آرشیف
شناخت بهتر از همسر يا شوهر، مسايل ضروري قبل از ازدواج
ميراحمد حسيني
ولی و سرپرست زن وظیفه دارد،كه برای او شوهردیندار و نیكو سیرت و نیك خوی و محترم و آرام برگزیند،كه اگر خواست با آن معاشرتكند، معاشرت نیكو مي كند و اگر میخواهد ازآن جدا شود، مردانه و نیكو از او جدا ميشود.
امام محمد غزالی در احیاء العلوم گوید:
رعایت جانب احتیاط، در حق زن مهمتر است، چون عقد نكاح، او را در موقعیت كنیزان(خطر) قرار میدهد، و برای او خلاص و رهائی دشوار است، ولی شوهر بهرحال قادراست زن را طلاق دهد و راه فرار برای او بازتر است. پس هركس دختر خود را به عقد نكاح ظالم یا فاسق یا بدخوی یا می خواره، درآورد، اودردین خود، مرتكب جنایت شده و درمعرض خشم و غضب خدا قرارگرفته است، زیرا صله رحم راگسسته وانتخاب بدی مرتكب شده است. مردی به حسن بن علیگفت: من دختری دارم، بنظر تو اورا به عقد چهكسی درآورم؟گفت: او را بكسی ده،كه تقوای خدا داشته باشد، چون او اگردوستش داشت، با احترام نگاهش میدارد و اگراز او خوشش نیامد، به وی ظلم نمیكند ونیكو ازاوجدا میشود. عایشه نیزگفته است: “نكاح برای زن بندگی میآرد، پس شما دقتكنیدكه زن تحت سرپرستی خویش را به چهكسی میدهید”.
پیامبر صلی الله علیه و سلم گفت:" من زوج كريمته من فاسق فقد قطع رحمها [هركس مولیه وزن زیر سرپرستی خویش را به عقد نكاح فاسق وتبهكار، درآورد، صله رحم اوراگسسته است]". ابن حبان بروایت از انس آنرا از جمله احادیث ضعیف و از قول شعبی با اسناد صحیح از جمله احادیث مورد اطمینان ذكركرده است. ابن تیمیهگفته است: اگركسی برفسق و فجوراصرار و ادامه داشت، نباید زن را به عقد نكاح وی درآورد.
باذكر مقدمه فوق ميخواهم تماس كوتاهي درباره موضوعات نظام خانواده داشته باشم ،پيامبر براي انتخاب شوهر وياهمسرشوهر چهار شرط را درنظر گرفته است 1- ثروت 2- جمال 3- نسب وخانواده نيكو 4- دين اگر يكي از موارد فوق موجود نشد ديندار بودند شوهر يا همسر اورا كفايت ميكند به اين جهت كه اگرخواستند همراه همديگر بخوبي زندگي مينمايند اگر ديدند ادامه دادند به زندگي مشترك براي شان مشكل شده است براساس مشوره وبدون ضرر رسانيدن به يكديگر براساس جوان مردي واخلاق خوب ازكنار همديگر بلند ميشوند ، درادامه بحث هاي روي انتخاب همسر خواهد شد كه ميشود با احتياط عمل نمود چون در جامعه عقب مانده مثل ما هر حركت اشتباه بمعني رفتن به زندان است وخلاصي از ان دشوار .
زن بد در سرای مرد نيکو |
|
هم در این عالم است دوزخ او |
زینهار از قرین بد زینها |
|
«وَقِنا رَبَنّا النّار» |
[سعدی]
دین اسلام با شریعت والا و قانون تمام شمول و فراگیر و نظامی دقیق و منظم که به تمامی جنبههای زندگی توجه کرده … برای هر دختر و پسری که قصد ازدواج دارند، یکسری قواعد و معیارهایی برای تشخیص صحیح همسر آینده وضع نموده است که اگر این معیارها از جانب طرفین رعایت گردد و دختر و پسر براساس رهنمودهای آن اقدام به تشکیل خانواده کنند، کانون زندگیشان مملو از محبت ودوستي تشکیل خواهد شد که در اوج ایمان، با اخلاق متعالی، جسم سالم، عقل توانا و شخصیتی هاي مطمئن و مخلص در جامعه ظاهر میشوند.
در اینجا مهمترین ملاکها و معیارهای انتخاب همسر را بیان میکنیم:
منظور ما از دین، مفهوم حقیقی اسلام و تطبیق عملی آداب و ارزشهای والای آن در رفتار و عمل است.
التزام و پایبندی کامل بر برنامهها و قوانین تمام شمول شریعت اسلامی برای زوجین الزامی است. وقتی که یکی از آن دو در این حد از رفتار و التزام عملی باشد میتوانیم او را متدین و با اخلاق بدانیم در غیر این صورت به انحراف در رفتار و فساد اخلاقی او حکم خواهیم کرد. هرچند در چشم مرد ظاهری پرهیزگار و متدین داشته باشد.
بدین سبب است که پیامبر اکرمr تمامی کسانی را که قصد ازدواج و تشکیل خانواده دارند، راهنمایی کرده است که مهمترین شرط انتخاب همسر برای پسر ودختر، دینداری است، تا زن در زندگی زناشویی آینده خود، وظیفه کامل خود را در حق خانواده همسر و فرزندانش ادا کند. همچنین پیامبر اکرمr اولیاء دختران را نیز راهنمایی کردهاند که در بارهی خواستگار دخترشان تحقیق و بررسی کنند که آیا دیندار و با اخلاق است یا نه؟ و آیا توان اداره خانواده و تربیت فرزندان را دارد و نیز میتواند حقوق زناشویی را ادا کند؟ و آیا غیرت آن را دارد که از شرف حیثیت خانوادگی محافظت کند؟ و آیا توان تأمین مخارج و هزینه خانواده را دارد؟!
