آرشیف

2020-7-4

گل رحمان فراز

شهید مسعود و ربانی زنده اند!

 

گُرگ ها خوب بدانند در این ایل غریب 
گر پدر رفت تفنگ پدری هست هنوز 

همیشه مخالف فرهنگ‌ قهرمان پروری و میراثی شدن قدرت بعد از مرگ پدران برای پسران و خویشاوندان شان بوده ام. این طرز اعتراض من مبتنی بر دید ناخوشایند از تنگنای دید و فکر کوتاه قدرت های میراثی بوده است. قدرت که بر اثر تلاش، درایت، تحصیل، پشتکار و توان مندی نه بلکه به اساس حاکمیت نیاکان و بزرگان همانند حکومت های شاهی به دست می آید. 

در حکومت های شاهی بعد از مرگ پادشاه؛ پسر، برادر و یا اقارب نزدیک صرف نظرِ درایت، هوشیاری، دید و مدیریت بحیث حاکم، زعیم و شاه مردم تعین می شوند. مردم هم ذهنیت برتر اندیشی را با خانواده شاه نسبت به دیگر اعضای جامعه دارا اند. برتر طلبی، برتر اندیشی و برتر سازی شان ربط مستقیم بر مصرف بیت المال، اختلاس حقوق شهروندان و خاموش ساختن صدا های بیدار دارد. 

این نوع حاکمیت ها در افغانستان تازه رواج یافته است. به محض اینکه پدر مُرد، پرنده تشخیصِ قدرت بر سر پسرش لانه می کند و مردم عصای پیر را بجای پیر قبول می کنند. حس پرورش ارباب/ رهبر و شاه زاده ها برای نسل که همواره  در تلاش کسب قدرت از طریق تحصیل، تلاش و قلم اند، دشواری می آفریند و ایشان را دُچار یاس می کند ولی انتقاد های سازنده، مرور عملکرد و نفی حرکت های ناپسند قدرت های خود ساخته به تاخیر نفوذ شان خواهد انجامید و جامعه را بر ذهنیت برتری با ایده و تقوا سوق خواهد داد. 

اما در میان این طیف، پسرانِ از بزرگان و رهبرانِ نیز وجود دارند که شهره و شهرت پدران شان تا حدِ زیاد توانسته است بر شهرت شان بیافزاید و راه را در تصاحب موقف و شهرت هموار سازد ولی حضور استثنایی، مدیریت سالم و بی نظیر، طرح جامع طولانی مدت آینده نگری، حفظ موقف/جایگاه/ شهرت و فهم در مدیریت وظایف سپرده ایشان را مجزای این بحث گردانیده و حکم فوق را بطلان می سازد‌. 

در میان این گروه؛ محترم صلاح الدین ربانی و آقای احمد مسعود پسران به قدرت/شهرت رسیده از نام و نشان پدرانِ شان اند. این دو بزرگوار توانسته اند اعتماد انجام شده را پاس دارند. ایشان به خوبی توانسته اند از عهده مسئولیت های خطیر موظف شده برآیند. مدیریت بحران داخلی حزب، مهار شدن به سیاست انتخابات ریاست جمهوری، تضاد منطقی به حلقه حاکم، حفظ ارزش ها، احترام به خطوط قرمز، برداشت دقیق از دوست و دشمن و تامین روابط…..! از جمله عملکرد های است که توسط این دو بزرگوار به خوبی تمثیل، عمل، احترام و تطبیق شده است. 

صف نگرفتن آقای احمد مسعود و صف گرفتن آقای صلاح الدین ربانی در انتخابات ریاست جمهوری خود تمثیل خردمندی، مدیریت، فهم و پویایی شان در سیاست است. اگر آقای مسعود از نامزدی حمایت می نمود، راه رهبر شدن را برای خودش مسدود می ساخت و اگر آقای ربانی در انتخابات سیاست نمی کرد، سیاست داخلی کشور هم با حزب جمعیت اسلامی و هم با آقای ربانی خدا حافظی می کرد. 

رویکرد آقای ربانی در انتخابات اخیر بی نظیر بود. او با سنجش دو روی آیینه، هم آقای امرالله صالح را در پهلوی تیم رقیب (غنی) جا زد و هم بخاطر برازندگی بازی، نقش رقیب را برای داکتر عبدالله عبدالله فراهم نمود. او حالا میدان مخالفت را گسترده نموده است. شرکای انتخاباتی از وی خاطره خوش و رضایت کامل دارند. علاوه بر آن، بر موقف جمعیت اسلامی نیز ایستادگی کرد اینکه نتیجه انتخابات که آرای تقلبی در پی داشته باشد، برایش قابل قبول نیست. 

اقدامات اخیر آقای ربانی ستودنی است. او به هیچ زور سر تعظیم فرود نیاورد. موقف بزرگ جمعیت اسلامی را با پول و موقف نفروخت. همیشه از سنگر مبارزه سخن گفت و نزد دشمنان اش سربلند زیست. برای جمعیت اسلامی هویت مجدد و آدرس مشخص ساخت. رفیق های نیمه راه و مقطعی را تشخیص و وظیفه های شان را به تعلیق در آورد. در این میان جوانی با اندیشه آرمانی بنام احمد مسعود از کارنامه های آقای ربانی حمایت نمود و بر عملکردش مهر تائید گذاشت. 

اینجاست که نوید توانایی، مدیریت و انسجام از تلاش و تفکر این دو بزرگ زاده برای ما آشکار می شود و این موضع را نوید بخش، پر ثمر، بانی و الگو می دانیم. برای هر دو جوان آرزوی سلامتی و توفیق خدمت گذاری را می نمایم. 

با مهر 
گل رحمان فراز