آرشیف

2014-12-12

دکتور محمد انور غوری

شیوۀ پوشالی رفع تنازع انتخابات

در روزگار قدیم ، وقتی که پادشاه می مُرد ، فورا جار زده می شد(اعلان می شد) که پادشاه جدید انتخاب می گردد ، طبق رسوم ، تمام مردم قلمرو سلطنت در مرکز کشور گرد می آمدند و همه کاندید می شدند ، آنگاه با مراسم شانداری از فراز یک برج بلند ، مرغ دولت(گویا مرغی از جنس همای) را رها می کردند . این مرغ بر بلندای آسمان شهر، چهل دور می زد ، در میان مردم فرود می آمد ، بر سری هرکسی که می نشست پادشاه می شد . طبق روایات افسانوی اغلباً مرغ دولت بر سری شخصی دهاتی می نشست که کَل بود و گاوچران(کل گاوچران) ، بعد وی را با لباس شاهانه می آراستند و بر تخت شاهی می نشاندند ، همه برایش سلامی می زدند ، بی قید و شرط از وی اطاعت می نمودند، هفت شهر را آزین می بستند ، چراغان می کردند و جشن تاج پوشی می گرفتند. چون دستگاه دولت استحکام داشت ، مشاورین پادشاه و سران سپاه همه افراد حکیم ، خبیر و کار آزموده بودند ، دیری نمی گذشت که کل گاوچران رسوم دربار را می آموخت ، به یک پادشاه تمام عیار ، معروف و عادل مبدل می گردید ، آوازۀ عدالتش از قاف تا قاف می پیچید و مردم دنیا از جابلقا تا جابلسا آرام می گرفتند.
القصه در انتخابات جاری ، میتوان ازین شیوۀ قدیم با تفاوت اندک الگوی ساخت تا تنازع برطرف گردد طوری که : چون در زمان ما نسل مرغ سعادت (همای) منقرض شده و روزگار آخر زمانه است ، باید یک کرگس پیر را بحیث مرغ دولت برگزید ، ازینکه تمام مردم اشتیاق ریاست جمهوری را ندارند پس تعداد فقط بیست یا سی نفر را که هوس پختۀ تخت هستند مانند
 دو کاندید فعلی با چهار معاون ایشان،
 طرفداران پروپا قرص دو کاندید که مرغ شان یک لنگ دارد ، تمام ایام در تلویزیون ها فلسفه می بافند و منطق می جنگانند تا بر حریف غلبه کنند ،
 کاندیدان قبلی که رای نگرفتند و در حسرت مقام به تیم های دوگانه پناه آورده اند،
 همه اعضای برجستۀ کمیسیون انتخابات بشمول آنهای که متهم به تقلب هستند ،
 بعضی از گردانندگان تلویزیون ها که خود را خیال افلاطون می کنند و تمام روزها پوف می زنند.
اینهارا بر یک سکوی تشریفات گرد آورند و متراکم ایستاده کنند . بعد ازان کرگس لاشخوار را که یک هفته گرسنه نگاه داشته اند تا چشمانش سیاهی کند و پرهایش را کمی کوتاه نمایند تا بلند پروازی نتواند ، بر فراز آیشان پرواز دهند ، این کرگس برسری هرکسی که نشست رئیس جمهور بلا منازع گردد ، انتخاب معاونین ، کابینه و رئیس اجرائیه در صلاحیت خود همین رئیس منتخب باشد بشرطی که همه را فقط از همین سی نفر برگزیند تا همه از قدرت سیر شوند. آنگاه هفت شهر را چراغان کنند ، شیپور زنند و جشن گیرند ، کرگس فقید را در قفس طلائی بقُفلانند ، در شاخۀ همان پنجه چنار ارگ بیاویزند و مادام العمر وی را غذای مجانی دهند تا یاد گار انتخابات پوشالی باشد و سمبول روزگار.