«ترمذی» از رسول اکرمr روایت میکند که فرمودهاند: «هرگاه کسی که از دین و اخلاقش، راضی هستید، برای خواستگاری دخترتان آمد، با ازدواجش موافقت کنید، اگر این کار را نکنید باعث فتنه و فسادی بزرگ در روی زمین (بین مردم) خواهد شد»
«بخاری و مسلم» به نقل از ابیهریرهt روایت کردهاند که رسول خدا فرمودهاند: ازدواج با زن بهخاطر چهار صفت و ویژگی انجام میشود: یکی بهخاطر مال و ثروتش، دوم: بهخاطر نجابت و اصل و نسب خانوادگیاش، سوم: بهخاطر زیبایی و جمالش و چهارم بهخاطر دین و ایمانش. پس زن با ایمان و متدین را انتخاب کن تا خوشبخت شوی».همچنين جانب مرد را نيز خانم ها بر اساس اين چهار صفت درنظر بگيرند بهراستی چه فتنهای بزرگتر بر دین و تربیت و اخلاق دختر جوان و متدین، که در چنگال خواستگاری ملحد، فاجر و فاسق گرفتار شود که برای شرف و ناموس و حیثیتش ارزش و اعتباری قائل نیست و بههیچ قانون و عهد و پیمانی پایبندی ندارد؟!
و حقیقتاً چه مصیبت عظیمی است برای زن مؤمن و شایستهای که پاکدامنی و نجابت او را شوهری بیدین و بیبندوبار لکّهدار میکند و او را مجبور به برهنگی و همنشینی با مردان بیگانه و نوشیدن شراب و رقصیدن با مردان نامحرم، مینماید. در واقع او را بهطرف فساد و تباهی دین و اخلاق سوق میدهد؟! متأسفانه، چه بسیارند دختران عفیفهای که در خانه پدرشان نمونه عفت و پاکی بودهاند، ولی زمانی که وارد منزل شوهری فاجر و بیبندوبار شدند، تبدیل به موجودی مفتضح و بیهوده گردیدند که هیچ ارزش و اعتباری برای عفت و شرف خود قائل نمیشوند و برای آنان اصول و فضائل اخلاقی هیچ اهمیتی ندارد!!
شکی نیست که در چنین خانوادهای که منجلاب گناه و فساد است، فرزندانی رشد میکنند که در آینده افرادی منحرف و بیبندوبار خواهند بود. مگر اینکه خداوند به آنها رحم کرده و افرادی پیدا شوند و با زحمت زیاد آنها را از غرق شدن در منجلاب فساد و محیط فاسد، نجات دهند و بهسوی اصلاح و هدایت راهنماییشان کنند.
بنابراین انتخاب همسر بر اساس دینداری و پایبندی به اخلاق از مهمترین مواردی است که زندگی سعادتمند و تربیت فاضلهی فرزندان و حیثیت و ثبات آینده زندگی زناشویی موّفقی را برای زوجین تضمین میکند.
2- گزینش همسر بر اساس اصالت و شرافت خانوادگی
یکی دیگر از اصول و ضوابطی که اسلام برای انتخاب همسر آینده وضع نموده، انتخاب همسر بر اساس نجابت و اصالت خانوادگی است. به این معنی که شریک زندگی آینده و همسر از خانوادهای اصیل و ریشهدار باشد که در بین مردم به شرافت و پاکی و شایستگی اخلاق معروف باشند. چرا که مردم در واقع، مانند معادنی هستند که از لحاظ اصالت و حقارت، فساد و سلامت اخلاقی با هم متفاوتند!!
پیامبر اکرمr این موضوع را اینگونه برایمان بیان کردهاند، آنجا که میفرمایند: «مردم، مانند معادن نیک و بد هستند بهترینشان در دوران جاهلیت در زمان اسلام نیز برگزیده و والا هستند، اگر اسلام را خوب بفهمند»
بنابراین میبینیم که رسول اکرمr داوطلبان پیوند زناشویی را به انتخاب همسر بر اساس اصالت، شرافت و پاکی و شایستگی اخلاقی، تشویق مینماید.
در اینجا از احاديث بسیاری که در این مورد روایت شده، به چند نمونه اکتفا میکنیم:
«الدارقطنی»، «العسکری» و «ابنعدی» از ابوسعید خدری حدیثی روایت نموده که پیامبر اکرمr فرمودند: «از خضراء دمن (سبزه مزبله) بپرهیزید! گفتیم منظور شما از سبزه مزبله چیست؟ حضرت فرمودند: «آنان زنان خوب صورت و بدسیرتند، زنان زیبایی که در خانوادهی ناسالم و آلوده پرورش یافتهاند».
