مخالفت دارند اما طالبان بخاطر امتباز بیشتر اخیراً جنگ های خویش را در اطراف واکناف شدت بخشیدند وبا نزدیک شدن با مذاکرات صلح بیشتر آدم می کشند وویران می کنند، زیرا ما ملتی ضعیف هستیم وباید برای امتیاز بخشیدن به آنها قربانی بدهیم، وآنها در این مجال که بحث صلح با طالبان داغ است بدین خاطر حملات خویش را تشدید بخشیدند تا جایگاه وقدرت سیاسی ونظامی خویش را تثبیت کنند واز این مجرا امتیاز بیشتر را حاصل نمایند

در آخیر قابل ذکر است که در تشدید جنگ های اخیر درکشور کرزی همچنان نقش خود را دارد؛ زیرا از این وضعیت موجود سود بیشتری را به کام خویش می کشد….