آرشیف

2014-12-12

دکتور محمد انور غوری

دزدان بی ناموس مسیر پغمان

پغمان – تفرجگاه تاریخی کابل ، در دامان کوهای سربفلک کشیدۀ غرب شهر ، مشرف به دره های شاداب و دلپذیر ، مناظر دلکش باغستان های سیب(سیو) و آلو، جایگاه خاصی را احتوا مینماید . روزهای پنجشنبه و جمعه ، قطار موتر های همشهریان از شهر تنگ ، تاریک و آلودۀ کابل، بسمت پغمان و هوای صاف آن سیل آسا سرازیر می شوند.
در سمت شرق این ولسوالی متصل حوض تپۀ قرغه درگاه حضرت مجددی ، در محلات اصلی پغمان خانه های استاد سیاف، احمدشاه احمدزی ، حاجی شیر علم ، ملا عزت الله و غیره چهره های نیکنام و اقطاب جهادی موقعیت دارند . هرکدام اینها با آرگاه ، بارگاه و دبدبه، روز گار می گذرانند .
اما متاسفانه در همین پغمان و در جوار همین چهره های مقتدر محل، دسته های دزدان وحشی ، شبانه بخانه های مردم یورش می برند و یا سر راه عابرین را میگیرند ، آدم می کشند ، به ناموس مردم تجاوز می کنند و دار و ندار آنها را به غارت می برند . حوادث قتل ، غارت و تجاوز در پغمان از چند سال به اینطرف جریان دارد و درین روز ها چنان اوج گرفته که از شنیدن خبری یکی ازین جنایات حولناک، موی بر بدن انسان راست می شود و همه را به وحشت انداخته است که حتی بیان موضوع بسیار دشوار می باشد . پولیس ملی نیز درین میان بیکار ننشسنه ، با شهامت و از خود گذری ، جنایت کاران را دستگیر می کند، اما سارنوالی ، محاکم ، ارگان های عالیه دولتی و هم شایدچهره های مقتدر محل گویا غیر فعال و بی تفاوت هستند .
برادر هموطن ! بیائید از خود بپرسیم : تقصیر از کی است ؟ سارنوالی ؟ محاکم؟ مردم محل؟ ، مقامات بلند رتبه دولتی؟ ، قوانین جاری؟ عدم همبستگی مردم؟ 
شمارا بخداقسم بگویید حادثه ای که درین روز ها در پغمان رخ داده ، در حوزۀ اقتدار کدام یهودی و یا نصارا میتواند اتفاق بیفتد ؟ و آیا ما مردمِ باغیرتی هستیم؟

گوسفندی برد گرگ مزور همه روز
گوسفندان دیگر خیره در او مینگرند