همچنین در حدیث مرفوعی از قول حضرت عایشه از آن حضرت r آمده است که «برای استقرار نطفههای خویش» مناسبترین جایگاه را برگزینند، زیرا اصل و سرشت بد یک زمانی خود را ظاهر خواهد ساخت» [روایت ابنماجه، الدارقطنی و حاکم]
و باز از قول عایشه حدیث مرفوعی روایت شده که پیامبرr فرمودند: «برای استقرار نطفهی خویش جایگاه شایستهای برگزینید، زیرا که زنان فرزندانی همانند برادران و خواهران خود بهدنیا میآورند» و در روایتی آمده «برای نطفههای خود محلی شایسته و مناسب برگزینید چه بسا مردان شبیه دایی خود آمده» [ابنعدی، ابنحیان]
و فرمودند «با زنانی ازدواج کنید که در دامان مادران شایسته پرورش یافتهاند، زیرا اصل بد زمانی بروز خواهد کرد» [روایت ابنعدی در کامل بهصورت مرفوع]
مجموع این احاديث علاقمندان و داوطلبان ازدواج را راهنمایی میکنند که همسرانی انتخاب نمایند که در محیطی شایسته و خانوادهای اصیل و نجیب رشد و نمو کرده باشند و زاد ولد آنها از نطفهای با منشأ ارجمند از پدران و گذشتگان بزرگوار بوده باشد [زیرا از نظر ژنتیکی و علوم پزشکی تأثیر ریشهها در اولاد، امری مسلم است .
شاید راز حکمت این توصیهها آن باشد که از همان ابتدا سنگ بنای وجودی فرزندان، از بهترینها باشد و طبع و خلق و خوی آنان با عادات ارزشمند و اخلاق اسلامی درآیند و در دوران کودکی شیر مکارم و فضائل اخلاقی را از این مبدأ متعالی بنوشند و خصائل و اخلاق خوب را به این شیوه برگزیده و کسب نمایند. به همین جهت وقتی که «عثمان بن ابیالعاص ثقفی» فرزندانش را به گزینش نطفه پاک و پرهیز از همسری که از اصل بد منشأ گرفته است، سفارش میکند، میگوید: «ای فرزندانم، ازدواج کننده، مانند کسی است که نهالی را میکارد سپس باید کمال دقت نمايد که در چه زمینی نهالش کاشته میشود، ریشه و اصل بد، فرزند و نتیجه نیک بهبار نمیآورد. پس در انتخاب خود دقت کنید هر چند طول بکشد.
دلیل دیگر اثبات ارزش اینگونه انتخاب، پاسخی است که عمربنخطابt در جواب شخصی که از او پرسیده بود، حق فرزند بر پدرش چیست؟ فرمود: «اینکه مادری خوب برایش برگزیند و نامی نیک برای فرزند انتخاب کند و به او قرآن بیاموزد».
پس اگر علاقمندان به ازدواج خواسته باشند در زندگی زناشویی موفق باشند و به دنبال فرزندان شایسته، نسلی پاک و با ایمان باشد لازم است، در اختیار همسر خود بسیار دقت نمایند.
3- انتخاب دختران غیرفامیلی برای ازدواج
از رهنمودهای حکیمانه و ارزشمند اسلام در گزینش همسر آینده این است که زن غیرخویشاوند (از لحاظ رابطه نسبی) برای ازدواج بهتر از زنی است که رابطه خویشاوندی دارد، زیرا ازدواج با خویشاوندان و اقوام نسبی، احتمال بروز بیماریهای مختلف و نقص عضو، امری مسری و ضایعات ارثی را در طفل افزایش خواهد داد.
ولی با ازدواج غیرفامیلی، سلامت و نیرومندی طفل تأمین خواهد شد، همچنین چنین ازدواجی روابط اجتماعی را مستحکمتر خواهد کرد و ارتباط خانوادهها با هم نزدیک خواهد شد. پس نباید تعجب کنیم، اگر میبینم پیامبر اکرمr مسلمانان را از ازدواج با خویشاوندان و اقوام نسبی برحذر داشته، تا طفلی که نتیجه این ازدواج است، ضعیف و مریض نباشد و دچار نقص جسمی و بیماریهای ارثی نگردد.
پیامبرr در بارهی ازدواج با اقارب (خویشاوندان نزدیک) میفرمایند: «با اقارب و خویشاوندان ازدواج نکنید، زیرا فرزند نحیف، مریض و کندذهن خواهد شد» و نیز فرمودند: «برای ازدواج، زنان غیرخویشاوند را انتخاب کنید تا نقص و بیماری گریبانگیرتان نشود».
علم وراثت ثابت کرده که ازدواج فامیلی منجر به وجود آمدن نسلی ضعیف و رنجور چه از جنبهی جسمی و چه از جنبه هوشی و ذهنی میشود، که منشأ اخلاق ناپسند و مذموم و عادات زشت اجتماعی نیز خواهد شد.
این حقیقتی است شگفتانگیز که يك هزارچهارصدسي ودوسال هشت ماه بيست وهفت روز بیش، قبل از آنکه علم بشر آن را کشف کند پیامبر خداr به آن اشاره کرد و این حقایق را برای صاحبان بصیرت بیان فرموده است و به درستی که راست گفته است خدای بزرگ در مورد پیامبرش که: «او از روی هوی و هوس سخن نمیگوید (آن چیزی که با خود آورده است و با شما در میان نهاده است) جز وحی و پیامی نیست که (از سوی خدا به او) وحی و ابلاغ میگردد». [نجم: 4 و 3] دراين باره روزي همراه يكي از دوستان كه از پوهنتون كابل با نمره عالي فارغ شده است بحث مان اوج گرفت كه ايشان منكر وراثت وتاثيران روي طفل بودند اما من با ارايه دلايل علمي زياد نتوانستم ايشان را متقاعد بسازم ولي اين را ميدانم كه حتما روي حرفها ي من روزي توجه و بيشتر ازمن از تاثير وراثت روي ژنتيك دفاع خواهندنمود.
