2018-7-2
afrotan
هرچند این حکایت رادر جایی دیگری ازاین قلم خوانده اید ویاهم خواهید خواند اما از اینکه اکنون مصداق عینی آن در پیرامون زندگی و جامعه ای که ما در آن زندگی میکنیم بوضؤح به مشاهده میرسد اینک بار دیگر آنرا برسم تکرار احسن خدمت شما عزیزان تقیم میکنم .حکایت است روزی سربازانی که مأمور بازرسی قاچاق و مواد منفجره بودند حین انجام وظیفه شان یکی از قاچاق برانی راکه از راه عبور میکرد توقف داد و در باره ماده ای باروت مانندی که مرد قاچاقبر حمل میکرد از وی پرسیدند که این چیست ؟ و به کجا انتقال می دهی ؟ قاچاقبرکه آدم چتَاق وحاضر جوابی بود درپاسخ به سوال افسر پولیس گفت : قربان این زیره است !
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
ولسوالی های ولایت غور
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
Muhammad of Ghor
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
شرط بندی روی آسپ مرده !