یکی دیگر از دستورات روشنگرانه اسلام در انتخاب همسر، برگزیدن دختر باکره و برتر دانستن آن نسبت به زن بیوه است. حکمت عمیق و فوائد زیادی در این رهنمود موجود است. از جمله این فوائد:
– با چنین ازدواجی، کانون خانواده مملو از آرامش و محبّت میشود. و او این باعث عدم تیرگی روابط خانواده و عدم افتادن در دام جدال و خصومت خواهد شد.
– دختر اصولاً در اولین برخورد با شوهرش، مهر و محبّت خود را نثار او میکند، زیرا شوهرش اولین انسانی است که به دایره عصمتش پا گذاشته، بنابراین وجودش با وجود همسرش درمیآمیزد و جوّی از آرامش و الفت و محبّت بینشان برقرار میشود. اما زن بیوه در ازدواج دوم حلاوت و الفت ازدواج اول را نخواهد داشت و تعلّق خاطر و تمایل پیشین را نسبت به شوهرش ندارد، چنانکه گفتهاند: «عشق نخستین، نیرومندترین عشق است».
عجیب نیست اینکه میبینیم عایشه این حالت را با مثالی برای پیامبرr اظهار میکند آنجا که به پیامبر خداr عرض میکند: ای رسول خداr اگر در راه، جایی فرود آیی و دو درخت آنجا باشد، یکی از آن دو میوهاش خورده شده و دیگری دست نخورده و بکر باشد، زیر کدامیک استراحت میکنی؟ پیامبرr فرمودند: زیر سایه آن درختی که دست نخورده باشد و عایشه گفت: من همان درخت دست نخوردهام.» [روایت بخاری]
مقصود حضرت عایشه از این مثال، بیان فضلی است که بر سایر امّهاتالمؤمنین داشتند. پیامبرr به بعضی از دلایل برتری دختران باکره بر بیوه زنان اشاره میکند. میفرماید: «با دختران باکره ازدواج کنید که خوش سخنترند، رحمی باروتر و زایاتر دارند، مکر و حیله آنان کمتر است و با شوهر بیشتر سازگاری دارند.» [روایت ابنماجه و بیهقی]
همچنین پیامبر اکرمr در گفتگو با یکی از یارانشان به نام «جابر» به این نکته لطیف اشاره دارند که ازدواج با باکره محبت را افزایش میدهد و در جهت حفظ فرد مسلمان از گناه و پاسداری از عفت او بهتر است. «بخاری» و «مسلم» روایت کردهاند که «جابر» میگوید: در بازگشت از غزوه ـ ذاتالرقاع ـ با نبی اکرمr همراه بودم از من پرسیدند که آیا ازدواج کردهای؟ گفتم: بله ای رسول خداr فرمودند: باکره است یا بیوه؟ گفتم: بیوه، فرمودند: چرا با دوشیزهای ازدواج نکردی که با او شوخی و بازی کنی و او هم با تو بازی کند؟ گفتم: ای رسول خداr پدرم در جنگ احد شهید شدند، و بعد از شهادتش هفت دختر برجای گذاشت به این دلیل زن بیوه و با تجربهای برگزیدم تا بتواند از آنها سرپرستی و مواظبت کند، پیامبرr فرمودند: «اِن شاءالله نتیجه گزینش همان باشد که میخواهی».
این حدیث اشاره دارد به اینکه ازدواج با دختر باکره بهتر از زن بیوه است، مگر در موارد مخصوص، مانند موردی که جابرt بیان کرد که برای نگهداری و مواظبت فرزندان یتیم و توجه به جان آنان است، که در واقع به اقتضای این آیهی شریفه عمل کرده است که میفرماید: «در انجام اعمال نیک و تقوا، با هم دیگر تعاون و همکاری کنید».
امام ابوحنيفه (رح) خطاب به شاكردش ميفرمايد :زن بيوه ازشوهر قبلي اش ياد ميكند واورا گاه اوقات تعريف مينمايد كه براي شما نا خوشايند است .
از دیگر دستورات اسلام در جهت انتخاب همسر مناسب، گزینش همسری است که قادر به آوردن بچه باشد، زن زایا به دو طریق شناخته میشود:
اولاً: سلامت جسمی و نداشتن امراضی که از بارداری زن جلوگیری کند و برای تشخیص این مسئله باید از متخصص کمک گرفت.
ثانیاً: در نظر گرفتن وضعیت مادر و خواهران دختر مورد نظر که ازدواج کردهاند، که آیا از زنان زایا هستند یا نه، زیرا غالباً از این جهت با هم تشابه دارند. از جهت پزشکی زنی که استعداد بچهدار شدن دارد از لحاظ جسمی دارای وضعیت مطلوب است و از توانایی جسمی خوبی برخوردار میباشد و نشانة این توانایی قدرت انجام دادن کارهای منزل و رسیدگی به ترتیب و پرورش بچهها و ادای حقوق و وظایف زناشویی به نحو احسن میباشد. با توجه به آنچه بیان کردیم نتیجه میگیریم کسی که توانایی تربیت اولاد را آنچنانکه اسلام دستور داده در خود نمیبیند و قصد ازدواج دارد، به مطلوب خود دست نمییابد مگر آنکه در جستجوی زن بارور باشد و با تربیت فرزندان صالح و شایسته بر تعداد امت محمّدی که خداوند آنها را الگو و نمونه برای تمامی انسانها و بهترین امّت قرار داده، بیفزاید…
این مطلب از رهنمودهای پیامبر اکرمr است، هنگامی که مردی خدمت حضرت مشرف شد و گفت: زنی را دوست دارم که دارای اصل و نسب و مال و منصب است، ولی باردار نمیشود، آیا با او ازدواج کنم؟ فرمودند: خیر، بار دیگر نزد پیامبرr آمد و سؤال کرد، پیامبر او را مجدداً نهی کرده و بار سوم خدمت حضرت رسید و تقاضای خود را تکرار کرد. پیامبرr فرمودند: «همسری را انتخاب کن که زایا و مهربان و محبوب باشد، زیرا من به فراوانی شما در روز قیامت افتخار میکنم». [روایت ابوداوود، نسایی و حاکم]
6- در نظر گرفتن صحت و سلامتی جسم
اسلام برای تضمین خوشبختی زوجین و ایجاد نسلی پاک و نیرومند، پسر و دختر را تشویق میکند که به معیار توانایی و صحت جسمی و سلامت عقلی، توجه داشته باشند. به همین خاطر اسلام به زوجین حق داده است که در صورت عدم توانایی وظایف زناشویی همسرش، ازدواج را فسخ نماید. همچناکه پیامبرr میفرماید: «همانطور که از شیر میگریزی از شخص مبتلا به مرض جذام دوری کن» و در حدیثی دیگر میفرماید: «مریض باید از نزدیکی با شخص سالم خودداری کند».[بخاری]
آنچه بیان کردیم، مهمترین معیارهای انتخاب همسر میباشد:
پس اسلام ایجاد اولین پناهگاه برای خانواده را با ازدواج معالجه نموده تا بدین وسیله شخص بر اساس مبادی استوار و قواعد عملی سالم در انتخاب شریک زندگی موفق باشد. انتخابی که مهمترین معیارهایش تدیّن، اصالت خانوادگی و ترجیح دوشیزه بر بیوه است. از آن جایی که انسان مسلمان، میداند که از كجا آغاز کند تا بتواند خانوادهای مسلمان تشکیل و فرزندانی صالح به جای بگذارد و در اینجا نسلی مؤمن به خدا، سهیم باشد، انجام وظایف و مسؤولیتهای دشوار دیگر در ارتباط با این اهداف بر او سهل و ساده میگردد. و هر راهی را که در جهت اصلاح خانواده و فرزندانش بپیماید برایش آسان مینماید و کلاً در تشکیل خانواده و ترسیم آینده فرزندان موفق و خوشبخت خواهد بود. چرا؟! زیرا او سنگ بنایی را به وجود آورده است که اساس ترتیب صحیح بر آن استوار میباشد و از اصول اصلاح اجتماعی و نشانه جامعه فاضل به حساب میآید، بدون شک آن سنگ بنا همان زن شایسته است.
اسلام با نظام جاودانه و اصول آسان و استوارش، یکسری قوانین، دستورات و اصول عملی را وضع کرده تا خواستگار در مورد دختر مورد نظرش رعایت نماید. اگر جوانان این اصول و قوانین را در نظر داشته باشند و براساس آن شریک آینده خویش را انتخاب نمایند، خود و همسرانشان خوشبخت و بین آنان محبت و صمیميت حکمفرما خواهد شد و همگی در سایهی ازدواجی سعادتمند و همدلی کامل و تفاهم دوجانبه زندگی خواهند کرد.
خواستگاری چیست؟ و اصول آن کدام است؟
خواستگاری آن است که قبل از انجام مراسم عقدکنان، مردی که تصمیم به ازدواج گرفته، ابتدا دختری را که برای این منظور انتخاب نموده مورد تحقیق و بررسی قرار دهد و یا یکی از اقربا و نزدیکان خود را میفرستد تا با او صحبت و گفتوگو نماید و خواستهها و شرایط آنان را برای ازدواج بپرسد و آنگاه تصمیم بگیرد که این وصلت را قبول کند یا آن را نپذیرد.
هدف از این مقدمات قبل از ازدواج این است که ازدواج از همان اول بر پایهی بصیرت و شناخت صورت گیرد و باعث رفع مشکلات و تنازعات آن شود که احتمال دارد در زندگی زناشویی آینده آنها پیش آید، و از طرفی این عمل موجب استحکام روابط بین خانواده و خویشان و اولاد آنان میشود. [1]– لازم به ذکر است که خواستگاری از طرف دختر یا پسر، هیچ اشکالی ندارد و اینکه کسانی رایزنی خانواده دختر برای ازدواج با پسر را بد و ناشایست میدانند، در شرع و عرف اسلامی جایی ندارد. در تاریخ اسلام و بین اصحاب رسولاللهr کسانی بودهاند که برای دخترانشان از مرد مورد نظر خواستگاری کردهاند، مانند: امیر مؤمنان عمربنخطاب که پیشنهاد ازدواج حفصه را به حضرت عثمانt داد و چون ایشان نپذیرفت به ابوبکر صدیق پیشنهاد کرد. که علّت نپذیرفتن آنها، تمایل پیامبرr به حفصه بود و در نهایت پیامبرr با حفصه عروسی فرمود و حتی شاهد داریم که گاهی خود زنان میآمدند و میگفتند یا رسولاللهr ما را برای خود عقد کنید. لذا اگر عرف جامعه ما چنین است که مرد به خواستگاری زن میرود به نوعی احترام قائل شدن به زن است. اما اگر برعکس زن به مرد پیشنهاد ازدواج داد، به هیچ وجه جای ملامت و ناپسند داشتن نیست و نباید زبان به طعنه و تمسخر گشود.
يكي ازدوستان بيان داشته من تحصيل بدرجه ماستري داشتم پدر خانم كه تحصلات ان خانم به پوهنتون امريكا بود ازمن خواست به خانه اش جهت ملاقات وقصه بروم بعدا متوجه شدم كه تقاضاي انرا دارند تا بادختر خانم كه از غرب فارغ شده ازدواج نمايم با وجودانكه من از قبل خانم ديگر داشتم اما از ديد تحصيل هم سويه اي من نمودچطوري اين خانم تحصيل كرده حاضر است با من ازدواج نمايد انهم خواستگاري از طرف ايشان صورت ميگرد،درملاقات كه با اين خانم داشتم برايش هيج چيز جزشخصيت شوهرش مطرح نبود ان هم شوهركه دركش كند وبداند كه خانم چه ميخواهد واحساس مردانگي اش زنده باشد ودرهر صورت عزيزش بدارد درحاليكه صدها نفر خواتگارتحصيل كرده وجود داشت امااين خانم درزبان حال بيان ميداشت تحصيل خوشبختي نمي اورد بلكه درك احساسات همديگر است كه فضاي زندگي رامملواز محبت وصميميت ميسازد .
1- دیدن خواستگار دختر مورد نظرش را
شریعت اسلام به خواستگار اجازه داده که وقتی تصمیم به ازدواج با زنی را میگیرد[1] قبل از عقد، او را ببیند و [از اوصاف ظاهری و باطنی او باخبر شود]، همچنانکه به زن هم اجازه داده شده تا قبل از اجرای عقد زناشویی همسر آیندهاش را ببیند. چرا که انتخاب از روی آگاهی و شناخت، زندگی زناشویی را گواراتر، سعادتمندتر و بادوامتر خواهد نمود. دلیلی که این عمل را جایز دانسته، حدیثی است که «ترمذی»، «نسایی»، «ابنماجه» و «بخاری» روایت کردهاند که مغیرهبن شعبه نزد پیامبرr آمد تا به ایشان خبر بدهد که یک زن را خواستگار نموده است، پیامبرr فرمود: «او را ببین که برای ادامة زندگی شما، این عمل بهتر و شایستهتر است». یعنی اُنس و اُلفت و معاشرت میان شما دو نفر بدین شیوه گرمتر و شیرینتر خواهد شد [زیرا که چشم، پیک قلب و پیامآور عاطفه است و بعضی اوقات برخورد دو چشم با هم باعث ایجاد الفت بین دو خانواده میشود. «مسلم» و «نسایی» روایت کردهاند که مردی نزد پیامبرr شرفیاب شده و خبر داد که با زنی از انصار ازدواج نموده است. پیامبر r فرمودند: «آیا او را دیدهای؟ گفت: نه. حضرتr فرمودند: «برو او را ببین، چون چشمهای انصار معیوب (یا کوچک) هستند.»
اما نگاه کردن به مخطوبه آدابی دارد که باید رعایت شود:
اولاً: خواستگار باید عزم جدّی و صادقانه بر ازدواج گرفته باشد و قصدش از نگاه کردن فقط تصمیم بر ازدواج باشد و در غیر این صورت (نگاه کردن به قصد لذت بردن) جایز نیست. چرا که از پیامبرr روایت شده که فرمودند: «اگر خداوند در دل شخصی تمایل به خواستگاری زنی را پدید آورد، اشکالی ندارد که او را ببیند و نگاهش کند».
ثانیاً: موضع و حدودی که مباح است به هنگام خواستگاری نگاه شود، صورت و دو دست مخطوبه میباشد. چون مظهر محاسن و زیباییهای ظاهری زن در صورت متجلّی شده و کفین هم در حالت عادی، ظاهر هستند لذا خواستگار مجاز نیست جز دست و صورت مخطوبهاش، اعضای دیگرش را نگاه کند.
آنچه مؤید این قول است که مراد از نگاه کردن، نگاه کردن به صورت است. این فرمایش حضرت رسول خداr به مردی از انصار است که فرمودند: «برو او را نگاه کن چون در چشمان انصار مختصر عیوبی است که بعد از نگاه کردن برایتان معلوم میشود.» این جمله برای ما مشخص میکند منظور از نگاه کردن، صورت میباشد.
دلیل دیگری که این نظر را تقویت میکند، سخن رسول خداr به امسلیم است، وقتی که او را پیش زنی فرستاد به امسلیم سفارش کرد: «به ساق پاهایش نگاه کن و دهان و گردن و زیربغل او را بو کن» پس اگر نگاه دیگر اعضاء زن جائز میبود، خود رسول خداr این کار را انجام میداد در حالی که آن حضرت امسلیم را فرستاد تا اعضای دیگرش را ببیند. البته نظر استاد شیخ یوسف قرضاوی، مجتهد معاصر در این مورد مناسبتر و به صواب نزدیکتر است. ایشان میفرمایند: با توجه به اینکه نگاه به صورت و دستان زن در غیر حالت خواستگاری نیز مباح است، پس نگاه در حالت خواستگاری حتماً باید چیزی بیشتر از نگاه در حالت عادی باشد، در حدیث است که: «اِذا خَطَبَ اَحَدُکُمْالمرأةَ فَقَدَرَ أنْ ینظرَ منها ما یَدعوهُ اِلی نکاحِها مَلْیَفْعَل» و هرگاه زنی را خواستگاری نمودید و توانستید جاهای را که موجب تشویق بر ازدواج میشود ببینید، تماشا کنید.» [احمد، ابنماجه، ترمذی، ابنحیان و دارمی]
بعضی از علما نسبت به تعیین این مقدار افراط نموده و بعضی دیگر سخت گرفت و تفریط نشان دادهاند. ولی خیر و برکت در رعایت حدوسط است. بعضی از محققین میگویند، در زمان ما کسی که میخواهد با زنی ازدواج کند، هرجایی از بدن آن زن را که پدر و برادر او اجازه تماشای آن را داشته باشد آن مرد هم میتواند ببیند .وبراي زن هم اجازه داده شده است كه حتي از بوي بغل ودهان مردهم مطمئن شود كه آلوده به مريضي نباشد نباشد
ثالثاً: در صورت نیاز و ضرورت جایز است خواستگار چندین بار مخطوبهاش را نگاه کند تا شکل و قیافهاش بطور کامل در ذهنش مجسّم شود. دلیل ما برای جواز تکرار نگاه، لفظ «اُنظر الیها» یعنی «نگاهش کن» میباشد که در حدیث به طور امر مطلق بیان شده و هیچ قیدی آن را مقیّد و محدود و منحصر نکرده و پیامبرr نفرموده یکبار یا دوبار نگاهش کن، بلکه فرموده نگاهش کن.
رابعاً: خواستگار میتواند با نامزدش صحبت و گفتگو کند و در مجلس خواستگاری و یا هنگام دیدنش با وی صحبت نماید زیرا جمهور فقها، اتفاقنظر دارند که صدای زن عورت نیست زیرا پیامبر اکرمr با زنان سخن میگفت و سخنانشان را نیز میشنید، همچنین اصحاب گرانقدر ایشان بعد از رحلت حضرت رسولr در مورد احادیث و احکام شرعی پرسوجو میکردند و همسران پیامبر اکرمr از پشت پرده به سؤالهایشان پاسخ میدادند.
خامساً: جایز نیست، خواستگار با نامزدش مصافحه کند و با هم دست دهند، زیرا هنوز عقد شرعی، منعقد نشده و پسر و دختر نسبت به هم نامحرم هستند و شریعت اسلام دست دادن مرد بیگانه با زنها را تحریم نموده است.
«بخاری» از عایشه روایت کرده که فرمودند: «پیامبرr هنگام بیعت گرفتن از زنان، دست هیچ زنی را لمس نکرد و بیعتشان با خانمها فقط کلامی بود»
سادساً: جایز نیست که خواستگار و نامزدش در فاصله خواستگاری تا اجرای صیغه عقد، در یک مکان تنها با هم، خلوت کنند مگر اینکه همراهشان یكی از محارم خانواده دختر باشند. زیرا خلوت کردن با زن بیگانه و تنها بودن با او در یک مکان، از نظر اسلام حرام است.
«بخاری و مسلم» از پیامبرr روایت کردهاند که ایشان میفرمایند: «کسی که به خدا و روز قیامت ایمان دارد، به هیچوجه نباید با زنی که محرمش نیست خلوت کند چون در چنین حالی شیطان سومین نفر آنان است و زن نیز بدون محرم حق سفر کردن، ندارد مگر اینکه محرمی همراهش باشد.»
سابعاً: مردی که تصمیم ازدواج با زنی را دارد، میتواند بدون اطلاع آن زن و خانوادهاش او را ببیند [یعنی اجازه موافقت زن برای دیدن لازم نیست همچنين اجازه اي براي زن هم هست ].
پیامبر اکرمr میفرماید: «هرگاه شخصی اراده خواستگاری از زنی نمود، میتواند او را ببیند و نگاهش کند، گرچه آن زن اطلاعی نداشته باشد. [جابربن عبدالله در مورد زنش میگوید: در پشت دیوار خود را پنهان میکردم تا او را ببینم].
خوانندهی محترم! آنچه ملاحظه نمودید، آدابی بود که اسلام عزیز برای کسی که ارادهی خواستگاری دارد وضع کرده است، کسی که از این حدود تجاوز کند و شیوه و رسمی خلاف آن را در پیش بگیرد، حد و مرز شریعت را رعایت نکند، با این اعمالش با شریعت مخالفت ورزیده و بدین سبب مرتکب گناه و عصیان شده است!!
اما آنچه که در بین مردم و جامعه کنونی ما رسم است، افراط و تفریط در رابطه با این موضوع است که اکثر مردم در خواستگاری به دو شیوه متناقض برخورد میکنند.
1- دستهای از مردم که به آداب و دستورات اسلامی مقید نمیباشند، به دخترشان اجازه میدهند که بدون محرم، هرجا که میخواهد با نامزدش بگردد و هر کاری که دوست دارد آزادانه انجام دهند، به این بهانه که قصد آنان از این کار آشنایی با اخلاق، رفتار و طبیعت و اطلاع از فهم و شعور همدیگر است.
واضح است که این ادّعایشان، ادعایی بیاصل و اساس و باطل است که اسلام به هیچوجه آنرا نمیپذیرد بلکه بدون هیچ اغماضی آن را حرام میداند و با آن مبارزه میکند. چرا که این عمل با مبادی اصول اخلاق و ارزشها منافات دارد و حیثیت و آبروی زن مسلمان و نظام اسلامی را خدشهدار میکند.
بر انسانهای عاقل و صاحب بصیرت، روشن است که اینگونه اختلاطهای نامشروع بین دختر و پسر در اکثر اوقات، منجر به فجایع اخلاقی و ارتباطات نامشروع میشود، که پیامدهای بد و ناگواری خواهد داشت. البته که ضرر این کار بیشتر متوجه دختر میشود تا پسر و آبروی دختر را لکّهدار میکند. زیرا اگر پس از این ارتباطات، از ازدواج با دختر منصرف شود، میتواند با بهانههایی از قبیل عدم تفاهم و عدم تجانس اخلاقی، انصراف خود را توجیه کند و قطعاً این کارش عامل شبههانگیز و سبب بدنام شدن دختر خواهد شد و حیثیت دختر بر سر زبانها میافتد. و نهایتاً به کسادی بازارش میانجامد و باعث ترشیده شدنش میشود.
همچنین بر صاحبان خرد و اندیشه، پوشیده نیست، اهداف این اختلاط غیراخلاقی که شناخت روحیات طرف مقابل است، تحقق نمییابد. زیرا هر یک در مقابل دیگری خود را به تکلّف انداخته و شخصیتی مصنوعی و غیرواقعی ـ آن هم شبیه دلقک و حقهبازان ـ از خود نشان میدهد.
و چهبسا از این نوع خواستگاریهای غیراخلاقی سراغ داریم که نه تنها منجر به ایجاد زندگی زناشویی توأم با الفت و محبّت، نگشته بلکه بعد از این همه آمیزش گناهآلود، سرانجامی جز طلاق و جدایی نداشته است.
پس چه شد نتیجهی شناختی که ادّعا داشتند در دوره نامزدی حاصل شده!! اما با کمال تأسف معاندان این حقیقت را نمیپذیرند.
در مقابل این گروه بیمبالات، دستهای دیگر از مردم هستند که آداب اسلامی را نادیده میگیرند، این گروه [مقدّس نماهای متحجّر] و متعصّبان افراطی هستند که با پشت پازدن به سنّت رسول خداr در این مورد، نه تنها قبل از عقد به خواستگار دخترشان اجازه رؤیت نامزدش را نمیدهند، بلکه اعلان میدارند که دامادشان تا شب زفاف، اجازه ندارد دخترشان را ببیند.
[در این باره شیخ محمّد ابوزهره میگوید: «اسلام به روش افراطی برخی از مقدسنماهای متحجّر که در خواستگاری از دیدن ممانعت مطلق به عمل میآورند، توجه نکرده است، چرا که با این رویه خواستگار تنها به اوصاف توصیف شده تکیه میکند. و چه بسا کسانی که دختر را دیده باشند، نپسندند، در حالی که اگر خود خواستگار او را ببیند، بپسندد. همچنین ممکن است زنانی که عروس را مشاهده کرده باشند او را بپسندند و در نزد داماد از او تعریف و تمجید نمایند، و داماد نیز مورد را زیبا و جالب تصوّر کند، در حالی که اگر بعداً او را ببیند چه بسا برخلاف تصورش باشد در این صورت کینه و بیزاری در او پدید میآید که همواره در آینده، زندگی زناشویی او را تهدید مینماید و چهبسا اگر در وهلهی اول خواستگاری، دختر را میدید او را میپذیرفت.
بر انسانهای فهیم و دانا روشن است که اتخاذ این موقف، و مقید بودن به این آداب تناسبی با شریعت اسلام ندارد و اغلب اوقات زن و شوهر به آرامش نفسی و خوشبختی و سعادت نمیرسند، و چه بسا این عمل منجر به خانهنشین شدن و کسادی ازدواج دختر میشود و دختر آن قدر در کنج خانه مینشیند که دوشیزهای سالخورده و پیردختری میشود که از ازدواج بازمیماند.
پس بر خواستگاران و اولیاء دختران لازم و ضروری است که در موقع خواستگاری و آستانة ازدواج به حدود الهی پایبند باشد اگر خواهان حفظ کرامت و ارزش زن هستند و میخواهند خانوادهی سالم و اجتماع از نظر اخلاقی محفوظ بماند «پس اینها حدود الهی است، از آنها تجاوز نکنید. و هر کس از حدود و مرزهای الهی تجاوز کند، بیگمان اینچنین کسانی ستمگرند، سراغ داريم چنين خانواده هاي را برهمين احساسات زشت شان سبب بي شوهرماند دختران شده اند يكي از دوستان در معارف هرات بيان داشته چيزي حدود چهار هزار دختر معلم وكار مند بي شوهر داريم كه سن شان از سي ببالا هست وبراساس آمار تاييد نا شده زنان ايران هفت برابر مردان ايران هستند وبيشترين تجمع خانم ها بي شوهر درشهرستان هست ».اين فجايع را كي ميتواند جبران كند ؟
سخت زياد هم رنج اور است همچنان ازادي زياد هم فاجعه افرين كه بايد از هردو پر هيز شود.
ميراحمد حسيني
غور
تاريخ: 6/5/1390ه- ش
"" :28/07/2011م
""":27/08/1432ه
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور